حاشیهای بر نقد صادقی بر آراء ملکیان
احسان حسینی در یادداشت کوتاهی، نقد هادی صادقی بر آرای مصطفی ملکیان را دارای اشکالاتی دانسته است. او نوشته است: 1- واقعاً متعجبم این همه توجه به کاستن رنج دیگران در پروژه معنویت وعقلانیت ملکیان موج می زند چگونه به خودخواهی و سود طلبی متهم می شود . ۲- انتظار آقای صادقی از پروژه معنویت و عقلانیت این است که تمام مشکلات اقتصادی ،سیاسی و اجتماعی حل کند!
۳- ناقد، تدین متعقلانه و داشتن برنامه را باسکولاریسم در تعارض و تناقض دیده است . ولی چنین ملازمه ای وجود ندارد . ایمان به خدا می تواند در تمام ابعاد زندگی حضور پر رنگی داشته باشد در عین اعتقاد داشتن به سکولاریسم.
۴- پیشنهاد مثال قایق سواری خوب است ولی به شرطی که هر کسی بتواند به تمام این قایق ها سرکشی کند و آن ها را با هم مقایسه کند و دیگر سرنشینان قایق ها مانع این کار نشوند و به محض پیاده شدن از قایقی و سوار شدن به قایق دیگر ، او را به جرم ارتداد از پشت با تیر نزنند .
۵-اگر خود فرمانروایی با خدافرمانروایی تفاوتی ندارد دیگر چه جایی برای بت پرستی می ماند.
۶- نتیجه گیری ناقد از اینکه جهان رو به سوى معنویت بیشتر دارد و از پوسته و ظاهر دین دور مىشود و به گوهر آن، یعنى اخلاق نزدیکتر مىگردد، کاملاً غیر منطقی است . رفتن به سوی معنویت و گوهر دین و دور شدن از پوسته و ظاهر دین هیچ ملازمه منطقی با عدم جمع ظاهر و باطن و مغز و پوسته دین ندارد .
۶- ایشان برای پیروان معنویت مشکل نامگذاری دارند . بی دین ، کافر ،ملحد ، شاید این نام ها مشکل را حل کند . این مشکل نامگذاری در قسمتی دیگر از مقاله برای سنتگرایی عقلانی را با وضع اصطلاح «آیین مسلمانی » حل نموده اند حال سنت گرایی غیر عقلانی را چه بنامیم ؟ آیین نامسلمانی یا . . . .
در این ارتباط