اسلامی ندوشن، چنانکه من شناختم
مصطفی ملکیان: در این نوشته بسیار کوتاه، قصد ندارم که به شخصیت و منش اخلاقی بسیار دلنشین و جذاب دکتر محمدعلی اسلامیندوشن، عالم، محقق و روشنفکر نامدار همروزگارمان، بپردازم. فقط میخواهم به اختصار هر چه تمامتر، تصویر و تصوری را که از کارنامه روشنفکری و اصلاحگری او دارم در معرض دید خوانندگان گرامی آورم. به گمان من، حتی نیم نگاهی به مجموعه آثار مکتوب و نشریافته اسلامیندوشن آشکار میکند که کارنامه روشن و پربار روشنفکری و اصلاحگری او، پنج ویژگی بارز و ممتاز دارد که با شخصیت و منش خود او تناسب تام و همخوانی کامل دارند:
۱) اسلامیندوشن روشنفکر است نه اقتصادمدار و نه سیاستمدار، بلکه فرهنگمدار، یعنی یگانه مشکل یا علتالعلل مشکلات یا بزرگترین مشکل جامعه را نه مناسبات اقتصادی حاکم بر جامعه میداند و نه نظام و رژیم سیاسی حاکم بر جامعه، بلکه فرهنگ عمومی اعضای جامعه میداند و از این رو، برای به سامان آوردن امور، بیش و پیش از هر کار، به اصلاح فرهنگ عمومی اهتمام میورزد. نیک آگاه است از اینکه باورها، احساسات و عواطف، خواستهها، گفتهها و کردههای یکایک افراد جامعه است که سرنوشت و سرگذشت بد یا نیک جامعه را رقم میزند و حتی نظام و رژیم سیاسی حاکم بر جامعه نیز جز میوه درخت فرهنگ نیست.
۲) در عین حال پیش از هر ساحت دیگر از ساحتهای فرهنگ جامعه، بر اخلاقیات مردم انگشت تاکید مینهد و سعیش بیش از همه مصروف تهذیب اخلاقی جامعه است، و البته، اخلاق را با حقوق، آداب، رسوم، عرف، عادات، مناسک، شعایر دینی، مصلحتاندیشی و جنبههای زیباشناختی زندگی خلط نمیکند و آنچه را به معنای درست کلمه اخلاق است، قدر مینهد و بر صدر مینشاند.
۳) و برای اصلاح فرهنگ و تهذیب اخلاق جامعه، از همه تواناییها، استعدادها و ظرفیتهای موجود در مجموعه میراث فرهنگ و تمدن ایران، کمال استفاده را میکند و از این مجموعه به ویژه دقیقه و لطیفهای از میراث ادبی ما را وانمینهند و مغفول نمیگذارد. معجونی که برای درمان مهمترین و خطرناکترین دردهای ما عرضه میکند، آمیزهای از موادی است که تقریبا یکسره از میراث فرهنگ خود و مخصوصا از ادبیات منظوم و شور فارسی برگرفته شدهاند. هم از این روست که اسلامیندوشن از نخستین کسانی است که نگرششان به ادبیات فارسی از نظرگاه زیباییشناختی صرف فراتر رفت و درصدد کشف و استخراج محتویات درمانگرانه و مشکلگشایانه این ادبیات برآمد- نگرشی که از صورت و شکل (form) متن ادبی درمیگذرد و به مفاد و محتوای (Content) آن میرسد و به قابلیتهای این محتوا برای حل مسایل و رفع مشکلات آدمی چشم میدوزد، تو گویی هنر را فقط برای هنر نمیخواهد و افزون بر التذاذ از زیبایی اثر ادبی و هنری، طالب کارکرد فایدهرسانانه اثر نیز هست.
۴) اسلامیندوشن علاوه بر تکیه عمده بر میراث فرهنگ ایرانی، از ایدئولوژیکاندیشی اجتناب تمام دارد. از این لحاظ، در میان روشنفکران ایرانی، اگر نگوییم بینظیر، باری کم نظیر است. اثر و نشانهای از تعلق فکری و عاطفی به هیچ ایدئولوژی چپ یا راست و مذهبی یا غیرمذهبی در او نمیبینی و این از کسی که در دهههای ۳۰، ۴۰ و ۵۰ در فضای اندیشگی کشور ما تنفس میکرده است، به راستی عجیب و تحسینبرانگیز است.
۵) و چون ایدئولوژیکاندیش نیست، جانی آزاد و دلی گشاده دارد و از هرگونه پیشداوری، جزم و جمود، تعصب و خرافهپرستی به دور است. به همین جهت است که در آثار او هم نقدهای منصفانه از غرب میبینی و هم نقدهایی به همان اندازه منصفانه از شرق، هم از کمونیسم انتقادهایی میبینی و هم از سرمایهداری، هم جمعگرایی افراطی در معرض نقد است و هم فردگرایی افراطی.
بر این پنج ویژگی کارنامه اسلامیندوشن نثر بسیار ساده، روشن، بیتکلف و تصنع، شیرین و دلنشین او را بیافزایید، که از مغلقگویی و مطنطنگویی بسیاری از دیگر روشنفکران ما نشانی ندارد. اگر توجه کنیم که گفتار و نوشتار دارای ایهام و غموض تا چه حد میتواند از ورود اندیشههای بدیع و رهاییبخش به آستانه آگاهی جمعی مردم مانع شود، به قدر و قیمت این خصیصه آثار اسلامیندوشن پی میبریم.
نقل از ضمیمه شرق به تاریخ ۲۱ مهر ۱۳۹۰