جوابیه ای در رد نظریه رویاهای رسولانه دکتر سروش

کاظم ندائی: نظریه رویاهای رسولانه که توسط دکتر سروش  در پنج مقاله مطرح گردیده در صدد بیان این مدعا می باشد که قرآن تماماً حاصل رویاهای پیامبر اسلام است و برای اینکه آنرا بفهمیم نیازمند به خوابگزار و معبر داریم. بنده در این مقاله با ذکر دلایلی اشکالات و همچنین بطلان این نظریه را نوشته ام . امیدوارم مورد توجه…

کاظم ندائی: نظریه رویاهای رسولانه که توسط دکتر سروش  در پنج مقاله مطرح گردیده در صدد بیان این مدعا می باشد که قرآن تماماً حاصل رویاهای پیامبر اسلام است و برای اینکه آنرا بفهمیم نیازمند به خوابگزار و معبر داریم. بنده در این مقاله با ذکر دلایلی اشکالات و همچنین بطلان این نظریه را نوشته ام . امیدوارم مورد توجه حضرت باریتعالی قرار گیرد.

 

 

***

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جوابیه ای در رد نظریه رویاهای رسولانه دکتر سروش

|کاظم ندائی*|

خلاصه:

نظریه رویاهای رسولانه که توسط دکتر سروش  در پنج مقاله مطرح گردیده در صدد بیان این مدعا می باشد که قرآن تماماً حاصل رویاهای پیامبر اسلام است و برای اینکه آنرا بفهمیم نیازمند به خوابگزار و معبر داریم. بنده در این مقاله با ذکر دلایلی اشکالات و همچنین بطلان این نظریه را نوشته ام . امیدوارم مورد توجه حضرت باریتعالی قرار گیرد. 

مقدمه:

جناب آقای دکتر عبدالکریم سروش از فیلسوفان نو اندیش و از نظریه پردازان و روشنفکران دینی است که بیشتر نظریات ایشان در حوزه و دانشگاه از چالش برانگیزترین نظریات معاصر بوده و هست. البته به نظر حقیرچنین نظریاتی هر چند مورد قبول حوزه و یا دانشگاه هم نباشد ,ولی اگر در محافل علمی مطرح شود و محققین و فضلاء بدون اینکه در مقام تکفیر و توهین و پاک کردن اصل مسئله باشند,می تواند جهت بالندگی و پویایی و حرکت علمی حوزه و دانشگاه مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد.

یکی از نظریه های اخیر ایشان با عنوان “رویاهای رسولانه” می باشد. حقیر در این نوشته در صدد پاسخ گویی به این نظریه می باشم و آماده هرگونه نقد منصفانه و عالمانه هستم.

کلمات کلیدی:

قرآن- رویاء- خوابگزار- رسول- دکتر سروش

متن اصلی:

آقای دکتر عبدالکریم سروش اخیراً نظریه ای در مورد قرآن کریم ارائه داده اند و در صدد اثبات این مدعا شده اند که تمامی قرآن حاصل رویاهای پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) می باشد.

آقای سروش این نظریه خود را در پنج مقاله نوشته اند که ما  ابتدا بخش های مهم آنرا که به نظر او ادله ایشان است بر اینکه قرآن حاصل رویاهای پیامبر است را آورده و سپس به جواب آنها می پردازیم.

ایشان در قسمتی از مقاله خود چنین نوشته اند: ” رویای صادق یک جزء از چهل وشش جزء نبوت است(پیامبر ص)”۱

” در حین نزول وحی, خوابی سنگین همراه با تعریق به پیامبر دست می داد که گاه طاقت او را طاق می کرد و همین بهانه یی می شد تا پاره ای از معاصران محمد(ص) او را مجنون و برخی از روحانیان مسیحی او را مصروع شمارند.”۲

” در زبان رویا مجاز و کنایه راه ندارد یعنی الفاظ بر غیر معانی حقیقی شان حمل نمی شوند گرچه برای فهمیدنشان به کتاب لغت مراجعه نمی توان کرد بلکه باید از شیوه خوابگزاری بهره جست.”۳

” وقتی قرآن می گوید: تخت خدا بر آب است, حکایت از رویای محمد(ص) می کند که تخت خدا را حقیقتاً بر آب دیده است, نه تخت کنایه از چیز دیگری است و نه آب, آن هم خبری نیست که به وی داده اند تا با ما در میان بگذارد و ما با ملاحظه قرائن لفظی و لبّی رازش را بگشائیم.” ۴

” مگر امام علی نگفت که رویای انبیاء وحی است. مگر پیامبر هنگام دریافت وحی به ناهشیاری نمی رفت و غفلتی گران بر او عارض نمی شد و پس از هوشیاری دیده های بیخودانه خویش را با صحابیان در میان نمی نهاد؟

اگر پدیداری به نام وحی داریم که محصول حالتی ناهشیار و نامتعارف است آنگاه باید باور کنیم که زبانش هم نامتعارف است. حتی اگر مشابه زبان ما باشد و این عین همان باوری است که درباره همه خواب ها داریم و بی تکلف و بی تامل به دنبال خوابگزاری می رویم.

در خواب هم به خفته می گویند”بگو” و “بشنو” و “برو” و…..مگر این خطاب ها زبان خواب را به بیداری بدل می کند و سامع و قائل را دوتا می سازد؟

اگر “آتش” و “آب” در خواب همان معنی را دارند که در بیداری, آن گاه “بگو” و “بشنو” هم همان مقتضا و مدلول متعارف را خواهد داشت.”

ایشان در مقاله دوّم خود چنین ادامه می دهند

“تجربه و رویای انبیاء پیشین رویای محمّد(ص) هم بود”

“محی الدّین عربی هم به ما می گوید که ابراهیم در تعبیر خواب خود به خطا رفت. در خواب دیده بود که فرزندش را قربانی می کند و غافل بود که خواب همان بیداری نیست و باید تعبیر شود, کمر به قتل فرزند بست و امّا به او نمودند که تفسیر درست خواب قربانی کردن گوسفند است و نه فرزند.

جبرئیل هم همان محمّد(ص) بود که در رویای قدسی بر خود او چون فرشته ظاهر شد و به او همان را داد که از پیش خود داشت…….وگرنه جبرئیل را با عربی سخن گفتن چه کار؟”

” پیامبر در رویا جای خدا هم می نشیند و از زبان او سخن می گوید, همه انزلناها و قل ها را در قرآن می توان چنین خواند و فهمید.”

” نیز چنان که پیداست پیامبر گرامی اسلام بیش از صد بار موسی(ع) را در خواب دیده است و هر بار که قصّه او را روایت کرده( در بیش از سی سوره) صحنه آرایی جدیدی کرده است که همگونی ها و ناهمگونی هایی با هم دارند. یک مؤلف هیچ گاه چیزی را این همه تکرار نمی کند امّا یک رویابین می تواند ده بار دوستی را در خواب ببیند و حکایتش را به تفاریق و به تفاوت باز گوید.”

آقای دکتر سروش در ادامه استدلال خود در مقاله سوّم چنین نوشته اند:

“از آب آتش گرفته آغاز کنیم….اینکه خداوند عظیم فرمود: در قرآن تدبّر نمی کنند تا دریابند اگر از سوی خدا نبود اختلاف و تعارض بسیار در آن راه می یافت, اینک معنایش روشن می شود. بلی در این خوابنامه ی محمّدی تعارضی نیست. امّا اگر آن را از کوره ی گرم خیال بیرون آوریم و در برگه های سرد بیداری فرو بریم, قطعه های در هم تنیده , پاره پاره می شوند و در مقابل یکدیگر به خصومت می ایستند.”

و همچنین در مقاله چهارم خود آورده

“به کتاب قرآن بنگرید واژه کتاب وقتی در گفتار ظاهر شد که هنوز کتابی در کار نبود….”

حال می پردازیم به جواب آنها

” رویای صادق یک جزء از چهل وشش جزء نبوت است(پیامبر ص)”

جواب: از این حدیث حضرت پیامبر(ص) هرگز نمی توان نتیجه گرفت که وحی(نبوت) همان رویای صادقه است. زیرا اگر گفته شود الف یک جزء از چهل و شش جزء ب است, هرگز به این معنی و مفهوم نیست که الف مساوی ب است.

” در حین نزول وحی, خوابی سنگین همراه با تعریق به پیامبر دست می داد که گاه طاقت او را طاق می کرد و همین بهانه یی می شد تا پاره ای از معاصران محمد(ص) او را مجنون و برخی از روحانیان مسیحی او را مصروع شمارند”

جواب:اوّلاً اینگونه نبود که در همه نزول وحی ها چنین چیزی بوده باشد و وحی ها گاهی اینگونه بوده اند و گاهی هم بوده که اصلاً هیچ خوابی در بین نبود و پیامبر(ص) در بین مردم و کاملاً بیدار بودند.

ثانیاً چنین نبوده که درخواب باشد بلکه تعرق و غشوه بوده و حالتی سنگینی بر پیامبر(ص) وارد می شده در این مورد به روایاتی اشاره می کنیم.

عن عبیدبن زراره عن ابیه قال: قلت لابی عبدالله (ع) جعلت فداک الغشیه التی کانت تصیب رسول الله اذا نزل الوحی؟ قال: فقال ذاک اذا لم یکن بینه و بین الله احد…….

ترجمه: عبید بن زراره از قول پدرش نقل می کند که به امام صادق(ع) گفت: فدایت شوم آن غشوه ای که هنگام نزول وحی به پیامبر دست می داد چه بود؟ امام فرمود: این موقعی بود که بین خدا و پیامبر احدی واسطه نبود…

همچنین در روایتی دیگری آمده

کان النّبی(ص) اذا غشیه الوحی ثقل علی جسمه ما غشیه من امر الله

ترجمه: وقتی بر پیامبر وحی نازل می شد, نزول وحی بر جسم او سنگینی می کرد.

فی حدیث المقبول انّه- صلی الله علیه و اله و سلم- اوحی الیه و هو علی ناقته فبرکت و وضعت جرانها بالارض, فما تستطع ان تتحرّک, و انّ عثمان کان یکتب للنّبی(ص) الایه ” لا یستوی القاعدون ” و فخذ النّبی (ص) علی فخذ عثمان فجاء ابن مکتوم فقال: یا رسول الله انّ بی من العذر ما تری, فغشیه الوحی فقلت فخذه علی فخذ عثمان حتّی قال: خشیت ان ترضّها, فانزل الله سبحانه:” غیر اولی الضرر”

ترجمه: پیامبر در حالی که بر شترش سوار بود بر او وحی نازل شد. در این هنگام شتر خوابید و جلو گردنش را روی زمین گذاشت و دیگر نتوانست حرکت کند.

و روایت شده که عثمان در حضور پیامبر این آیه را می نوشت ” لا یستوی القاعدون” در حالی که ران پیامبر بر ران عثمان تکیه داده بود در این هنگام ابن مکتوم “مؤذن دوم” و نابینای پیامبر وارد شد و گفت: ای رسول خدا من معذورم از حضور در جنگ و شما عذر مرا می بینید, ناگهان بر پیامبر وحی نازل شد و سنگینی ران پیامبر بر ران عثمان فشار آورد تا این حدّ که عثمان گفت: ترسیدم رانم له شود و خداوند آیه “غیر اولی الضّرر” را نازل کرد.

روی عن ابی اروی الدوسی قال: رایت الوحی ینزل علی رسول الله (ص) و انّه –صلی الله علیه و آله و سلّم- علی راحلته فترعو و تنقلّ یدیها حتّی اظنّ انّ ذراعها ینفصم, فربّما برکت, و ربّما قامت مؤتّده یدیها حتّی تسری عند من ثقل الوحی. و انّه لیخدر منه مثل الجمان.

ترجمه: روایت شده که ابی اروی دوسی گفت: هنگامی که پیامبر بر شترش سوار بود, دیدم بر او وحی نازل شد, آن گاه شتر ناله کرد و دست و پایش به هم در پیچید, بطوری که گمان کردم, الان استخوان ذراعش می شکند, پس گاهی به زانو می افتاد و گاهی هم می ایستاد, ولی این پاها را محکم به زمین چسبانده بود, به گونه ای که می ترسید فرو افتد. این حالت همچنان در شتر ادامه داشت تا سنگینی وحی از بین رفت و مثل گلوله غلطان عرق می ریخت.

همانگونه که مشاهده می شود هیچ کدام از این روایات وارده در مورد اینگونه وحی ها بر پیامبر اکرم(ص) مثل خواب نیست که آقای دکتر سروش در نظریه خود آورده اند.

” مگر امام علی نگفت که رویای انبیاء وحی است؟”

جواب: از این روایت امام علی(ع) که” رویای انبیاء وحی است” نمی توان نتیجه گرفت که وحی همان رویای انبیاء است. بلکه می خواهد بگوید که اگر انبیاء خواب هم ببینند مثل خوابی که حضرت ابراهیم(ع) دید آن خواب, وحی است نه اینکه تمام وحی ها همان خواب باشد. در واقع بین این دو عموم و خصوص من وجه هست. مثلاً اگر گفته شود هر گردویی گرد است از این نمی توان نتیجه گرفت که پس ,هر گردی همان گردو است.

” اینکه خداوند عظیم فرمود: در قرآن تدبّر نمی کنند تا دریابند اگر از سوی خدا نبود اختلاف و تعارض بسیار در آن راه می یافت, اینک معنایش روشن می شود. بلی در این خوابنامه ی محمّدی تعارضی نیست. امّا اگر آن را از کوره ی گرم خیال بیرون آوریم و در برگه های سرد بیداری فرو بریم, قطعه های در هم تنیده , پاره پاره می شوند و در مقابل یکدیگر به خصومت می ایستند.”

جواب: این فقط به خواب پیامبر یا به قول دکترسروش خوابنامه پیامبر(ص){قرآن} ارتباطی ندارد بلکه هر خوابی چنین است که هیچ تعارضی بین خواب های یک شخص نیست و اختصاص به قرآن(خواب پیامبر) ندارد.

“به کتاب قرآن بنگرید واژه کتاب وقتی در گفتار ظاهر شد که هنوز کتابی در کار نبود….”

جواب: وقتی یک مجموعه  نوشته ای که با هم ارتباط دارند, با در نظر گرفتن آن ارتباط می توان نام کتاب را به آن قرار داد. مثلاً شخصی دارد صفحه صد کتابی را مطالعه می کند, وقتی از او پرسیده می شود, داری چه مطالعه می کنی؟ در جواب معمولاً می گوید: دارم فلان کتاب را مطالعه می نمایم. البته او دارد صفحه ۱۰۰ آن کتاب را مطالعه می نماید, ولی چون یک مجموعه است و این صفحه ۱۰۰ جدای از آن مجموعه نیست و با هم مرتبط هستند کاملاً درست است که بگوید دارم فلان کتاب را مطالعه می نمایم.

حال اگر این صفحه ۱۰۰ را از کتاب جدا نمائیم و آنرا به شخصی بدهیم تا مطالعه نماید دیگر نباید و درست هم نیست بگوید دارم فلان کتاب را مطالعه می نمایم, چون ارتباط این جزء با آن کل قطع شده است. در مورد اینکه چرا در قرآن کریم گاهی به یک و یا چند آیه ای که نازل شده و هنوز قرآن کامل نشده بود نام کتاب و یا قرآن به کار برده شده به این دلیل است که این آیه و یا این آیات از آن مجموعه ای که بعداً می خواهد کامل شود یعنی کتاب قرآن جدا نیست و با آن کاملاً مرتبط هست و گویا یک مجموعه ای کامل است.

آقای دکتر سروش همچنین در برنامه پرگار که از بی بی سی پخش شد در استدلال های خود مطالبی را عنوان نمودند که بنده اهم مطالب را آورده و کوشیده ام جواب دهم.

ایشان می گویند: مواردی در قرآن کریم داریم که پیامبر سخنگوست. شما همین سوره حمد که همه ما در روز ده بار در نمازهایمان می خوانیم, ببینید. از ابتدا تا انتها اصلاً علامتی وجود ندارد که اینها را خدا گفته. ما نمونه هایی در قرآن داریم که واقعاً کلام پیامبر است یعنی یک کسی دارد دعا می کند. همه دعاهایی که در قرآن است اینطوری است. خدا دعا نمی کند “رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادی لِلْإیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرار”

خدایا ما شنیدیم که کسی آمد و ندا داد که ایمان بیاورید و ما هم ندای او را شنیدیم و ایمان می آوریم.

یا در همین سوره حمد که در نماز می خوانیم”إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِین‏”

تو را می پرستیم و از تو یاری می جوئیم. ما را هدایت کن اینها را یک کسی دارد به خدا می گوید.

جواب: در واقع می توان گفت به جزء سوره حمد تمامی آیاتی که در آنها دعا وجود دارد اخباری است. یعنی کسانی چنین دعا کرده ویا می کنند و خدای متعال هم در قرآن از آن خبر می دهد. اگر چه جنبه آموزشی هم دارد و در دو مورد هم با لفظ “قل” فرموده چنین دعا نمائید. همچنین آیه ای را که آقای سروش آورده ادامه این آیه کریمه قرآن است” الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَمًا وَ قُعُودًا وَ عَلىَ‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَوَتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَطِلًا سُبْحَنَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّار”

همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیده‏اند، یاد مى‏کنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مى‏اندیشند (و مى‏گویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده‏اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار.

و همه آیات بعدی را که ربنا دارد را همین “الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَمًا وَ قُعُودًا وَ عَلىَ‏ جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فىِ خَلْقِ السَّمَوَتِ وَ الْأَرْض‏” می گویند.

تمام آیاتی که در آنها دعا وجود دارد اینگونه هستند که کسی و یا کسانی چنین دعا می کنند و خدا را اینگونه می خوانند که تمامی این آیات را بنده آورده ام.

بقره:۲۰۰-۲۰۱-۲۸۵-۲۸۶

آل عمران:۸-۱۶-۲۶-۲۷-۵۳-۱۴۷-۱۹۱-۱۹۲-۱۹۳-۱۹۴

نساء:۷۵ مائده:۸ اعراف:۲۳-۴۷-۸۹-۱۲۶-۱۵۵-۱۵۶ یونس:۸۵-۸۶-۸۸

یوسف:۱۰۱- ابراهیم:۴۰-۴۱ اسراء۲۴-۸۰ کهف:۱۰ طه:۱۱۴ انبیاء:۸۷-۸۹

مؤمنون:۹۴-۹۷-۱۰۹-۱۱۸

فرقان:۶۵-۷۴- شعراء:۸۳-۸۵-۸۷-۸۸ نمل:۱۹ قصص۲۴ زمر:۴۶ مؤمن:۷-۸-۹

حشر:۱۰ ممتحنه:۵ تحریم:۸ نوح:۲۶-۲۷-۲۸

فلق:۱تا۵ ناس:۱تا۶

برای نمونه در سوره بقره آیات ۲۰۰ و ۲۰۱ که چنین دعایی وجود دارد”رَبَّنَا ءَاتِنَا فىِ الدُّنْیَا وَ مَا لَهُ فىِ الاَْخِرَهِ مِنْ خَلَق‏” و یا “رَبَّنَا ءَاتِنَا فىِ الدُّنْیَا حَسَنَهً وَ فىِ الاَْخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنَا عَذَابَ النَّار”

این دعا ها را اشخاصی می گویند که در قسمتی از آیه آمده “فَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُول‏”

و همچنین سایر آیات را هم اگر مطالعه نمائید اینگونه می باشند.

و امّا در مورد سوره حمد می توان گفت خدای متعال ابتدا در مورد خود و ربوبیت و رحمت وسیع خود و اینکه مالک یوم الدین است سخن می گوید وسپس بدون آوردن لفظ “قل” به انسان یاد می دهد که اینگونه دعا کند و اینچنین از او بخواهد. گویا انسان مؤمن وقتی شنید و دانست که خدا رب همه عالمین است و رحمان و رحیم است و مالک یوم الدین(قیامت) است بدون نیاز به “قل” می گوید : إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِین

اهْدِنَا الصِّرَطَ الْمُسْتَقِیمَ

صِراَطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیرِْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّین

در ادامه آقای دکتر سروش چنین می گوید:

امّا یک جاهایی صریحاً پیامبر مورد خطاب قرار می گیرد. اتفاقاً مرحوم آیت الله منتظری که یک رساله ای در پاسخ به سخنان بنده نوشت به این نکته اشاره واضحی کرده بود و حتی شماره کرده بود که نزدیک سی صد و چند بار در قران آمده “قل” یعنی بگو واین پیداست که به پیامبر خطاب می شود.

من البته مستقیماً پاسخ ایشان را ننوشتم امّا در پاسخ کسانی دیگری که همین نکته را مطرح کرده بودند آوردم که به هیچ وجه “قل” معنای این را ندارد که کسی به کسی دارد خطاب می کند, مگر اینکه شما پیشفرض گرفته باشید. من آنجا مثال زدم, گفتم شما به اشعار حافظ و سعدی مراجعه کنید.

“سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز”

“حافظا گرچه سخندان و مصالح گویی”

یک شخص می تواند به خودش خطاب بکند. حتی یک جاهایی اینها فنون سخن گفتن است. هیچ کسی به کسی خطاب نمی کند “قل” به معنای تاکید است. این را بگو یعنی این سخن مهمّی است باید گفته شود.

جواب: درست است که در اشعار سعدی و حافظ آمده

“سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز”

“حافظا گرچه سخندان و مصالح گویی”

ولی نه سعدی و نه حافظ چنین ادعایی نداشته اند که این اشعار و این کلمات را یکی به ما می گوید و نیز خود مردم هم چنین فکری و یا حتی توهمی نداشته اند که این اشعار را کسی مثلاً فرشته ای به سعدی و یا حافظ گفته باشد.

در حالیکه پیامبر(ص) می گوید که این سخنان من نیست و از طرف کس دیگر است که به من می گوید و ثانیاً مردم هم چنین می دانند و چنین ایمان دارند که کسی دیگری این مطالب را به پیامبر گفته است. بنابراین فرق این خطابات در اشعار سعدی و حافظ “سعدیا” و “حافظا” با آیاتی که در قرآن آمده”قل” و  ” یا ایها الرّسول”…از زمین است تا آسمان.

اینها عمده استدلال های آقای دکتر سروش بود در مورد نظریه رویاهای رسولانه که جواب هر کدام را هم ملاخظه می فرمائید و امّا این نظریه اشکالات زیادی دارد که به تعدادی از آنها اشاره می نمایم.

اشکال اوّل:

یک سؤال که باید از آقای دکتر سروش پرسید این است که آیا خود پیامبر(ص) می دانسته که اینها را که به مردم می گوید در رویاء دیده است یا نمی دانسته؟

از دو حالت خارج نیست.

حالت اوّل این است که بگوئیم می دانسته.

حالت دوّم این است که نمی دانسته.

حالت دوّم قابل قبول نیست زیرا کسی که نمی داند این مطالب در رویا بوده و یا بیداری چنین شخصی چگونه می خواهد مردم را هدایت کند خودش که نمی داند این مطالب را در رویاء دیده چگونه برای مردم راهنما می تواند باشد.

پس باید بگوئیم که پیامبر(ص) می دانسته.

سؤال بعدی این است که آیا پیامبر می دانسته که زبان خواب با زبان بیداری فرق دارد یا نه؟

جواب این هم معلوم است که هر عاقلی می داند که زبان خواب با بیداری فرق هایی دارد و اکثر خواب ها باید تعبیر شود چه برسد به پیامبر(ص)

و سؤال مهم تر اینکه اگر پیامبر (ص) می دانسته این مطالب را در رویاء مشاهده نموده و می دانسته که زبان رویاء با زبان بیداری فرق دارد.

۱-چرا به مردم نگفت که اینها را من در خواب دیده ام؟

۲-چرا به مردم نگفت که این کلمات و سخنان او را به خوابگزار ارجاع دهند؟

۳-چرا خود پیامبر(ص) به عنوان نمونه چند آیه را تعبیر و خوابگزاری نکرد؟

اشکال دوّم:

این قرآن را که نشود فهمید که چه می گوید چگونه امر به تدبّر در آن می شود؟ آن هم توسط ناس. چون اگر هم بشود فهمید فقط باید توسط خوابگزاران فهمیده شود نه ناس.

اشکال سوّم:

به گفته آقای سروش حتی اگر الآن خوابگزاران و معبرانی پیدا شوندقادر به تعبیر آیات نخواهند بود بلکه این معبران خواب باید ببینند که در زمان نزول آیه و در شبه جزیره عربستان تعبیر این چه بوده؟

و از آنجائی که از آن زمان هم تعبیر خوابی در مورد این موضوعات ما نداریم و به دست ما نرسیده پس در واقع اصلاً این تعبیر شدنی نیست.

اشکال چهارم:

این چه کتاب راهنمایی و این چه پیامبری است که بعد از ۱۴۰۰ سال مردم هنوز حرفش را نفهمند و کتاب او را نفهمند و حتی نشود خوابگزاری کرد؟

اشکال پنجم:

چه معیاری وجود دارد که آیات الاحکام را که به قول آقای سروش نیازی به تعبیر ندارد و مثل بعضی از خواب ها که تعبیری ندارند. این آیات را که نیاز به تعبیر ندارند را از آیاتی که نیاز به تعبیر دارند را چگونه جدا نمائیم؟

چون از کجا بدانیم شاید همین آیات الاحکامی که ما می شناسیم هم نیاز به تعبیر داشته باشند. مثلاً صلاه- صوم- حج و… در خواب به جه معناست را هم باید تعبیر نمود.

البته آقای دکتر سروش خواسته با این نظریه خود یک راه حلی در فهم و تبیین بعضی از آیات مشکل قرآن ارائه دهد ولی در عمل مشکل را نه تنها حل نمی کند بلکه صد چندان می کند.

نتیجه:

نظریه رویاهای رسولانه که دارای استدلال های ضعیفی می باشد را تماماً پاسخ گفته و به نظر خودم ثابت نموده ام که این نظریه دارای اشکالات فراوانی است که به چند اشکال اشاره نموده ام.

* از شاگردان مرحوم آیت الله العظمی صادقی تهرانی

 

در این ارتباط

رؤیاهای رسولانه، در آستانۀ تکوین به مثابۀ «تبیینِ بهتر»

«قول» وحی و «متشابهات» قرآن در بحث «رویاهای رسولانه»

تاملی بر نظریه رویای رسولانه دکتر عبدالکریم سروش

تلقی آرش نراقی از نظریه رویای رسولانه ی عبدالکریم سروش

در رد نظریه «قرآن؛ رویاهای رسولانه» دکتر سروش

دومین میزگرد «قرآن؛ کلام خدا یا رویای نبی» برگزار شد

رؤیا چیست؟

از تجربۀ نبوی تا رؤیای رسولانه

درنگی بر گفتار «رؤیاهای رسولانه» عبدالکریم سروش

نگاهی انتقادی به نظریه «رؤیاهای رسولانه» از منظر پدیدار‌شناختی و هرمنوتیکی

نقدی بر مقالات «محمّد(ص)،راوی رؤیاهای رسولانه» و «مقراض تیزتناقض»

تأملاتی درباره‌ی مقاله‌ی «محمّد(ص)، راوی رؤیاهای رسولانه»

فرق «رویا» و «وحی» در سوره ی یوسف

محمّدِ سروش/ دو نقد فربه بر نظریه “محمّد راوی رویاهای رسولانه”

وحی رویایی

پاسخ احمدرضا اسدی به سخنان عبدالکریم سروش؛ در: قرآن، رویاهای پیامبر

تفسیر سخنان خداوند یا تعبیر خواب‌های محمد

رؤیای رسولانه، یا امواج آلفا، بتا،‌ تتا،‌ و دلتای محمدی (ص)

محمّد(ص)؛ راوی رؤیاهای رسولانه (۶)

محمد (ص) راوی رویاهای رسولانه (۵)

محمّد(ص)؛ راوی رؤیاهای رسولانه(۴)

محمّد(ص): راوی رؤیاهای رسولانه (۳)

محمّد(ص): راوی رؤیاهای رسولانه(۲) 

محمّد(ص)؛ راوی رویاهای رسولانه (۱)

۵ ۱ رأی
ارزیابی شما
صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

42 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
احمدی
احمدی
آذر ۲۸, ۱۳۹۵ ۵:۱۵ ق٫ظ

مثل اینکه آقایان طرفدار نظریه دکتر سروش یا به بی اساس بودن این نظریه پی بردند و یا به نفع این نظریه نمی دانند که مطلبی بنویسند

پژوهشگر
پژوهشگر
آذر ۲۰, ۱۳۹۵ ۹:۵۰ ق٫ظ

جناب قانع عزیزکاملاً حق با شماست و من هم چندبار تأکید کرده ام که اصلاً قصد من چنان بحث تفسیری-زبانی نبوده و نیست (هر چند که برای دقت در ترجمه و شناخت مفاهیم قرآنی حاوی نکته نیکوییست). من صرفاً در یک کامنت کوتاه ایرادی را یادآور شدم و نهایت صحبتم هم این بود که بهتر است در بحثی دقیق و علمی به اعلام نیت که مفید هم نیست نپرداخت همین و بس. چه کنم که دم به دم نقدهایی مطرح شد که نمی شد بی پاسخ گذاشت و متأسفانه گاهی همراه با برخی سخنان درشت و نامناسب بود. بیشتر مایل… مطالعه بیشتر»

قانع
قانع
آذر ۲۰, ۱۳۹۵ ۶:۱۹ ق٫ظ

جناب پژوهشگر عزیز
چرا شما فقط گیر دادید به این ” توجه کردن” که در مقاله آقای ندائی آمده فرض کنید حق با شماست و ایشان در اثر هر چه شما نامش را بگذارید از روی اشتباه این کلمه را آورده. چرا اصل مطالب مقاله را مورد بحث و ایراد قرار نمی دهید؟ یعنی با این بحث های بی مورد دارید به بی‌راهه می کشانید.

پژوهشگر
پژوهشگر
آذر ۱۹, ۱۳۹۵ ۶:۳۰ ق٫ظ

جناب کشاف عزیز۱- ما نمی توانیم هرچیزی را به خداوند تسری دهیم. نمی دانم چرا برایمان باورش سخت است که عدم استفاده از برخی واژگان در مورد خداوند در قرآن کریم دلیل داشته است. دیدن و شنیدن در مورد یک وجود لایتناهی که عالم مندرج در حقیقت وجود اوست هیچ انصرافی را در معنای خود ندارد. وقتی که شما مشغول دیدن و شنیدن هستید مثلاً افقی را می بینید تمام افق در مشاهده شماست. می توان تعمیم داد که خداوند تمام عالم را در نظر و بصر دارد. ولی وقتی که در همان افق به یک نقطه توجه می کنید… مطالعه بیشتر»

جواد
جواد
آذر ۱۸, ۱۳۹۵ ۳:۱۵ ب٫ظ

شما ظاهرا با عباس هم نظرید و اهانت به دکتر سروش راقبول دارید وگرنه کامنت مرا منتشر میکردید.

__
کامنت شما خطاب به مدیر سایت بود و پیرو ان نظر مذکور ویرایش شد. با اهانت به هیچ شخصی موافق نیستیم.

پژوهشگر
پژوهشگر
آذر ۱۸, ۱۳۹۵ ۷:۱۲ ق٫ظ

سرکار خانم سیمین،شما خود شروع کننده گفتگو بودید و البته فقط با طعنه و متلک و تحقیر و ناسزا. انسانی که حرف درستی و لااقل نیت درستی برای گفتن داشته باشد به این رفتارهای نادرست پناه نمی برد. در پاسخ قبلی ام به شما به این سخنان درشت تان اشاره کردم حالا هم که دوباره پس از کامنت جناب کشاف تشریف آوردید باز هم به همان روش نادرست شروع کردید به گفتن “[i]قدرت پاسخگویی هم داشتم اما صاحب کامنت را شایسته دریافت جواب ندانستم و نمی دانم.[/i] “. این همه تکبر و نخوت و فرعونیت همراه با چنان جملات ناشایست،… مطالعه بیشتر»

کشاف
کشاف
آذر ۱۸, ۱۳۹۵ ۵:۱۶ ق٫ظ

[quote name=”پژوهشگر”]برای مثال بصیر بودن هر چند در تمام مواردی که ما می شناسیم نیازمند چشم ایت ولی در مورد خداوند این گونه نیست. ۲- در آیه شریفه ۱۴۴ سوره مبارکه بقره اشاره به پیامبر است نه خداوند. واتفاقاً مؤید نظر اینجانب است. ۳-در آن فراز از دعای سید الساجدین (ع) که آورده اید “وَامْنُنْ بِالنَّظَرِ اِلَیْکَ‏ عَلَیَّ” دقیقاً لفظ نظر آمده است نه توجه و این نیز در تأیید سخن بنده است. [/quote] درست فرمودی، بصیر بودن نیازمند چشم است ولی در مورد خداوند این گونه نیست. بسیار خوب، اخوی جان، عین همین قیاس را به توجهِ خدا تسری… مطالعه بیشتر»

رضا
رضا
آذر ۱۸, ۱۳۹۵ ۲:۴۸ ق٫ظ

من از استاد ندائی بابت این مقاله خوب و ارزشمند تشکر می نمایم و همچنین از اخلاق خوبی که در نوشتن این نقد داشتند. از عزیزانی هم که کامنت می گذارند می خواهم که اخلاق را فراموش نکنیم. البته این اخلاق قرآنی از استاد ندائی که شاگرد مرحوم آیت الله العظمی صادقی تهرانی بودند نباید دور از انتظار باشد

مرادی
مرادی
آذر ۱۷, ۱۳۹۵ ۲:۲۲ ب٫ظ

سلام جناب “حسن ح” همانطور که در کتاب نیز تصریح شده ما از “روح” علم زیادی داده نشده ایم بنابراین نظرات ما برای نزدیک به ذهن کردن مفاهیم اشکالی ندارد اصل موضوع انسجام بین مفاهیم در کلیت است… آیا سزاوار است با این ابهامات در شرح دقیق آنچه که هیچگاه ما نخواهیم توانست با دقت آنها را بدانیم سردرگمی و شک و تردید ایجاد کنیم و بهانه و مانعی برای فهم قسمت های دیگر نیز اقامه کنیم؟ چون عقل ما روح و ملائکه و … “متشابهات”را با جزئیات درک نمی کند پس اقتصاد و سیاست و …را در قرآن را… مطالعه بیشتر»

سیمین
سیمین
آذر ۱۷, ۱۳۹۵ ۱۰:۲۲ ق٫ظ

[quote name=”کشاف”][quote name=”پژوهشگر”] سلام علیکمنظر به اینکه سرکار خانم سیمین، تا این زمان پاسخ شما را ندادند و یا شاید کامنت شما را ندیده اند، بنده جسارتا به عرض می رسانم:[/quote] سلام سپاسگزارم که از طرف من پاسخ فرمودید. البته من کامنت ایشان را دیده ام و قدرت پاسخگویی هم داشتم اما صاحب کامنت را شایسته دریافت جواب ندانستم و نمی دانم. زیرا از فحوای کلامشان پیداست که نامبرده به قصد زورآزمایی وارد بحث شده اند نه کسب دانایی. اما مثال مهمتری که به نفع بحث وجود دارد آیه ۷۷ سوره فرقان است:قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ… مطالعه بیشتر»

حسن ح
حسن ح
آذر ۱۷, ۱۳۹۵ ۶:۳۹ ق٫ظ

خدمت جناب مرادی محترماز زحمتی که بابت پاسخ به حقیر کشیدید ممنونم.حقیقتاً این گونه بحث ها را پایانی نیست. بطور مثال الآن می توان در رد نظراتی که مرقوم فرمودید، شواهد و نظرات متعددی آورد. برای همین هم بود که در انتهای متن قبلی تأکید داشتم که در جایی که ادله نقلی نیز مطرح هستند مثل همین موضوعات درون دینی، هنگام تکافوی ادله نقلی (که بسیار رخ می دهد) آنچه که تعیین کننده است برتری عقلی نظریه مربوطه است [i]”و باید صرفاً به موجه بودن عقلانی، هماهنگی و عدم تناقض یا تخالف با دستاوردهای عقلانی و معارف بشر و سازگاری… مطالعه بیشتر»

پژوهشگر
پژوهشگر
آذر ۱۷, ۱۳۹۵ ۴:۳۹ ق٫ظ

با عرض سلام و تشکر از متن تان،موارد زیر را در پاسخ به عرض می رسانم:۱- وقتی که صفتی را به پروردگار نسبت می دهیم باید با ملاحظه تفاوت بنیادی او و بقیه عالم باشیم. برای مثال بصیر بودن هر چند در تمام مواردی که ما می شناسیم نیازمند چشم ایت ولی در مورد خداوند این گونه نیست. حب و علم و سمع و نظر و شهود و غیره نیز همینطور. به نظر من این که خداوند بر خلاف واژگان فوق حتی یک بار هم واژه “توجه” را به کار نبرده است، دلیل دارد. لازمه توجه (از ریشه وجه) انصراف… مطالعه بیشتر»

مرادی
مرادی
آذر ۱۶, ۱۳۹۵ ۱:۱۴ ب٫ظ

سلام جناب “حسن ح” بنظر میرسد آیه سوره قدر “تنزل الملائکه و الروح فیها من کل امر” اشاره به این است که برای هر امری یک “روح” و “ملائکه” مخصوص وجود دارد… مثلا در “امر” خلقت حضرت عیسی مللائکه مخصوص روح خود را رسانده اند (حمل کرده اند) و این “روح” در حضور حضرت مریم بشکل انسان ظاهر شده است: فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشرا سویا… ظاهرا روح سمت خداوند است و مدیریت ملائکه خود را بعهده دارد ملائکه سمت اجرای “امر” هستند.روح و ملائکه هر امری به امر خداوند در تعامل با یکدیگر هستند… روح پاک انسان نیز… مطالعه بیشتر»

کشاف
کشاف
آذر ۱۶, ۱۳۹۵ ۱۰:۳۹ ق٫ظ

[quote name=”پژوهشگر”]اگر شهود و سمع و بصر … با “توجه” یکسان بودند، در کنار این واژگان سمیع و بصیر و … یک بار هم “الله متوجه” یا امثال آن را می آورد.[/quote]سلام علیکمنظر به اینکه سرکار خانم سیمین، تا این زمان پاسخ شما را ندادند و یا شاید کامنت شما را ندیده اند، بنده جسارتا به عرض می رسانم:در قرآن کریم اصطلاح الله یحب بسیار تکرار شده است، فی المثل :ان الله یحب المتوکلین( آل عمران۱۵۹) خدا آنانی را که توکل می‌کنند دوست دارد. لازمه ی دوست داشتن توجه است و در اصل، دوست داشتن یعنی توجه.آیه ۱۴۴ سوره مبارکه… مطالعه بیشتر»

حسن ح
حسن ح
آذر ۱۶, ۱۳۹۵ ۴:۲۹ ق٫ظ

لطفاً اگر به علت کمبود وقت و عجله، در امر نگارش، خطا و قصوری رخ داده عفو بفرمایید.

حسن ح
حسن ح
آذر ۱۶, ۱۳۹۵ ۴:۲۸ ق٫ظ

جناب مرادی عزیز،با توجه به این که ظاهراً موضوع کامنت شما مربوط به نوشته این حقیر بود باید عرض کنم که نمی توان ربات یا موجوداتی مادی را جایگزین فرشته ها کرد. این که غذا نمی خوردند نشان دهنده فرشته بودن نیست. این که آنها چه موجوداتی بودند می تواند محل بحث دیگری باشد و نیز این که اصلاً کل داستان یک روایت اسطوره ای است یا واقعی، باز یک بحث دیگر است. ولی فرشتگان را یا باید زمانمند و مکانمند دانست یعنی در محدوده ای از فضا و زمان قرار می گیرند و مادی هستند و یا مجرد از… مطالعه بیشتر»

حسن ح
حسن ح
آذر ۱۶, ۱۳۹۵ ۳:۵۶ ق٫ظ

جناب عباس عزیز:-ظاهراً شما فکر می کنید که ایشان کلاً چیزی برای گفتن ندارند. از طرفی این همه اندیشمند و پژوهشگر داخلی و خارجی در مورد نظرات ایشان مقالات موافق و مخالف می نویسند. عده کثیری مثل بنده و شما هم در حواشی می نویسیم. همین نوشتن های شما و وقتی که می گذارید اولین تناقض در گفتارتان است. کافیست رزومه و سوابق تحصیلی و پژوهشی و نظرات اندیشمندان دیگر در مورد نظرات ایشان را در کنار رزومه خودتان بگذارید تا معلوم شود که چقدر در چنین جملات توهین آمیزتان بر حق هستید.-شما که خودتان را یک فیلسوف نامیدید (به… مطالعه بیشتر»

مرادی
مرادی
آذر ۱۵, ۱۳۹۵ ۱۲:۳۸ ب٫ظ

سلام

یادآوری قصه میهمانان حضرت ابراهیم میتواند مفید باشد…

میهمانان ایشان صوت داشتند ولی غذا نمی خوردند.

بنظر میرسد موجوداتی روبات مانند بوده اند با لباس عادی به تن کرده…

امروزه ساختن روبات های بسیار شبیه انسان البته در ظاهر کاری شدنی است…روبات میتواند صوت تولید کند ولی غذای انسان نمی خورد…

البته با بیانات معجزه قرآنی این وضعیت را میتوان “باور” کرد…

والسلام

حسن ح
حسن ح
آذر ۱۵, ۱۳۹۵ ۵:۱۱ ق٫ظ

با توجه به عجله ای، دو ایراد نگارشی به وجود آمد که اصلاح می کنم:
۱- “(یادتان باشد که در اینجا نمی توانید یک دفعه بزنید به این راه که خدا خواسته است…”

۲- در انتهای کامنت: من نمی دانم چرا یک دریافت صوتی یک بعدی (با مشکلاتی این چنینی) را باید از یک ادراک چندین بعدی صوتی و تصویری و احساسی و البته ناب تر و کاملتر و بلاواسطه، ایمانی تر و برتر دانست؟
با احترام

حسن ح
حسن ح
آذر ۱۵, ۱۳۹۵ ۵:۰۰ ق٫ظ

جناب عباس گرامی:با تشکر از نظرتان و وقتی که گذاشتید، بنده شما را به تأمل دقیقتر در کل مقالات و سخنرانی های ایشان ارجاع می دهم و نه فقط دقیقه هایی مشخص بدون توضیحات پیشین و پسین آنها که طبیعتاً بیان کننده کل یک نظریه نمی تواند باشد. بنده نیز در مورد کامت قبلی ام بیان می کنم که برای چنان مکاشفه وحیانی رویاگونه باید قعالیتی از نوع خوابگزاری انجام داد. مگر واژه مناسب دیگری در زبان مان داریم؟اصلاً شما مبحث وحی را رها کن. بیایید در مورد انسان های معمولی صحبت کنیم. فرض کنید بنده در مورد یک انسان… مطالعه بیشتر»

عباس
عباس
آذر ۱۵, ۱۳۹۵ ۱:۱۹ ق٫ظ

من فیلسوف عباس یک تئوری دارم به نام تئوری «همه»؛ یک واژه سه حرفی فقط سه حرف که همه چیزها را در بر می گیرد: از فضله موش تا خود موش تا مریخ و دانه خردل و دانیال نبی و پرتقال و مار و قطب جنوب و اقطاب اقطاب و زرشک و قطاب و زولوبیا وگرمایش زمین و کوروش و شکست بابل و محی الدین عربی و عبدالله و عبدالعزی و کانت و امانوئل و حاجی فیروز و ناله و نی و وراجی و حلاجی و خلاصه «همه» چیز. جناب من تمام بحث را گوش دادم باضافه بخش یک به… مطالعه بیشتر»

عباس
عباس
آذر ۱۴, ۱۳۹۵ ۹:۱۴ ب٫ظ

ما مردمانی عجیب واقعا عجوبه های بی مانندی هستیم. سروش خودش بارها نوشته و گفته است پیامبر تصاویر را در خواب می دیده و می شنیده است و از این رو ست که به [b]«تعبیر»[/b] خواب و [b]«خوابگزاری»[/b] نیاز می باشد. یعنی [b]روش[/b] گره گشای قرآن را هم خوابگزاری ارائه داده است. خوابگزارانی که تا حالا نداشته ایم و باید در آینده بیایند. حالا بعضی از این کامنت گذاران اینجا هنوز هم در حال انکار و بازی بازی و تردستی با ماهی لیز جناب فیلسوف هستند! به جای اتلاف وقت کامنت گذاری بهتر نیست ویدئو را دوباره تماشا کرد؟؟ تماشای… مطالعه بیشتر»

مرادی
مرادی
آذر ۱۴, ۱۳۹۵ ۱۲:۴۹ ب٫ظ

سلام با تعجب باید عرض شود که آیه ذیل از سوره شورا (که خود نمونه ای از شور و مشورت و گفتگوست) کمتر بیان میشود و کمتر مورد استفاده قرار میگیرد: وَمَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ (۵۰) در ادامه معلوم میشود که ارسال قرآن از نوع سوم است یعنی ملائکه وحی قرآن را بر پیامبر میخوانند و از نوع وحی مستقیم و ارتباط درونی (همچون وحی بر مادر موسی) نیست و همینطور مانند وحی بر زنبور عسل هم نیست…چرا که قرآن کتاب است… مطالعه بیشتر»

پژوهشگر
پژوهشگر
آذر ۱۴, ۱۳۹۵ ۴:۱۸ ق٫ظ

جهت جلوگیری از ناسزا و طعنه گویی مجدد شما، باز هم تاکید می کنم که “اگر هم منظورتان این است که این متن را قربه الی الله و تعبداً نوشته اید چه جای گفتن آن برای دیگران است و بیان آن در گفتگویی خردمندانه چه شأنیتی دارد؟”
منظور این است که گفتن نیت به دیگران در چنان گفتگو و مباحثه ای موضوعیتی ندارد وگرنه من که کلاً قبلش گفته بودم که متن ایشان برای ما مخلوقات است.
هر چند فکر کنم با این اعصابی که شما دارید باز هم بهانه ای برای نواختن بنده پیدا خواهید کرد.

پژوهشگر
پژوهشگر
آذر ۱۴, ۱۳۹۵ ۳:۴۲ ق٫ظ

سیمین خانم محترم: “اگر تا بحال کتابی به نام “قران” را خوانده باشین،…”!۱-آیا قرآن و اسلام این لحن گفتار و طعنه زنی را به شما آموخته است یا این هنرنمایی خودتان است که قربه الی الله مصداق همزه لمزه شده اید؟ ثانیاً اگر شهود و سمع و بصر … با “توجه” یکسان بودند، در کنار این واژگان سمیع و بصیر و … یک بار هم “الله متوجه” یا امثال آن را می آورد. لازمه توجه انصراف از اموری و توجه به امری دیگر است که دون ذات باری است.۲-بنده نگفتم که گفگوی خردمندانه نباید یا نمی تواند قربه الی الله… مطالعه بیشتر»

سیمین
سیمین
آذر ۱۴, ۱۳۹۵ ۱:۵۰ ق٫ظ

[quote name=”پژوهشگر”]قبل از این که وارد خواندن متن شوم در مقدمه گیر کردم:“امیدوارم مورد توجه حضرت باریتعالی قرار گیرد”!گمان نکنم خداوند نیازی به این ها داشته باشد تا مورد توجهش قرار گیرد. گمان کنم مخاطب شما باید ما مخلوقات باشیم. اصلاً توجه کردن در شأن خدا است؟! “توجه” یعنی چه؟ حقیقتاً برای من جای سوال جدی است که این جمله برخاسته از چه نوع متافیزیک و خداشناسی است. [/quote] ۱- اگر تا بحال کتابی به نام “قران” را خوانده باشین، در آن فراوان گفته که خدا ناظر است و شاهد ، ناظر و شاهد بودن مستلزم “توجه” است. سمیع، بصیر،… مطالعه بیشتر»

حسن ح
حسن ح
آذر ۱۳, ۱۳۹۵ ۱۰:۰۰ ق٫ظ

دوستان بزرگواری که ایرادات جناب استاد ندائی را پذیرفته اند و نظریه دکتر سروش را واجد چنان اشکالاتی دانسته اند لطفاً پاسخ بنده به اشکالات فوق را که در زیر داده ام مطالعه بفرمایند.
جا دارد از لحن محترمانه و خردمندانه جناب ندائی که برخلاف برخی از منتقدین دیگر، نقد را آلوده به وهن و تهمت نکردند و شیشه چراغ روشن بحث را به نیت خوانی و بی احترامی و افترا نیالودند کمال قدردانی را داشته باشم.
با احترام برای همه دوستان و آرزوی رستگاری برای همه مان

حسن ح
حسن ح
آذر ۱۳, ۱۳۹۵ ۹:۴۸ ق٫ظ

جناب استاد ندائیلب لباب تمام اشکالات شما برمیگردد به مسئله خواب بودن یا نبودن وحی. فکر می کنم اینجا مشکلی زبانی رخ داده است. نکته این است که هم شما و هم جناب سروش و هم همه ما مسلمانان در این که قرآن وحی است و از جانب خداست متفق القول هستیم ولی نکته بنیادی در نظرات دکتر سروش در مورد کیفیت و چگونگی وحی است. اینها در خواب به پیامبر(ص) نازل نشده تا بنا به اشکال شما: “چرا به مردم نگفت که اینها را من در خواب دیده ام؟” پیامبر به صراحت می گفتند که اینها وحی است ولی… مطالعه بیشتر»

پژوهشگر
پژوهشگر
آذر ۱۲, ۱۳۹۵ ۲:۳۲ ب٫ظ

قبل از این که وارد خواندن متن شوم در مقدمه گیر کردم:
“امیدوارم مورد توجه حضرت باریتعالی قرار گیرد”!
گمان نکنم خداوند نیازی به این ها داشته باشد تا مورد توجهش قرار گیرد. گمان کنم مخاطب شما باید ما مخلوقات باشیم. اصلاً توجه کردن در شأن خدا است؟! “توجه” یعنی چه؟ حقیقتاً برای من جای سوال جدی است که این جمله برخاسته از چه نوع متافیزیک و خداشناسی است.
اگر هم منظورتان این است که این متن را قربه الی الله و تعبداً نوشته اید چه جای گفتن آن برای دیگران است و بیان آن در گفتگویی خردمندانه چه شأنیتی دارد؟

رسول دومینو
رسول دومینو
آذر ۱۰, ۱۳۹۵ ۳:۰۸ ب٫ظ

قبلا” از نظرات استاد ندایی که خود مفسر قران است تشکر می کنم که نگذاشت نظر دکتر سروش ذهن ها را مشوش کنه در جواب منتقدان عرض کنم تا حالا چرا هیچ عالمی جواب این دکتر را نداده

رسول دومینو
رسول دومینو
آذر ۱۰, ۱۳۹۵ ۳:۰۵ ب٫ظ

خواننده های محترم استاد ندایی جواب دکتر سروش را که تا حالا کسی نداده بود را بصورت عالمانه و بسیار دقیق داده خداوند نگهدارش باشد. چرا قبل از آقای ندایی جواب دکتر سروش کسی نمی داد این یعنی فقر علما

هوشنگ
هوشنگ
آذر ۹, ۱۳۹۵ ۶:۰۸ ق٫ظ

فرمودید ؛این چه کتاب راهنمایی و این چه پیامبری است که بعد از ۱۴۰۰ سال مردم هنوز حرفش را نفهمند.
نمی دانم چرا شما از این مساله تعجب می کنید. اگر شیعه باشید که احتمالا هستید لاجرم باید معتقد باشید اکثر مسلمین جهان که سنی مذهب هستند بسیاری از مهمترین آیات قرآن را درست نفهمیده اند. همانطور که این محتمل است آن هم محتمل است.

هوشنگ
هوشنگ
آذر ۹, ۱۳۹۵ ۶:۰۵ ق٫ظ

اشکال سوم که فرض کرده اید تعبیر خواب در هزار چهارصد سال پیش با الان لزوما متفاوت است و بعد هم فرمودید ظاهرا برای این کار باید یک نسخه تعبیر خواب مربوط به آن دوره را بیابیم به صورت آشکاری نادرست است. در این مورد با یک روانشناس صحبت کنید تا به شما توضیح دهد.

هموطن
هموطن
آذر ۸, ۱۳۹۵ ۸:۵۱ ق٫ظ

یکی بیاید از نظریه آقای سروش دفاع کند. با این مقاله آقای ندائی زلزله شدیدی بر ساختار این نظریه آمده.

مرادی
مرادی
آذر ۵, ۱۳۹۵ ۵:۴۱ ب٫ظ

سلام جناب ندائی در خصوص نظر استاد سروش باید مستند عرض می کردم که ایشان در مقاله مقراض تیز تناقض اعلام میکند که مفسرین از جمله امام فخر رازی و علامه طباطبایی در مواردی نتوانسته اند تناقض نماهایی را توضیح کافی دهند لذا نتیجه میگیرند که با نظریه رویاهای رسولانه این مشکلات کنار میروند. در حقیقت ایشان بجای اینکه در روش تفسیری دو مفسر بزرگ غور و بررسی بیشتری بکنند ماهیت کل قرآن را طور دیگری وانمود میکنند گویی تلاش این دو مفسر پایان تلاش هاست… در حالیکه دو مفسر بزرگ روش اتصال آیات را آنچنانکه باید ادامه نمی دهند… مطالعه بیشتر»

عاشق قرآن
عاشق قرآن
آذر ۵, ۱۳۹۵ ۱:۵۳ ب٫ظ

من مقاله را خواندم مقاله های سروش را هم قبلا خوانده بودم تقریباً می شود گفت نظریه را با این مقاله باطل کرده مگر کسانی پیدا شوند و بخواهند از نظریه دفاع کنند. من به شخصه از این عالم فرزانه آقای ندائی تشکر می کنم چون با خواندن مقاله های سروش فکرم عوض شده بود ولی این مقاله نجاتم داد. اگر ایشان را می دیدم دستش را می بوسیدم

مرادی
مرادی
آذر ۵, ۱۳۹۵ ۹:۰۳ ق٫ظ

سلام جناب ندائی علیرغم مفید دیدن اغلب فرمایشات جنابعالی متاسفانه این جواب شما را مشکل گشا نمی دانم: “جواب: این فقط به خواب پیامبر یا به قول دکترسروش خوابنامه پیامبر(ص){قرآن} ارتباطی ندارد بلکه هر خوابی چنین است که هیچ تعارضی بین خواب های یک شخص نیست و اختصاص به قرآن(خواب پیامبر) ندارد.” خواب های شخص خودم را که لزوما مرتبط با هم نمی بینم!! [b]اتفاقا انسجام قرآن دلیلی بر رویایی نبودن آنست.[/b] تا آنجا که بخاطر دارم استاد سروش در مواقع دیگری اعلام کرده است که بعض آیات را مبهم و متعارض میبینند علت این نظر ایشان آنستکه قرآن را… مطالعه بیشتر»

مجید
مجید
آذر ۴, ۱۳۹۵ ۶:۵۳ ب٫ظ

مگر ممکن است صاحب نظریه نداند که این کار (تعبیر این قسم رویاها) شدنی نیست؟ ایشان به زعم بسیاری با علم به این مطلب نظریه را سامان داده و این تنها می تواند به معنای القای یک امر باشد: اینها (قرآن) هر چه هست ، گرچه ازسوی فردی بلند مرتربه و خیرخواه، اما درهر صورت [u]رویاهایی بیش نیست[/u] که تعبیری در پی آن نمی توان آورد…… در مورد حالات پیامبر هنگام نزول وحی:دکتر اینجا کاملا گزینشی برخورد کرده و در حالی که قبلا فرموده بود:همه احادیث را باید جعلی شمرد مگر دسته قلیلی که خلافش ثابت شود….. حال روایات [i]به… مطالعه بیشتر»

رضا ف
رضا ف
آذر ۴, ۱۳۹۵ ۱:۲۰ ب٫ظ

به نظر واقعا جواب بسیار خوبی به این نظریه داده اگر می توانید جواب بدهید نه اینکه الکی حمله کنید

سیمین
سیمین
آذر ۴, ۱۳۹۵ ۵:۲۹ ق٫ظ

[quote name=”حسین”]با سلام خدمت گردانندگان سایت «وزین» نیلوفر سؤال بنده ی کم سواد از شما عزیزان این است که به قیمت پایین آمدن سطح کیفی مطالب به کمیت آن ها می پردازید؟[/quote]درست می گویید. من هم با شما در اصل سوال موافقم اما نه در موضوع سوال.من هم سوالم از مدیر سایت این است آِیا به قیمت تنزل کیفیت[b] نقد[/b]، کامنت هایی مثل کامنت شما را که ارزش نقد ندارد و صرفا به شبهه افکنی در قالبی غیر مستقیم می پردازد، درج می کنند تا کمیت نظرات بالا برود؟ چیزی که شما گفتید نه نقد است و نه نظر، که… مطالعه بیشتر»

فرقان
فرقان
آذر ۴, ۱۳۹۵ ۴:۴۴ ق٫ظ

نویسنده احتمالا معلم دینی راهنمایی هستند!!

حسین
حسین
آذر ۳, ۱۳۹۵ ۶:۳۶ ب٫ظ

با سلام خدمت گردانندگان سایت «وزین» نیلوفر

سؤال بنده ی کم سواد از شما عزیزان این است که به قیمت پایین آمدن سطح کیفی مطالب به کمیت آن ها می پردازید؟

مدیر سایت: سلام. مطالب ارسالی نویسندگان محترم تا حد امکان منتشر میشود.داوری درباره کیفیت انها با خوانندگان گرامی است.
بنده سخن کسانی را که قصد طرح رای خود در این سایت را دارند منتشر میکنم و زحمات ایشان و نقد خوانندگان را ارج می نهم. امیدوارم پالایش محتوای سایت از مسیر گفتگوهای انتقادی نویسندگان و خوانندگان صورت گیرد.

42
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx