دین و آزادی (۷): بردگی و بندگی
ابوالفضل ارجمند: در تورات و قرآن بردهداری به رسمیت شناخته شده است و متناسب با حضور بردگان در جامعه قوانینی وضع شده است. در انجیل هم به حضور غلامان و کنیزان در جامعه اشاره شده است. پیامبران نه تنها با بردهداری مخالفت نکردهاند، بلکه خود برده داشتهاند. بنا به تورات، ابراهیم و همسرش سارا غلامان و کنیزان بسیاری داشتند که یکی از آنان هاجر مادر اسماعیل بود.
بردهداری در طول تاریخ به شیوههای مختلف رایج بوده است، اما تلقی امروزی ما از این پدیده بیشتر متأثر از ظهور و افول آن در اروپا و آمریکای قرنهای هفدهم تا نوزدهم میلادی است. بیشتر بردگان در کشورهای غربی سیاهانی بودند که در آفریقا به اسارت گرفته میشدند. بعضی از بردگان هم سرخپوستان آمریکا بودند.
بردگی رنگینپوستان برای سفیدپوستان نمیتواند معیاری برای قضاوت اخلاقی دربارهی بردگی در تورات و انجیل و قرآن باشد. بسیاری از بردگان رنگینپوست از درون قبایل خود ربوده میشدند و به تاجران برده فروخته میشدند. بنا به قوانین تورات، اگر کسی در قوم بنیاسرائیل کسی را بدزدد و او را به بردگی بفروشد، مجازاتش مرگ است (تثنیه ۲۴:۷).
در تحلیل بردهداری در متون مقدس باید معلوم کنیم که بردگان در زمان پیامبران چگونه برده میشدند. در قرآن علت بردگی بردگان ذکر نشده است، اما در تورات توضیحاتی در این باره دیده میشود. از تورات بر میآید که بعضی از بردگان مجرم بودند و بردگی تاوان جرم آنان بود. برای نمونه، تورات میگوید اگر مردی گاوی یا گوسفندی را بدزدد و آن را بکشد یا بفروشد، باید به جای گاو، پنج گاو و به جای گوسفند، چهار گوسفند را پس بدهد. اگر دزد چیزی نداشته باشد و نتواند تاوان جرمش را بپردازد، به بردگی فروخته میشود. (خروج ۲۲:۱ تا ۲۲:۳)
در جوامع امروزی معمولا دزدان یا بدهکاران مالی را زندانی میکنند. همان گونه که آزادی مجرم در زندان سلب میشود، آزادی برده هم سلب میشود. بردگی اگر شیوهای از مجازات مجرم باشد، غیراخلاقی نیست، همان گونه که سلب آزادی مجرم در زندان هم غیراخلاقی نیست.
یکی دیگر از موجبات بردگی در جهان قدیم، اسارت در جنگ بوده است. امروزه اسیران جنگی هم مانند مجرمان مدنی زندانی میشوند. اگرچه بردگی در جهان جدید لغو شده است، اما اسیرانی که در جهان قدیم به بردگی گرفته میشدند در جهان جدید آزاد نمیشوند، بلکه به زندان منتقل میشوند.
اگر امروز بردهداری را تقبیح میکنیم و خواستار الغای آن هستیم، باید توجه داشته باشیم که تمام صورتهای بردگی در جهان قدیم قابل الغا نبوده است، چنانکه الغای زندان و آزادی همهی زندانیان هم در جهان امروز ممکن نیست. اگرچه در جهان امروز نمیتوان از بردهداری دفاع کرد، اما بر اساس مناسبات اجتماعی جهان امروز هم نمیتوان مناسبات اجتماعی جهان قدیم را محکوم کرد.
در تورات و قرآن در مواردی به آزادی بردگان سفارش شده است و کفارهی بعضی از گناهان هم آزادی برده قرار داده شده است. بر خلاف پارهای از تفسیرهای معاصر، از این احکام نمیتوان نتیجه گرفت که پیامبران برنامهای برای الغای بردگی داشتهاند. امروزه هم ممکن است بعضی از زندانیان عفو شوند، یا افراد نیکوکار برای آزادی بعضی از آنان کمک مالی کنند، بدون اینکه منظور این باشد که کل نظام زندان برچیده شود. بنا به احکام متون مقدس، هم میتوان برده داشت هم میتوان برده را آزاد کرد.
***
در تحلیل بردهداری در متون مقدس به نکتهی مهم دیگری هم باید توجه کنیم. در تورات و قرآن «بردگی» و «بندگی» دو کلمهی متفاوت نیستند. در زبان فارسی امروز «بردگی» را برای رابطهی دو انسان به کار میبرند، اما «بندگی» را برای رابطهی انسان و خدا به کار میبرند. در تورات و قرآن «برده» و «بنده» یکی هستند و هر دو عبد (عِوِد: עבד) نامیده میشوند. در این متون همان گونه که از «بندگان خدا» سخن گفته شده است، از «بندگان شما» هم سخن گفته شده است. به دو عبارت قرآنی زیر توجه کنید:
– وأنکحوا الأیامی منکم و الصالحین من عبادکم و إمائکم.
– الله لطیف بعباده یرزق من یشاء.
در عبارت اول قرآن میگوید «برای بندگانتان همسر بگیرید»، و در عبارت دوم میگوید «خدا به بندگانش روزی میدهد». مردم در زمان موسی و عیسی و محمد بندگانی داشتند، یعنی غلامان و کنیزانی داشتند. بندگان برای مالکانشان کار میکردند و مالکان معاش بندگانشان را تأمین میکردند. در تورات و انجیل و قرآن از همین رابطهی انسانی بین مالک و بنده برای توصیف رابطهی معنوی خدا و خلق استفاده شده است.
فعل «عبادت» در اصل بیانگر رابطهی بین دو انسان است که یکی عبد دیگری است. در زبان فارسی نیز فعل «پرستش» و صفت «پرستار» وضعیت مشابهی دارند. پرستاری هم در اصل رابطهی یک انسان با انسانی دیگر است، اما سعدی در ستایش خدا میگوید:
پرستار امرش همه چیز و کس
بنی آدم و مرغ و مور و مگس
پرستار به معنی فرمانبردار و مطیع است.
در اینجا ممکن است پرسشی پیش آید: اگر در نظر بگیریم که بندگی همان بردگی است، چرا ما باید بردگان خدا خوانده شویم؟ آیا بردگی مجرمان، اعم از دزدان و بدهکاران و اسیران جنگی در جهان قدیم وجههی مثبتی داشته است که پیامبران از آن برای توصیف رابطهی انسان با خدا استفاده کردهاند؟ در اینجا لازم است که به شکل دیگری از بردگی اشاره کنیم که در آن برده یا بنده مجرم نیست، اما فقیر و نیازمند است.
در تورات از فقیران نیازمندی سخن گفته شده است که خود را به ثروتمندان میفروشند (لاویان ۲۵:۳۹ تا ۲۵:۵۵). فقیر مجرم نیست، اما تأمین معاش خود را به انسانی ثروتمند واگذار میکند و به خدمت او در میآید. این نوع بردگی یا خدمتکاری با بردگی مجرمان تفاوت دارد. تورات به ملاطفت مالک با این خدمتکاران سفارش کرده است و گفته است که با آنان مانند مهمان یا کارگر رفتار کنند، نه برده.
بنا به احکام تورات بردهی عبرانی پس از شش سال کار آزاد میشود، اما ممکن است از زندگی با مولایش رضایت داشته باشد و نخواهد او را ترک کند. چنانچه برده بخواهد از نزد مالک برود، به مالک سفارش شده است که او را با هدایایی روانه کند، و چنانچه برده بخواهد نزد مالک بماند، مالک گوش او را سوراخ میکند و بردگی همیشگی او را به صورت رسمی اعلام میکند (خروج ۲۱:۲ تا ۲۱:۶ و تثنیه ۱۵:۱۲ تا ۱۵:۱۸).
بردگی به شکل اخیر رابطهای اقتصادی بین فقیر و غنی در جهان قدیم بوده است. در ادبیات قرآن نیز برای بیان رابطهی خدا و مؤمنان از اصطلاحات اقتصادی استفاده شده است که بیانگر معامله و تجارت بندگان با خداست:
-إن الله اشتری من المؤمنین أنفسهم وأموالهم بأن لهم الجنه.
-من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا؟
-هل أدلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب ألیم؟
مردم فقیرند و خدا غنی است: یا أیها الناس، أنتم الفقراء إلی الله، والله هو الغنی الحمید. این عبارات قرآن را میتوان با عباراتی از تورات مقایسه کرد که از فقیرانی سخن میگوید که خود را به ثروتمندان واگذار میکنند. غنی رزق فقیر را تأمین میکند و فقیر برای غنی کار میکند و از او اطاعت میکند. برای مقایسهی تقریبی در جهان جدید میتوانیم به رابطهی کارگر و کارفرما هم توجه کنیم .
اگرچه بنا به احکام تورات بخشی از بردگان مجرمند، اما با توجه به مجازاتهایی که در قرآن برای مجرمان بیان شده است، به نظر میرسد که بردگی در قرآن تنها میتواند ناشی از فقر باشد، نه جرم. در قرآن برای دزدان مجازات قطع دست در نظر گرفته شده است، نه بردگی: السارق والسارقه فاقطعوا أیدیهما. حتی برای اسیران جنگی هم گفته شده است که یا بر آنان منت گذارید (و آزادشان کنید؟) یا از آنان فدیه بگیرید: فإما منا بعد وإما فداء. در قرآن بیان نشده است که اسیران جنگی به بردگی گرفته شوند. از قرار معلوم این سنت هم مانند «جهاد ابتدایی» در کشورگشاییهای پس از پیامبر رایج شده است و پیامبر خود در جنگ برده نمیگرفته است. وقتی قرآن میگوید یا منت بگذارید یا فدیه بگیرید، نتیجه نمیشود که میتوان اسیران را به بردگی گرفت.
***
دیده میشود که در متون مقدس نه تنها برای توصیف خدا از صفات و افعال انسانی استفاده شده است، بلکه برای بیان رابطهی انسان و خدا هم از روابط انسانی کمک گرفته شده است. بندگی در اصل رابطهای اقتصادی است که در جهان قدیم بین فقیر و غنی شکل میگرفته است. بندگی خدا نوعی تجارت با خداست.
«عبد» به معنی بنده در برابر «ربّ» به معنی پروردگار است. همان گونه که شما میتوانید عبد انسان دیگری باشید، او هم میتواند رب شما باشد. در قرآن میخوانیم که یوسف مالک یکی از زندانیان را ربّ او نامید: یا صاحبی السجن! أما أحدکما فیسقی ربّه خمرا. در زبان فارسی معمولا «رب» را جمع میبندند و از «ارباب» برای اشاره به مالک و مولا استفاده میکنند.
رابطهی عبد و رب رابطهای عرفی بین دو انسان در جهان قدیم بوده است که وارد ادبیات دینی شده است. ربّ با مربّی همریشه است و تقریبا به همان معنی است. درست مانند رب در زبان عربی، در زبان فارسی هم عنوان «پروردگار» تنها به آفریدگار جهان اختصاص ندارد و برای انسان هم به کار میرود. پروردگار یعنی پرورنده. هر انسانی میتواند پروردگار کسی یا چیزی باشد، چنانکه فردوسی میگوید:
ندانی که پروردگار پلنگ
نبیند ز پرورده جز درد و چنگ؟
حتی کلماتی مانند خدا، خداوند، و خداوندگار نیز در زبان فارسی به معنی عمومی مالک و سرور است و مختص پروردگار جهان نیست. کدخدا یعنی خدای خانه. خدای خانه مالک و فرمانروای خانه است و معاش اهل خانه را تأمین میکند. در اندیشهی دینی برای جهان هم چنین خدایی مجسم شده است: مالک و فرمانروای جهان که روزی بندگانش را تأمین میکند. اینکه منظور از خداوند کدام خداوند است، در متن مشخص میشود. مثلا در بیت زیر از فردوسی، روشن است که منظور از خداوند، مالک مزرعه است:
یکی مرد دهقانم ای پاکرای
خداوندِ این جا و کشت و سرای
و در بیت زیر روشن است که منظور از خداوند، آفریدگار جهان است:
یکی بندهام با تنی پرگناه
به پیش خداوندِ خورشید و ماه
در اصطلاح «بندگی» یا «عبادت» هم ابتدا رابطهای عرفی بین دو انسان یعنی عبد و رب شکل گرفته است و سپس در متون دینی از این رابطه برای توصیف رابطهی انسان و خدا استفاده شده است. مخاطبان موسی و عیسی و محمد در جوامعی زندگی میکردند که بندگی یک انسان برای انسانی دیگر رایج بود، از این رو آنان مراد پیامبران از «بندگی خدا» را بهتر درک میکردند و معنی نهی پیامبران از بندگی غیر خدا را هم بهتر درک میکردند.
رابطهی بندگی بر اساس نیاز بنده به ارباب شکل میگیرد. اگر شما به کسی نیازمند نباشید، بندهی او نمیشوید. بندهی فقیر به حمایت و کمک و سرپرستی اربابی غنی نیازمند است. در بندگی به مفهوم دینی هم بنده به درگاه آفریدگار جهان رازونیاز میکند و از او کمک میخواهد: إیاک نعبد وإیاک نستعین.
در اینجا به پارادوکسی در متون مقدس برخورد میکنیم. در این متون از یک طرف میبینیم که از بندگی غیر خدا نهی شده است و از طرف دیگر میبینیم که بندگی یک انسان برای انسانی دیگر به رسمیت شناخته شده است و حتی مالک آن بنده رب او خوانده شده است. برای تحلیل این پارادوکس باید توجه کنیم که در جوامع سنتی معمولا شکل سومی از بندگی هم بروز میکند. در این نوع بندگی، نیازمندان برای حل مشکلاتشان یه روشهای نامعقول و خرافی مانند مراجعه به بتها متوسل میشوند. بتها در جوامع سنتی مذهبی قدیسانی هستند که از دنیا رفتهاند. از آنجا که سنتگرایان به این قدیسان دسترسی ندارند، از آنان نمادهایی میسازند و در برابر آن نمادها به رازونیاز میپردازند.
این آیینهای مذهبی نه تنها هیچ مبنایی در تورات و انجیل و قرآن ندارد، بلکه تمام تلاش پیامبران خدا این بوده است که نادرستی چنین رفتارهایی را به سنتگرایان مذهبی تفهیم کنند. بر خلاف دعاهای سنتی، در هیچیک از دعاهایی که پیامبران در تورات و انجیل و قرآن به پیروان خود آموختهاند، مشاهده نمیشود که مردم از مردگان استمداد بطلبند. در قرآن به محمد گفته شده است که نمیتواند اهل قبور را شنوا کند: وما أنت بمسمع من فی القبور. این سخن قرآن اگرچه طعنه به کسانی است که گوششان به پیامبر بدهکار نبود، اما این طعنه بر واقعیتی طبیعی یعنی ناشنوایی مردگان استوار است.
اگر شما در زمان ابراهیم و سارا زندگی میکردید و فقیر و محتاج بودید، هیچ ایراد عقلی و شرعی نداشت که بندهی آنان شوید و آنان را ارباب و خداوند خود بنامید و مشکلات زندگی خود را با توسل به آنان حل کنید. جدال پیامبران با مشرکان و بتپرستان بر سر این نوع رابطهی معقول و عرفی انسانها در کمک به یکدیگر نیست، اما بدیهی است که کمکرسانی مردم به یکدیگر تا زمانی ممکن و معنیدار است که از دنیا نرفته باشند. پس از مرگ ابراهیم و سارا، همان گونه که نمیتوان بندهی آنان شد، نمیتوان از آنان استعانت طلبید. ابراهیم و سارا و تمام کسانی که از دنیا رفتهاند، در آرامگاههای خود آرمیدهاند و تنها زمانی میتوان سخن خود را به گوش آنان رساند که دوباره بیدار شوند: ومن أضل ممن یدعوا من دون الله من لا یستجیب له إلی یوم القیامه وهم عن دعائهم غافلون؟
(ادامه دارد)
در این ارتباط
دین و آزادی (۴): عیسی و پیلاطس
دین و آزادی (۵): سَبت برای انسان، یا انسان برای سَبت؟
دوست گرامی با سلام با شعار و نصیحت های کلی که همه بلدند به جایی نمی رسیم. پیامبران بعثت کردند تا کمک کنند غل و زنجیر جهل و بردگی از مخاطبانشان گسسته شود (وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ). آزاد شوند تا بتوانند رشد کنند و در سلامت و رفاه زندگی کنند. شوربختانه غل و زنجیر[b] حداقلی[/b] یعنی گسستن غل و زنجیر از[b] بدن[/b] بردگان به ضد خود و حمله و تجاوز و به غلامی و کنیزی گرفتن انسان های بیگناه غیر حبشی… و فقر و فلاکت و حقارت کنونی مردم تبدیل شد … که در مضیقه نان شب و کیف و… مطالعه بیشتر»
جناب جواد الف گرامی. امید داشتم به سوالاتم که به نظرم کاملابه جا و منطقی بودند پاسخ استدلالی ارائه دهید و گمان می کنم اگر پاسخ متقن داشتید نیازی به این گونه نوشتن نبود و همان پاسخ ها کفایت می کرد. ببینید دوستان عزیز جناب جواد الف کاملا درست می گویند که ارسطو معتقد بود برده ها ذاتا کمتر از بندگان آزاد هستند و من به سادگی و آسانی می گویم [b]ارسطو در این باره اشتباه کرده است[/b] همانطور که نظر او در مورد سقوط آزاد جسم سبک و سنگین اشتباه بود اگر [b]اروپاییان برده داری کرده اند اشتباه کرده… مطالعه بیشتر»
جناب حجت جانان چرا از هیچیک از مدعیات شما در قرآن اثری نیست؟ از مجموعهی طولانی ادعاهایی که تا کنون کردهاید، حتی یکی از آنها مستند قرآنی ندارد. لطفا مجموعهی ادعاهایی که تا کنون ارائه کردهاید مرور کنید و تنها یرای یکی از آنها، فقط یکی از آنها، شاهدی از قرآن بیاورید. دهها آیه در قرآن وجود دارد که دربارهی عباد، رقاب، و «ما ملکت ایمانکم» احکامی بیان شده است اما از ادعاهای شما اثری نیست. بدترین تهمتی که زدید تجاوز به کنیزان بود و اینکه کنیزان ازدواج رسمی ندارند و بیاختیار و بدون صیغه مورد تمتع جنسی مالکان قرار… مطالعه بیشتر»
ضمن عرض سلام و ادب خدمت سروران ارجمند، اشارۀ درست و بجای دوست گرانقدرمان، دریا، حائز اهمیت است و شایستۀ درنگ و تأملی افزون تر. بکوشیم که از تاریخ، درس بگیریم و عبرت بیاموزیم. گذشتگان، (دانسته یا نادانسته) ظلم و بدی کردند؟ باری، ما نکنیم و خطاهای ایشان را تکرار ننماییم.چه خوب است که اشکال نوین بردگی و بندگی که در زمانۀ کنونی، در قالب های متنوع بازتولید شده اند، شناسایی و شناسانده شوند و اندیشۀمان معطوف به رهایی از قید و بند آنها گردد. مثل «خوی غلامی»، که در موارد و مصادیق متعددی قابل تشخیص است… اقبال می گفت:آدم… مطالعه بیشتر»
جناب ارجمند ادعاهای مرا لیست کنید ببینم کدام ازنظر شما نیاز به سند دارد ؟ اینکه کنیز بدون اختیار خود گرفته یا خریداری میشود ؟ یا اینکه کنیز تا پایان عمرش تا مالکش نخواهد باید به کنیزیش ادامه دهد؟ یا جان وخون کنیز وغلام دردست مالک است؟ ویا ارث نبردن کنیز را میگویید ؟ اینها که اظهر من الشمس است ومشترکات بحث است شما خودتان قبلا پذیرفتید که چنین بوده است وحتی مثال فرزند را اوردید که اگر توسط پدرش کشته شود قصاص نمیشود وبه همین دلیل قصاص نشدن مالک هم برای کشتن کنیز طبیعی دانستید گفته های خودتان که… مطالعه بیشتر»
[quote]قرآن و متون مقدس هم پادشاهی را لزوما حکومتی ظالمانه نمیدانند که از «پادشاهی خدا» بر جهان سخن میگویند. پادشاهی سلیمان و داوود هم لزوما ظالمانه نبوده است که بخواهیم آن را خطا و اشتباه پیامبران جلوه دهیم و انتظار داشته باشیم که حکومت آنان بایستی جمهوری بوده باشد.به همین ترتیب شما نمیتوانید بندگی را لزوما یک رابطهی ظالمانه جلوه دهید. بندگی میتواند عادلانه یا ظالمانه باشد، چنانکه همهی فعالیتهای دیگر بشری نیز چنین است. [/quote] آقای ارجمند گرامی، دقیقاً به همین شکلی که شما (نمی دانم به چه دلیل) برده داری را توجlیه می کنید، می توان گفت خداپرستی… مطالعه بیشتر»
شیعه مطلب را نگرفتی خود برده داری گفتیم که فی نفسه قبیح است بداست ما برده داری خوب وبد نداریم مانند اینست که بگوییم دزدی خوب وبد . دزد خوب ودزد بد . دزد خوب میاید به اندازه نیازش میبرد ولی دزد بد میاید چپاول میکند وتاراج میکند وهمه هست ونیست را میبرد ایا انکه امده به اندازه نیازش برده کار اورا که دزدیست توجیه میکند ؟ یکی از بستگان ما ماشینش را دزد برد بعد شماره تلفن صاحب ماشین را پیدا کرده دزد با انها تماس تلفنی برقرار کرد زن صاحب ماشین گریه وزاری کرده که همه دارایی ما… مطالعه بیشتر»
تشکر ویژه از (خانم؟) دریا
جناب حجت جانان. لطفا مستندات قرآنی خود را برای ادعاهای خود ارائه دهید. اگر هم میخواهید از مستندات خارج از قرآن استفاده کنید بفرمایید که پیرو کدام فرقه هستید و آیا دیدگاههای فرقهی شما در قرآن به رسمیت شناخته شده است؟در مقاله مطلقا وارد مباحث فقهی نشدهام.جناب دوست لیستی از آرای فقها را زحمت کشیدند و در کامنت ۲۲ آوردند که در کامنت ۲۶ جواب دادم. خواهش میکنم شما و دوستان به آنها مراجعه کنید. چون می دانم که حوصله ندارید و دوباره میخواهید حرفتان را تکرار کنید بخشی از آن را کپی میکنم: [quote]تشکر از شما که با افزودن… مطالعه بیشتر»
دوست گرامی آقای حسین با سلام فکر کنم در همان سه پاراگراف نخست که به آقای ارجمند نوشتم پاسخ تمام پرسش های شما باشد. با انشاء نویسی های طولانی و بازی بازی با واژه ها نه می توان برای همیشه فریبکاری کرد و نه می توان راه به جایی برد و از من چنین انتظاری نداشته باشید! ما با هم از راه برهان رابطه برقرار کنیم و در استدلال «واژه» ها سلطانند! برای فهم مساله نخست باید باید باید بتوان بین: الف) «برده» (جمع آن «رقاب») و ب) «ملکت ایمانکم» در آیات قرآن گذاشت. باز هم تاکید می کنم در… مطالعه بیشتر»
بنام خدابا عرض ادب و احترام خدمت دوستان و بعضا اساتیدی که در مورد بحث برده داری در اسلام واقوام دیگر مطالبی را ارائه میدهند که به شخصه از بسیاری از آنها استفاده میکنم , بنظر میرسد در برخی موارد , پرداختن بیش از حد به موارد تاریخی , در حالیکه وجود یک سند تاریخی صحیح و قابل اعتماد در پرده ای از ابهام میباشد , و خود قرآن نیز در آیات ۱۳۴ و۱۴۱ سوره بقره با نص صریح میفرماید: ” تِلْکَ أُمَّهٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُم مَّا کَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ” بهتر است… مطالعه بیشتر»
جناب ارجمند گرامی ۱-زن ازاد با اختیار خودش به ازدواج درمیاید واگر اورا مجبور به ازدواج نمایند عقد باطل است ولی کنیز مجبور است ۲-زن ازاد هروقت نخواهد به زندگی ادامه دهد هیچ قانونی نمیتواند او را مجبور به ادامه زندگی کند ولی کنیز تا جان در بدن دارد مجبور است ادامه دهد۳- زن ازاد از شوهر خود ارث میبرد ولی کنیز از مالک خود ارث نمیبرد ۴- شوهر بر زن ازاد از نظر جان وخون او هیچ اشرافی ندارد ولی مالک اشراف بر جان و خون کنیز و غلام دارد ودر صورت قتل عمد انها هم مجازات نمیشود دوست… مطالعه بیشتر»
جناب حجت جانان گرامی ۱. فرمودید که[quote]اقا طرف میخواهد از گرسنگی بمیرد ولی برده نشود شما کاسه داغ تر از اش شده اید هی برده داری را میچسبانند به فقر و گرسنگی . ان کنیز و غلام حاضر بودند بمیرند ولی برده نشوند که مدام سر کوفت سیر کردن شکمشان را نشنوند[/quote] در مقاله با ذکر مرجع گفتهام[quote]در تورات از فقیران نیازمندی سخن گفته شده است که خود را به ثروتمندان می فروشند (لاویان ۲۵:۳۹ تا ۲۵:۵۵).[/quote]مسلما بخشی از بردگی ناشی از فقر بود و بر خلاف شما که میکوشید این موضوع را با هیاهو پنهان کنید، یکی از نقاط… مطالعه بیشتر»
برای دوست گرامی جناب جواد الف. نکته اول اینکه معلوم نیست چرا وقتی من خواستم مطلبم را به صورت نقل قول به مطلب شما قرار دهم گویا مطلب و کامنت در هنگام نقل قول شدن تفاوت می کرد و به نظر می رسید نسخه قبلی آن نمایش داده می شد البته ان نسخه هم شبیه به مطلب قرار گرفته در سایت بود ولی چند سطری اضافه تر هم داشت که ظاهرا قبل از قرار دادن در سایت یا شما و یا مدیران سایت تصمیم گرفته اند آن قسمت را حذف کنند. هدفم از این مطلب مطلع کردن شما و سایت… مطالعه بیشتر»
سوال شده که اگر برده داری قبیح است، چرا خود پیامبر برده و کنیز داشت، بنظر میرسد دلیل این کار دادن یک اسوه عملی در جهت رفتار با کنیز بود.از آنجا که مسلمانان، پیامبر اسلام را اسوه خویش می دانستند، و به تعبیر قرآن «اسوه حسنه» پیامبر است، و از آنجا که در آن زمان برده داری شیوه ای رایج بوده که بسیاری از مردم با بردگان سروکار داشتند، اسلام نیاز داشت به مسلمانان از طریق پیامبر «الگوی عملی» بدهد، تا یاد بگیرند حتی اگر برده و کنیز داشتند چگونه با آنها ره و رسم مروت را داشته باشند، و… مطالعه بیشتر»
مورد بعدی که باید توضیح دهم اینست که فک رقبه در سوره بلد هرگز به معنی پایان برده داری نیست که بعضی دوست دارند اینطور القا کنند فک رقبه در سوره بلد هیچ ارتباطی با لغو برده داری ندارد در این سوره دارد کارهای خوب و مثبت را معرفی میکند که انجام دهید مثلا برده ازاد کنید فقیر اطعام کنید به یتیم احسان کنید مجموعه ای از کارهای خوب را نام میبرد که یکی هم ازاد کردن برده است ولی این به معنی لغو برده داری هرگز نیست اگر اینطور بود میگفت برده نگیرید نه اینکه ازاد کنید میگفت گرفتن… مطالعه بیشتر»
دوست گرامی ابوالفضل ارجمند برده داری فی نفسه ظالمانه است ما برده داری عادلانه نداریم میتواند برده داری نسبت به برده دار دیگر منصفانه تر عمل نماید اما عمل برده دار بودنش فی نفسه کار قبیحی است وعادلانه نمیباشد وقتی شما انسانی را خریداری میکنید ویا در جنگ به زور تصرف میکنید و او علیرغم میل باطنی اش مجبور است تسلیم شما باشد وهرکاریکه شما بخواهید برایتان انجام دهد هم کار کند هم همبستر شود وهم جانش وخونش در اختیار شما باشد کجای این عمل میتواند عادلانه باشد ! شما متاسفانه مدام جا عوض میکنید یکبار میگویید که کنیز در… مطالعه بیشتر»
دوست گرامی حجت جانانحکومت عربستان و حکومت انگلستان هر دو پادشاهی هستند. با این حال شما نمیتوانید نتیجه بگیرید که این دو حکومت یکی هستند. ایرانیان هم انقلاب کردند و حکومت پادشاهی را الغا کردند و جمهوری را جایگزین کردند. نمیتوانید نتیجه بگیرید که مردم انگلستان هنوز به سطح درک و فرهنگ و پیشرفت ایرانیان نرسیدهاند و نظام سیاسی عقبماندهتری نسیت به ایران دارند. قرآن و متون مقدس هم پادشاهی را لزوما حکومتی ظالمانه نمیدانند که از «پادشاهی خدا» بر جهان سخن میگویند. پادشاهی سلیمان و داوود هم لزوما ظالمانه نبوده است که بخواهیم آن را خطا و اشتباه پیامبران… مطالعه بیشتر»
[quote name=”ابوالفضل ارجمند”]اگر شومن شما هم بتواند اثبات کند که همان گونه که ادعا میکند «اروپاییان با خرید برده هم انها را از گرسنگی و مرگ نجات می دادند و هم پولی به خانواده انها می دادند» چرا باید درصدد الغای این عمل بشردوستانه باشیم؟ چه دلیلی دارد که اروپاییان از این نوع بردهداری شرمنده باشند؟ مقاله به شما کمک میکند که تشخیص دهید هر گردی گردو نیست.[/quote]خوب اگر هم بپذیریم که پولی به خانواده آنها نمی دادن و به تعبیر دوست گرامیمان جناب جواد الف گرامی انها را می دزدیدند اونوقت می شود شبیه آنچه “ما ملکت ایمانکم” گفته… مطالعه بیشتر»
[quote name=”ابوالفضل ارجمند”]جناب حسین گرامیکسی که به روش شما مقاله را خوانده است و به مستندات مقاله در ارجاع به تورات و قرآن توجه نکرده است، حق دارد که مانند شما مقاله را نفهمیده باشد. اگر شومن شما هم بتواند اثبات کند که همان گونه که ادعا میکند «اروپاییان با خرید برده هم انها را از گرسنگی و مرگ نجات می دادند و هم پولی به خانواده انها می دادند» چرا باید درصدد الغای این عمل بشردوستانه باشیم؟ چه دلیلی دارد که اروپاییان از این نوع بردهداری شرمنده باشند؟ مقاله به شما کمک میکند که تشخیص دهید هر گردی گردو… مطالعه بیشتر»
دوست گرامی آقای حسین با سلام آن چه که من می گویم و خیلی هم محکم از روی مطالعه می گویم این است. یک نسخه قرآن همه جا در دسترس است می توانید مراجعه کنید با چشم خودتان ببینید و با عقل خودتان بسنحید. شما بفرمایید نکته تان چیست: ۱۴ قرن قبل یک نفر به نام محمد یک تنه جلوی اشراف و سرکردگان قوم خودش ایستاده و صاف و پوست کنده در سوره بلد به آنان گفته است دو راه بیشتر جلوی پایتان نیست . یک راه طی کردن مسیر آزاد کردن برده ها و کمک به بقیه است (که… مطالعه بیشتر»
جناب حسین گرامی
کسی که به روش شما مقاله را خوانده است و به مستندات مقاله در ارجاع به تورات و قرآن توجه نکرده است، حق دارد که مانند شما مقاله را نفهمیده باشد.
اگر شومن شما هم بتواند اثبات کند که همان گونه که ادعا میکند «اروپاییان با خرید برده هم انها را از گرسنگی و مرگ نجات می دادند و هم پولی به خانواده انها می دادند» چرا باید درصدد الغای این عمل بشردوستانه باشیم؟ چه دلیلی دارد که اروپاییان از این نوع بردهداری شرمنده باشند؟ مقاله به شما کمک میکند که تشخیص دهید هر گردی گردو نیست.
با سلام حضور خوانندگان محترم نکاتی چند را ضروری میبینم تا متذکر شوم دوستان یا باید حضرت محمد را پیامبر خدا بدانیم که معصوم بوده و وحی دریافت میکرده است وحضرت محمد را مصون از خطا واشتباه بدانیم که در این صورت هرگز نمیتوان غرب واروپا وامریکا و…. را با دین الهی و پیامبر معصوم مبرا از خطا واشتباه مقایسه کرد فکر نمیکنم کسی مدعی باشد که در غرب برده داری نبوده است بوده به بدترین شکل انهم بوده است ولی همین امریکا وابراهام لینکلنش برده داری را از میان برد وباید این موضوع تفهیم شود که قرار نیست پیامبر… مطالعه بیشتر»
برای دوست عزیز و نکته سنج جناب آقای جواد الف و جناب اقای ارجمند گرامی:“آری زمانی که جناب کانت در اروپا مشغول فلسفیدن بود هزاران نفر از این برده ها در راه غرق شدند… چرا که در راه به زنجیر بودند و حتی نمی توانستند تکان بخورند تا چه رسد با شنا بلکه به تخته ای آویزان شوند. حالا یک عده شومن سبک لس انجلسی حراف قر حقوق بشری می دهند که ۱۴ قرن قبل تو بیابان های بی آب و علف حجاز که قبائل مشغول خوردن همدیگر بوده اند چرا برده داری از بین نرفت!” آیا مقاله ای که… مطالعه بیشتر»
تشکر از شما که با افزودن آرای فقها دربارهی بردگان بر غنای بحث افزودید. این آرا البته نظر فقهاست که در مواردی با قرآن همخوان نیست. مثلا گفته شده است که بردهی مذکر نسبت به مالک مونث نامحرم محسوب میشود، در صورتی که از نور:۳۱ میتوان خلاف این گفته را برداشت کرد. در بحث فقهی بردگی نکتهی ادبی جالبی هم به چشم میخورد. با وجود کلمات و اصطلاحات قرآنی «عبد»، «رقبه»، و «ما ملکت ایمانکم» فقها از کلمات «رقیت» و «استرقاق» استفاده میکنند که ریشهی قرآنی ندارد. اینکه چرا مثلا از کلمهای مانند «استعباد» استفاده نمیکنند که با کلمهی قرآنی… مطالعه بیشتر»
دوستان گرامی با سلام این مستند ۱۵ دقیقه ای دقیقه با تیتر The Slave Ship که اخیرا در برنامه ۶۰ دقیقه بخش شد خیلی جالب است. توصیه می کنم تماشا کنید: http://www.cbsnews.com/news/the-slave-ship-60-minutes/ تاجران پرتغالی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، و هلندی به مدت چهار قرن تا اواخر قرن هیجده، ۱۲ میلیون نفر آفریقایی آزاد را از کشورهایی آفریقایی (با کمک عوامل محلی) می دزدند به قل و رنجیر می کشند و با کشتی به قاره آمریکا می برند و می فروشند. به پول آن روز قیمت هر برده ۶۰۰ تا ۱۵۰۰ دلار بوده است. یعنی اگر با متوسط ۱۰۰۰ دلار حساب کنیم… مطالعه بیشتر»
[quote]با سلام و تشکر از توضیحات مفیدتانیک سوال که در مورد رقبه برای خود من وجود دارد این است که در سورهی مائده کفارهی سوگند را آزادی رقبه یا اطعام ده فقیر با غذای متوسط قرار داده است. آیا این دو معادل هستند؟ اگر رقبه همان برده است، آیا قیمت یک برده با قیمت ده وعده غذای متوسط معادل بوده است؟ اگر شما یا دیگر دوستان توضیحی دارید بفرمایید.[/quote] سلام دوست گرامی قطعا برده است. در مورد ظهار، مجازات آزادی برده بوده است. اگر فرد استطاعت مالی نداشت باید دو ماه روزه بگیرد یا به ۶۰ نیازمند طعام بدهد (مجادله:۳… مطالعه بیشتر»
با سلام و تشکر از توضیحات مفیدتان
یک سوال که در مورد رقبه برای خود من وجود دارد این است که در سورهی مائده کفارهی سوگند را آزادی رقبه یا اطعام ده فقیر با غذای متوسط قرار داده است. آیا این دو معادل هستند؟ اگر رقبه همان برده است، آیا قیمت یک برده با قیمت ده وعده غذای متوسط معادل بوده است؟ اگر شما یا دیگر دوستان توضیحی دارید بفرمایید.
سلام آقای ارجمند عزیزسعی و جد و جهد جنابعالی و سایر نواندیشان دینی، برای فهم عقلانی دین و ارائۀ خوانشی فرهنگی و اخلاقی و نسخه ای معنوی و خردمندانه از دینورزی و گشودن راهی منطقی و متعادل از میانۀ “دین ستیزی” از یک سو و “دین پرستی و جزم و جمود و تعبد و تقلید کورکورانه” از سوی دیگر، تلاشی مبارک و ارزشمند و شایستۀ تقدیر و تشکر است. در اینجا، مباحث متعدد و دامنه داری مطرح است، ولی فعلاً نمی خواهم بسط کلام یا مقال بدهم. لب مطلب و مدلول اصلی فرمایشات شما این است که “اگرچه در جهان… مطالعه بیشتر»
من نه هیچ انسانی را معصوم میدانم نه هیچ متنی را مصون از خطا. شما میتوانید از متنی کهن تفسیری خرافی داشته باشید یا تفسیری معقول، تفسیری خیالبافانه یا تفسیری واقعگرایانه، تفسیری خوشبینانه یا تفسیری بدبینانه.
معنی «الهی بودن» و انتظار شما از این اصطلاح را هم نمیدانم. از نظر من هم باران و رنگین کمان و گلها و پروانهها الهی هستند، هم زلزله و سیل و ویروسهای بیماری. هم فرشته الهی است هم شیطان.
امیدوارم در بخشهای بعدی مقاله به تفاهم بیشتری برسیم. تشکر از مشارکت در بحث.
دوست گرامی آقای ارجمند با سلام فکر کنم کلید فهم مساله در گرو فهم تفاوت دو واژه «رقبه» و «ملکت ایمانکم» باشد. به گمانم واژه «رقبه» برای «برده» به کار رفته باشد. فردی که چون کالا خرید و فروخته می شده است و برده داری یک شغل بوده است. در این مورد در سوره بلد که از سوره های مکی است در همان اوان رسالت پیامبر تکلیف آن روشن شده است: فَکُّ رَقَبَهٍ (بلد:۱۳). در این سوره، با توجه به شرایط اجتماعی قریش، طعام دادن به مسکین و آزاد کردن بردگان سرفصل مانیفست اصلاحات اجتماعی پیامبر گرفته است. در این… مطالعه بیشتر»
با درود بر دوست گرامی وبا توجه به سوالاتی که از جناب ارحمند پرسیدید باید بگویم که اسلام هیچ پاسخی به پرسش شما ندارد بعضی ها که ادعا میکنند اسلام به همه پرسشها ی معرفتی پاسخ داده است ادعای گزافی بیش نیست مبحث شرور هرگز پاسخی درخور دریافت نکرده است واینکه جناب ارجمند عزیز میفرمایند یکی در بیابان زندگی میکند باران کمتری به او میرسد ودیگری در منطقه خوش اب وهوا زندگی میکند باران بیشتری به او میرسد این فرمایشات خود جناب ارجمند را نیز اقناع نمیکند مسئله تغییر منطقه زندگی نیست در همان حجاز عده ای بودند که ثروتمند… مطالعه بیشتر»
حناب ابوالفضل ارجمند گرامی هیچ راهی برای درک احکام وقوانین تورات و انجیل و قران وجود ندارد ومشکل شما همین ایمانیست که دارید شما میپندارید چون به انها ایمان دارید موظف هستید هر کاریکه انها حکم به ان دادند را از ان دفاع نمایید بدون اینکه در نظر بگیرید انها هم میتوانند اشتباه کنند و معصوم نیستند واحکام و قوانین بسیاری در تورات وانجیل و قران وجود دارد که خلاف عقل و وجدان بشری است وقابل دفاع نمیباشد مجموعه این کتب را میتوان مثبت ارزیابی کرد ولی این بمعنی ان نیست که همه احکام انها قابل دفاع باشد البته من… مطالعه بیشتر»
جناب حجت جانان گرامیرابطهی جنسی مالک با کنیز را طبق عرف امروز برای شما توضیح میدهم تا فکر نکنید که کنیز چیز عجیب و غریبی است و رابطهی جنسی با او غیر اخلاقی است.میدانید که زن آزاد وظیفهای برای کار در خانهی شوهر ندارد.بفرمایید که زنانی که در جامعهی امروز ما ازدواج میکنند و طبق عرف ما در خانه هم کار میکنند آزادند یا کنیز؟اگر آزادند و کنیز نیستند، چرا در خانه کار میکنند بدون اینکه حقوقی دریافت کنند؟ اینان با کنیزان چه تفاوتی دارند؟اگر کنیزند، پس دیگر تقبیح رابطهی جنسی با کنیز چه معنی دارد؟ من در این مقایسهها… مطالعه بیشتر»
با سلام حضور محترم دوست گرامی جناب ارجمند عزیز شما تمام موضوع بحث را تحت تاثیر فقر بررسی کرده واز نگاه عمیق به نفس قوانین برده داری ونحوه نگاه مسلمانان به برده ونحوه اجرای ان بکل دور مانده اید اقای ارجمند عزیز کمی کلاهتان را قاضی کنید واز سنگر خود بدر ایید شما میرفرمایید در جهان جدید هم رابطه کارگر و کارفرما رابطه ی انسانی نیست وکشورهای مختلفی را نام بردید که درامد کمتر از یک دلار است جناب ارجمند من ادعا نکردم که تمام روابط حاکم بر کارگر وکارفرما در تمام جهان انسانیست کارفرمای خوب و بد همه جا… مطالعه بیشتر»
«دوست» گرامییا سلام و تشکر از پرسشهای نیکوی شماامیدوارم بتوانم به آنها پاسخ دهم و این مباحثه به روشنتر شدن بیشتر بحث کمک کند.ابتدا مقدمهای را عرض میکنم.ابراهیم که از اولین پیامبران بوده است برده داشته است، محمد هم برده داشته است. کسانی که معتقدند پیامبران به دنبال لغو بردگی بودهاند، باید توضیح دهند که این هدف پیامبران قرار بوده است کی محقق شود؟ در قرن بیستم میلادی؟ در تورات بسیار واضحتر از قرآن احکام آزادی بردگان بیان شده است. بنا به تورات [u]«همهی بردگان»[/u] باید در سال یوبیل آزاد شوند. سال یوبیل هم هر پنجاه سال یکبار تکرار میشود!… مطالعه بیشتر»
بنام خداابتدا از آقای ارجمند گرامی که باب گفتگو را در خصوص موارد مختلف باز میکنند و نکات بسیار خوبی را برای آگاهی بیشتر یادآور میشوند , صمیمانه تشکر میکنم.بی تردید در دوران پیامبران بردگی و برده داری وجود داشته است . و بدون تردید امروز نیز بردگی و برده داری به شکلهای جدید خود در بسیاری از جوامع وجود دارد . ولی آنچه باعث افتخار جامعه اسلامی است , آن است که کتاب راهنمای مسلمانان در یک آیه کوچک , که در قالب یکی از اولین سوره های قرآن که به پیامبر گرامی اسلام نازل شده است , میفرماید… مطالعه بیشتر»
با عرض سلام و ادب خدمت جناب ارجمند فرموده اید که: ۱-[quote name=”ابوالفضل ارجمند”]بردگی اگر شیوهای از مجازات مجرم باشد، غیراخلاقی نیست، همان گونه که سلب آزادی مجرم در زندان هم غیراخلاقی نیست.[/quote]اولاً در مورد این قیاس، آیا سلب آزادی برده، از همان سنخ سلب آزادی مجرم است؟ آیا هیچ وجه فارقی میان “زندانی کردن” مجرم و “به بردگی گرفتن” او وجود ندارد؟ثانیاً اگر بردگی (به عنوان شیوه ای از مجازات مجرم) غیراخلاقی نیست، چرا هم اکنون نیز از همین مجازات استفاده نکنیم و مجرمان را به بردگی نگیریم؟اگر پاسخ این است که: “در جهان امروز نمیتوان از بردهداری دفاع… مطالعه بیشتر»
سلام تحریر “عباد” با تعریف عرض شده از آن وجهی ندارد.خود “عباد” میتوانند محل کار خود را عوض کنند بدیهی است این کار همچون توافق کارفرما و کارگر است. آیه سوره نور در حقیقت همان اشاره به تحریر “ماملکت ایمانکم” است.بنظر میرسد “ما ملکت ایمانکم” همان “رقبه” است. هر جا که “ما ملکت ایمانکم” یا مشابه آن آمده جایی است که اشاره به منشاء مالکیت بردگی است یا مالک آن برده مورد خطاب قرار میگیرد و به آنها هشدار ضمنی میدهد که این “مالکیت” از جانب خداوند به آنها داده نشده است بلکه کار خود آنهاست… ولی “رقبه” به مالک… مطالعه بیشتر»
با سلام شناخت بعد از تمیز حاصل میشود. کودک وقتی بدنیا می آید همه چیز را متضل ویکی می بیند بمرور در می یابد که یکی نیستند . با مشتبه بودن مفردات نتیجه گیری درست مقدور نیست .برای شناخت هر سیستمی تمیز مفردات آن قدم اول است . این نکته مهم در باره قران رعایت نمی شود .شاید تا حالا دکتر محمد شحرور اولین کسی باشد که در نوشته اش رعایت این مطلب مهم کرده باشد . در گفتار حکیمانه کلمات مختلف معانی مختلف دارند در قران کلماتی ما نند رب -اله وکناب -قران- فرقان و رسول -نبی و عبد… مطالعه بیشتر»
هزاران سال قبل از آبراهام لینکلن و لغو بردگی سیاهپوستان آمریکا ,موسی لغو بردگی بنی اسرائیل رو اعلام کرد و اونها رو از دست فرعون فراری داد.موسی همان شخصی که پس از قتل یک مصری و متواری از قصاص درحالیکه هیچ چیز نداشت حاضر نشد برده شعیب شود و پس از قرار داد هشت ساله کاری از او جدا شد.[quote]قَالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَیَّ هَاتَیْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِندِکَ وَمَا أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ[/quote]بنی اسرائیل همان قومی که سالها پس از فرار از بردگی فرعون, مدعی… مطالعه بیشتر»
جناب مرادیبا سلام و تشکر از توضیح شمامن حتی به این فکر می کردم که آیا «رقبه» با «عباد» و «ما ملکت ایمانکم» یکی است؟چون آزادی را فقط برای رقبه به کار برده است:فک رقبه، تحریر رقبه. چرا از تحریر عباد یا تحریر ما ملکت ایمانکم سخنی نیست؟به هر حال آن گونه که در بخش قبلی مقاله با عنوان «مخاطبان قرآن» گفتم، کوشش ما برای درک قرآن ظنی است و نمیتوانیم به همان روشنی مردمی که در زمان و مکان نزول قرآن زندگی میکردند، معنی کلمات و اصطلاحات قرآن را درک کنیم.اینکه فرمودید مؤمنان حق نداشتند برده جدید بگیرند، از… مطالعه بیشتر»
با عرض تاسف در یادداشت ۴ بجای “ما ملکت ایمانهم” باید “ما ملکت ایمانکم” آورده میشد.
[quote]جناب ارجمند عزیز سعی دارند که برده داری را رابطه اقتصادی در جهان قدیم نشان دهند رابطه فقیر وغنی کارگر وکارفرما !!!!!!!!!!![/quote]جناب حجت جانان گرامی، هر قدر هم سخنان مقاله برایتان عجیب باشد، استفاده از یک علامت تعجب در پایان جملات تعجبی کافی است.در کامنت شما دوست گرامی چیزی جز هیجان و شتاب دیده نمیشود.رابطهی بنده و مالک، یا آقا و نوکر یا کارگر و کارفرما به خودی خود اخلاقی یا غیراخلاقی نیستند. کارفرما اگر به کارگرش ظلم کند و او را استثمار کند، رابطهای غیراخلاقی با او دارد. نکند شما در خیال خودتان تصور میکنید که کارفرمایان در جهان… مطالعه بیشتر»
سلام بر شما و تشکر از توضیحتان
همان گونه که گفتم بردهداری تا حدودی با رابطهی کارگر و کارفرما در جهان جدید قابل مقایسه است. این رابطه ممکن است عادلانه یا ظالمانه باشد. اگر رابطه ظالمانه باشد باید برای الغا یا اصلاح آن کوشش کرد و اگر رابطه عادلانه باشد، دلیلی ندارد که پیامبران در صدد الغای آن بوده باشند.
[quote]تصور کنید انسان فقیری رو که بخاطر فقر و مشکلات زندگیش برده انسانی مثل خودش میشه و وقتی اربابش برده ای رو میکشه اونوقت اونم باید به قصاص کار اربابش کشته بشه ….واقعا با عقل توجیه پذیره؟؟؟؟؟[/quote] اینکه تفسیر شما با عقل توجیهپذیر نیست را من هم قبول دارم. لابد «الأنثی بالأنثی» هم از نظر شما یعنی اینکه اگر مردی زنی را کشت، زن آن مرد را به جای شوهرش مجازات میکنند![quote]اگر شما در زمان ابراهیم و سارا زندگی میکردید هیچ ایراد عقلی و شرعی نداشت که برای کسب و کار خود از انسانهای که ادعای شرافت داشتند پول یا… مطالعه بیشتر»
سلام بیایید آیات ۳۲ و ۳۳ سوره مبارکه “نور” را پیوسته به یکدیگر مطالعه کنیم: “و انکحوا الایمی منکم و الصلحین من عبادکم و امائکم ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله وسع علیم و لیستعفف الذین لا یجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله و الذین یبتغون الکتب مما ملکت ایمنکم فکاتبو هم ان علمتم فیهم خیرا و ءاتو هم من مال الله الذی ءاتکم و لا تکرهوا فتیتکم علی البغاء ان اردن تحصنا لتبتغوا عرض الحیوه الدنیا و من یکرههن فان الله من بعد اکرههن غفور رحیم” بدون تردید از اینجا میتوان فهمید “ما ملکت ایمانهم”… مطالعه بیشتر»
نمیدانم چه اصراریست که با تغییر معانی وازه ها ویا کاربرد انها سعی در موجه جلوه دادن نوع زیست ومراودات اجتماعی جهان قدیم داشته باشیم یکی پیدا میشود وضرب زنان در قران را قهر با انها معنی میکند ودیگری پیدا میشود قتال را ساندویچ خوردن با طرف مقابل معنی میکند والان هم جناب ارجمند عزیز سعی دارند که برده داری را رابطه اقتصادی در جهان قدیم نشان دهند رابطه فقیر وغنی کارگر وکارفرما !!!!!!!!!!! دوست گرامی جناب ارجمند میگویند که بردگی اگر شیوه ای از مجازات مجرم باشد غیر اخلاقی نیست !!!!!!!!! بعد انرا با سلب ازادی مجرم در زندان… مطالعه بیشتر»
با سلاماین که گفته شده اسلام برای آزادی بردگان برنامه ای نداشته شاید درست نباشد. شاید بهتر باشد بگوییم عجله ای نداشته است زیرا از یک سو شرط عبور از عقبه قیامت را فک رقبه می داند و کفاره گناهان متعددی را آزادی بردگان قرار داده است و از سویی این کار را واجب نکرده است. علت آن شاید فقر اقتصادی جامعه باشد که با تاکید فراوان آیات قرآن بر زکات قابل درک است که جامعه خیلی فقیر بوده است. غذا لباس و سرپناه برده با صاحبش بوده است. در تورات هم نوشته که وقتی می خواهید برده آزاد کنید… مطالعه بیشتر»
یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم القصاص فى القتلى الحر بالحر و العبد بالعبد….تصور کنید انسان فقیری رو که بخاطر فقر و مشکلات زندگیش برده انسانی مثل خودش میشه و وقتی اربابش برده ای رو میکشه اونوقت اونم باید به قصاص کار اربابش کشته بشه ….واقعا با عقل توجیه پذیره؟؟؟؟؟برده بدبخت بیگناه همراه با مشکلاتش از صحنه روزگار shift + delete میشه 🙁[quote]اگر شما در زمان ابراهیم و سارا زندگی میکردید و فقیر و محتاج بودید، هیچ ایراد عقلی و شرعی نداشت که بندهی آنان شوید و آنان را ارباب و خداوند خود بنامید و مشکلات زندگی خود را با… مطالعه بیشتر»