تفکر نقدی – ۱۱
مصطفی ملکیان: 1-2. تعریفهای مصداقی لفظی. یعنی مصداق را از راه لفظ نشان بدهیم.
تعریفهای مصداقی لفظی یک موارد استعمالی دارند معمولا متفاوت با موارد استعمالی که تعریف مصداقهای غیرلفظی دارند. تعاریف از این مقوله خودشان ممکن است اهداف مختلفی را تعقیب کنند. یعنی به یک هدف این تعاریف گفته نمیشود.
اولاً شما یک وقت هست میخواهید مثلاً مفهوم «حیوان کیسهدار» را معنی کنید. در این صورت میتوانید بگویید کانگوروها هستند و چند قسم دیگر. حالا اگر من گفتم حیوانات کیسهدار منظور کانگوروها و فلان و فلان هستند، یعنی این چند قسمشان را گفتم. در اینجا، تعریف به مصداق کردهام. اما، با این همه، با نام بردن از اینهاست. پس اینجا میشود گفت حیوان کیسهدار تعریف extensional شده ولی تعریف extension لفظی شده. این نوع تعریف هم محدودیتی دارد:
۱. وقتی که افراد مختلف معرف نام داشته باشند، از این نوع تعریف نمیشود استفاده کرد. اما اگر کسی گفت من انسان را میخواهم از این را تعریف بکنم، میشود گفت از این را میشود انسان را تعریف کرد. چون میگوییم انسان یعنی زید، عمر، بکر، و … . اینجا چون که زید، بکر، عمر، و … که این مجموعه را میسازند نام دارند میتوانم این کار را بکنم، اما گنجشک را نمیشود، چون گنجشکها سام ندارند. بنابراین، این تعریف اختصاص پیدا میکند به آن موجوداتی که نام داشته باشند، یا زیر مجموعه داشته باشند. در غیر این دو مورد، نمیتوان از این تعریف استفاده کرد. یا باید نام داشته باشند یا زیرمجموعه و اگر نام بخواهند داشته باشند تقریباً منحصر میشود در انسان و شهرها. به طور کلی، extensionalها دو مشکل دارند که عام است و اختصاص به لفظی و غیرلفظی ندارد.
۱-چون هیچ وقت امکان ندارد همه افراد، اعم از محققها و مقدرها، یک جا گرد بیایند، این نوع تعریف همه وقت یک بخش از extension را به جای کل extension میگیرد و گریزی نیست. چون کل extension قابل جمع آمدن نیست و، در نتیجه، ما همیشه با بخشی از extension سر و کار داریم. در این صورت، آن مشکلی که گفتم پیش نمیآید؛ ممکن است یک ویژگی مشترکی این بخش از extension داشته باشند که اگر میشد کل extension را حاضر کنیم آن ویژگی مشترک مرتفع میشد. اما حالا چون این مجموع این ویژگی مشترک را دارد، طرف ممکن است فکر بکند این هم در اطلاق این نام بر آنها مدخلیت دارد. و به تعبیر دیگر، اگر کل افراد حاضر نباشند، که هیچ وقت هم نمیتوانند باشند، همیشه احتمال این است که افرادی که هستند ولو یکی کمتر از کل افرادند، یک ویژگی مشترک داشته باشند که آن ویژگی مشتر اصلاً ذیدخل نیست ولی ممکن است مخاطب ما فکر بکند که آن ذیدخل است در اطلاق این نام بر آن موجودات. این امکان عقلیاش هیچ وقت منتفی نیست.
۲- این تعاریف برای مفاهیم ماهوی (به تعبیر قدما) خوبند اما برای مفاهیم غیرماهوی خوب نیستند و در باب مفاهیم غیرماهوی بیشتر مفاهیم فلسفیاند که این تعاریف مضر به حالشان است.
مفاهیم ماهوی یعنی مفاهیمی که یک نحو قابلیت این را دارند که بگوییم این آن است. این آب است. این آتش است. اما مفاهیم فلسفی مفاهیم صرف انتزاعیاند. البته مفاهیم انتزاعی یک مقدار با مفاهیم فلسفی فرق میکند.
به مجموعهای که افرادش با هم نمیتوانند جمع شوند، مانند قسم اول، مجموعه دارای هویت انتزاعی میگویند. یک وقت هویت انتزاعی را با انتزاعی که در قسمت دوم مطرح شد اشتباه نگیرید. مجموعهها بر دو دسته قابل تقسیماند الف) مجموعه دارای هویت انتزاعی ب) مجموعه دارای هویت انضمامی. اگر مجموعهای اعضائش بتوانند مقارنت زمانی و معاصرت داشته باشند به این مجموعه گفته میشود مجموعه دارای هویت انضمامی (concrete) اما بعضی از مجموعهها دارای هویت انتزاعیاند، مثل مجموعهای که دارای سه تا عضو مثلاً دینوزور، سقراط، و برج ایفل. یعنی مجموعهای است که (از اطلاعات خارجی این را میدانید) اصلاً با هم اجتماع نکردهاند. ما میدانیم تا دینوزورها از بین نرفته باشند، انسان پدید نیامده، پس سقراط وقتی پدید آمده که دینوزورها از بین رفتهاند و به همین ترتیب تا سقراط از بین نرفت برج ایفل تحقق پیدا نکرد. یک چنین مجموعهای را میگوییم مجموعهی دارای هویت انتزاعی، زیرا اعضائش معاصرت ندارند و در یک عصر (لحظه) با هم اجتماع نکردهاند. و به همین ترتیب، آیا مجموعه دارای دو عضو (البته در باب این مجموعه اختلاف است) قاتل مقتول دارای هویت انتزاعی است یا انضمامی؟ اما مجموعه دارای هویت انضمامی مجموعهای است که با هم تحقق دارند. مثل مجموعهی حسن، پدر حسن، و جد حسن، البته وقتی که این سه تا زنده باشند. حالا برگردیم به آن نکتهای که قبلاً عرض میکردیم و آن اینکه اگر یک extension همهی اعضائش حاضر نباشند، که میگفتیم extension نمیشود همه اعضائش حاضر باشند، اشکال تعریفهای مصداقی پیش میآید. و این را معمولاً گاهی به این تعبیر میگویند؛ اگر مفهومی مجموعه extensionاش یک مجموعه دارای هویت انتزاعی باشد. اما الان در مشکل دوم مصداقی هم امور انتزاعی را پیش کشیدیم. آن انتزاعی با این انتزاعی دو معنی دارد. چون ممکن بود اشتباه شود عرض کردم.
درج نخست در وب: وبلاگ سنجشگرانهاندیشی
