مسیر آینده توسعه ایران
محمود سریع القلم: توسعه در کانون اهداف کشور نیست و هنوز اجماعی در این خصوص وجود ندارد. شاید بحران هستهیی ما را به این سمت ببرد. اما در حال حاضر بهدلیل فقدان اتاق فکر متمرکزی برای طراحی اولویتهای کشور، تغییر دولت موجب کنار گذاشتن برنامه توسعه شده و در نتیجه اهداف سیستم قربانی تصمیمات و علایق فردی میشود.
به گزارش تعادل، دکتر محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان مطلب فوق در سخنانی که تحت عنوان «نظریهیی برای توسعه ایران» ارایه داد، ویژگیهای توسعهیافتگی را چنین برشمرد: توسعهیافتگی امری جهانشمول است که تصمیمگیری در مورد آن در سطح نخبگان ابزاری صورت میگیرد و قابلیت گوگلشدن و فرمولبندی دارد.
وی افزود: در غرب و شمال امریکا طی چند قرن گذشته توسعهیافتگی یک پدیده خطی و ترتیبی بوده است یعنی وقتی به قرن۱۶ برمیگردیم مشاهده میکنیم فردی به نام ژان بودن تمام عمر خود را صرف این میکند که حکومتها حق تعیین مالیات ندارند بلکه نمایندگان مردم باید نرخ مالیات را مشخص کنند. به این ترتیب لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی قبل از اروپا در امریکا مطرح شده بود.
سریعالقلم با بیان اینکه توسعه کشورهای غیرغربی مسیر دیگری را طی کرده است، اضافه کرد: زمانی که تاریخ امریکای لاتین را مطالعه میکنیم نقش جامعه در توسعهیافتگی محدود است اما در اروپا جامعه نقش کلیدی در توسعهیافتگی ایفا کرد و حاکمیت را وادار به توسعه کرده در صورتی که در آسیا و امریکای لاتین، خاورمیانه و آفریقا توسعهیافتگی محصول نخبگان جامعه و بهویژه نخبگان سیاسی است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: با توجه به اینکه افراد و نخبگان سیاسی در فرآیند توسعه در خارج از غرب، نقش اساسی دارند و ماهیت فکری و طبقاتی آنها بسیار تعیینکننده است زیرا برای توسعه یافتگی یا باید از طریق جامعه یا از راه نخبگان برویم. البته رسیدن به توسعه از راه جامعه، راهی طولانی است اما در سطح نخبگی توسعهیافتگی سریعتر حاصل میشود.
وی ادامه داد: کشوری مانند چین خیلی سریع به توسعهیافتگی رسید زیرا در حزب کمونیسم چین تحول رخ داد. آنها دریافتند که در کنفرانس بینالمللی رهبری جهان سوم هیچ فایدهیی ندارد. بنابراین چینیها به این نتیجه رسیدند که باید به سمت تولید بروند لذا اجماعسازی در درون نخبگان صورت گرفت و توسعه خیلی سریع رخ داد.
سریعالقلم با تکیه به مطالعات خود افزود: هیچ جامعه جهانسومی را سراغ ندارم که علاقه به توسعه داشته باشد زیرا در این کشورها توسعه توسط نخبگان جامعه رخ میدهد امارات، ترکیه و چین نمونههایی از این کشورها هستند.
وی تصریح کرد: فهم نخبگان سیاسی از نظام بینالملل تعیینکنندهتر از سایر عوامل است یعنی در جهانی زندگی میکنیم که فهم مشترک از نظام بینالمللی بسیار مهم است. بر این اساس مهمترین موضوع در برنامه ششم این است که آیا بین نخبگان سیاسی ایران فهم مشترکی از نظام بینالمللی وجود دارد؟ اگر این فهم مشترک وجود نداشته باشد، نمیتوانیم در مدیریت کشور، افزایش کارآمدی و مشتقات بحث توسعه اقتصادی کار جدی انجام دهیم.
استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه توسعهیافتگی در اصول، بحثی جهانی است و بومی محسوب نمیشود، اضافه کرد: توسعهیافتگی امری جهانشمول است و اصول توسعهیافتگی قابلیت گوگلکردن دارد.
هیچ کشوری بدون ارتباطات بینالمللی پیشرفت نمیکند
وی گفت: هیچ کشوری بدون ارتباطات بینالمللی پیشرفت نمیکند؛ رقابت یک بحث بینالمللی است؛ یعنی یک کارآفرین، نویسنده و مهندس ایرانی زمانی پیشرفت میکند که در دالانهای بینالمللی فعالیت کند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: از نظر فرمولی هیچ کشوری را نداریم که در فضای داخلی کشور خود فکر، تولید و رقابت کند و بخواهد تولید ناخالص داخلی نسبت به شاخصهای کلان داشته باشد اما این امر با جهانی شدن محقق میشود.
سریعالقلم تصریح کرد: اصول توسعهیافتگی مبتنیبر تجربه بشری است و جنبه بینالمللی دارد و بدون صنعتیشدن، بوروکراسی کارآمد، شایستهسالاری، هماهنگی میان سه قوه، توزیع عادلانه امکانات، دانشگاههای حلالمسایل، محوریت تولید فناوری، تصمیم اقتصادی غیرسیاسی نمیتوان توسعه پیدا کرد.
وی الگوهای توسعهیافتگی را بر مبنای تولید ثروت و مزیت نسبی دانست و گفت: الگوی توسعهیافتگی میتواند بومی باشد اما اصول توسعهیافتگی، جهانی است و هر کشوری باید شرایط، زمینهها و پتانسیل خود را بررسی کرده و مشاهده کند در چه زمینههایی استعداد تولید ثروت را دارد.
هدف امریکا برای قرن ۲۱
استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: کانون استراتژی ملی امریکا هدفی را که برای قرن ۲۱ اعلام کرده تسلط بر موضوع آیتی در سطح جهانی است و به همین دلیل در حال حاضر بهترینهای چین، هند و ایران در امریکا جمع شدهاند تا این امر محقق شود.
وی با بیان اینکه ذهن ایرانیها در یک موضوع و تخصص متمرکز نیست، اضافه کرد: موفقیت زمانی حاصل میشود که در یک رشته و زمینه، تخصص و مهارت کامل وجود داشته باشد، بنابراین همین امر در ابعاد یک کشور نیز صادق است یعنی هیچ کشوری بدون تمرکز در یک حوزه نمیتواند در تولید ثروت ملی موفق باشد. عدمتمرکز در یک حوزه موجب پراکندهشدن بودجه و منابع شده و توسعه با کندی اتفاق میافتد.
سریعالقلم انتقاد کرد: ما کشوری هستیم که با همسایگان جنوبی خود رابطه خوبی نداریم اما در امریکای مرکزی سرمایهگذاری میکنیم و این اتلاف منابع ملی است.
وی با ذکر این پرسش که آیا از انسان و شهروند، ایران، سیاست خارجی، نقش منطقهیی ایران، واژه زندگی و جامعه به تعریف واحد رسیدهایم، گفت: آیا به فهم مشترک رسیدهایم، ما در سیاستگذاری میتوانیم تضاد و اختلاف داشته باشیم اما نباید در بیان مفاهیم اختلاف داشته باشیم.
سریعالقلم در مورد الزامات بنیانهای فکری ما اضافه کرد: بدون قفل شدن به کشورهای دیگر پیشرفت نخواهیم کرد؛ اگر اقتصاد ما به عراق و عربستان قفل نشود مسایل سیاسی و امنیتی حل نمیشود و توسعه کشورهایی آسیایی این را نشان میدهد. اکنون کشورهای مختلف جهان تلاش دارند تا به یکدیگر نزدیک شوند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: وقتی دو کشور از لحاظ اقتصادی به یکدیگر قفل شوند توسعهیافتگی رخ میدهد. به عنوان مثال این مورد در مکزیک رخ داد زیرا در ۷۰سال گذشته ۷۵درصد صادرات مکزیک، نفت بوده اما امروز کالا و خدمات صادر میکند.
با جهانیشدن مجبور به پیشرفت هستیم
سریعالقلم گفت: اگر در کشور ۵هزار خارجی زندگی کنند، ناگزیر هستیم فرودگاه و جاده را اصلاح و آلودگی هوای تهران را رفع کنیم. به این ترتیب جهانی شدن راهی برای توسعه است. همچنین توسعهیافتگی را باید مردم و حکمرانان بخواهند و از این منظر توسعه، مفهومی خاص و وابسته به عوامل درونی یک کشور است. حکمرانان باید تصمیم بگیرند که کشور پیشرفت کند و میان جریانها میانجی باشد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: به عنوان مثال حزب کمونیست چین سعی میکند از میان جریانهای تجاری، بانکی، صنعت، کشاورزی و آیتی به استراتژی ملی برسد البته همچنان میکوشد بین آنها تفاهم ملی ایجاد کند. این نقشی است که حکمرانان در توسعه ایفا میکنند.
وی بینالمللی شدن، فعالیت متمرکز و تخصصی، تفکیک قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی، تبادل با بازارهای کار، سرمایه و فناوری، پشتیبانی طبقه متوسط و اقشار حرفهیی جامعه را ازجمله عوامل تحقق توسعه یافتگی در یک کشور دانست.
سریعالقلم گفت: حکومت چین امروز به پشتوانه نویسندگان، کارآفرینان، مهندسان و متخصصان اداره میشود و در این کشور هر شخص گردش مالی بالای ۲میلیارد دلار داشته باشد، میتواند در مشورتهای حزب کمونیست مشارکت کند.
تولید ثروت یعنی باورکردن کارآفرینان
وی تولید ثروت را مترادف با باورکردن کارآفرینان دانست و اضافه کرد: زمانی اردوغان از کووچ (یکی از سرمایهداران بزرگ ترکیه) خواست طرحی برای دوبرابر شدن ثروتش ارایه دهد زیرا با دوبرابر شدن ثروت او ۱.۵میلیون شغل در کشور حاصل میشود. این تفکر یک سیاستمدار است که آینده ترکیه را تحت تاثیر قرار داده است.
استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: تنها ۶درصد مبادلات تجاری خاورمیانه بین کشورهاست و ۹۰درصد آن با بیرون منطقه است که بحرانی امنیتی برای کشورهای خاورمیانه است.
وی ادامه داد: میتوانیم دهها کنفرانس برای تفاهم در مسایل امنیتی و آینده یمن و دیگر کشورها با کشورهای عربی برگزار کنیم اما تا زمانی که ارتباط اقتصادی برقرار نکنیم نمیتوانیم مسایل سیاسی را با این کشورها حل کنیم.
ویژگیهای مدیران
استاد دانشگاه شهید بهشتی تاکید کرد: افرادی که کشور را اداره میکنند باید نگاهی به چشمانداز جهانیشدن داشته باشند. برای جهانیشدن نیاز به دانش دقیق داریم، داشتن آمار دقیق نسبت به تحولات جهانی موضوع مهمی است.
وی افزود: در فرودگاه بینالمللی ما در بهترین شرایط ۴۰ تا ۵۰پرواز انجام میشود، اما استانبول روزانه ۲هزار پرواز دارد و اکنون ترکیه در حال احداث فرودگاهی است که هاب شرق به غرب باشد، جهانیشدن ترکیه سبب شده تا نسبت به احداث چنین فرودگاهی احساس نیاز کند. سریعالقلم با بیان اینکه حکمران باید به تعریف مشترک در نظام بینالمللی در تمام زمینهها برسد، اضافه کرد: به هر حال باید تعریف مشترک از آینده ایران داشته باشد. رهبر هر کشور باید به جامعه روحیه، امید و انگیزه برای رسیدن به اهداف دهد زیرا بدون روحیه اهداف حاصل نمیشود.
استاد دانشگاه شهید بهشتی به اهمیت ارتباط نخبگان با رهبران جامعه اشاره و اضافه کرد: متاسفانه ما در ناهماهنگی بسیار هنرمند هستیم.
وی تصریح کرد: فیسبوک مدتی قبل واتسآپ را به قیمت ۲۱.۸میلیارد دلار خریداری کرد. در سال ۲۰۱۳ تمام ناشران در امریکا ۸.۷ میلیارد دلار ایبوک فروختند که این نشاندهنده رابطه در جهان است. اگر در فهم جهان جدی نشویم ۲۰سال دیگر افراد قصد مهاجرت میکنند نه بهخاطر مشکل اقتصادی بلکه به خاطر مشکل افق زمانی این کار را انجام میدهند. وقتی به ترکیه سفر میکنیم مشکل افق زمانی پیدا میکنیم زیرا شهروند ترکیهیی با یک کارت وارد کشورش میشود اما ما هنوز باید در صف مهر زدن پاسپورت بایستیم.
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: ۳۰سال پیش زمانی که وارد بانک امریکایی میشدیم ۳۰نفر را مشاهده میکردیم اما امروز یک نفر در بانک برای پاسخ به پرسشها نشسته است زیرا در این کشور کسی از پول نقد استفاده نمیکند.
وی تصریح کرد: اگر پارادایم فکری ما مربوط به ۵۰ سال گذشته باشد، توسعه حاصل نمیشود. ما هنوز نظام بینالملل را سیاسی تلقی میکنیم در صورتی که این نظام بهشدت اقتصادی است و اگر پارادایم ما تغییر نکند همچنان با سیستم ۴۰سال گذشته کشور را مدیریت خواهیم کرد.
سریعالقلم افزود: ۲۴درصد مردم اندونزی در سال ۲۰۰۰ در خط فقر بودند اما تنها با مدیریت در حوزه اقتصاد کلان در سال ۲۰۱۲ خط فقر به ۱۲درصد رسید آن هم در کشوری که ۱۳هزار جزیره دارد و مدیریت امنیتی آن دشوار است اما نمونه بارز موفقیت در آسیا محسوب میشود.
برنامه ششم با چشمانداز جهانی شدن
وی در مورد نرخ رشد اقتصادی کشورهای مختلف در سال جاری گفت: انتظار میرود نرخ رشد جهانی ۳.۸درصد، نرخ رشد چین ۶.۸ درصد، انگستان ۳.۲درصد، امریکا ۲.۱درصد و اروپا و ژاپن یک درصد باشد. اگر نگاه ما در برنامه ششم جهانی باشد جایگاهی جدی در آسیا برای خودمان تعریف میکنیم.
سریعالقلم افزود: یک درصد مردم امریکا یعنی ۳میلیون و ۲۰۰هزار نفر ۴۶درصد مالیات کشور را پرداخت میکنند که این مورد در امنیت ملی و برنامهریزی اهمیت دارد.
ایران کشور اتفاقات است
استاد دانشگاه شهید بهشتی با طرح این پرسش که آیا توسعه کانونیترین هدف در کشور ماست، اضافه کرد: پاسخ منفی است زیرا اهداف فراوانی در این رابطه داریم و توسعه اقتصادی هنوز کانون اجماع ملی نشده. شاید در آینده این امر رخ دهد و بحران هستهیی ما را به این سمت هدایت کند زیرا ایران کشور اتفاقات است.
وی با طرح این پرسش انتقادی که درحال حاضر اتاق فکر متمرکز طراحی اولویتهای کشور کجاست و در کجا اولویتهای کشور طراحی میشود، اضافه کرد: درکشورهایی مانند چین، کره جنوبی و هند چوب حکمرانی را دست نفر بعدی میدهند و نمیگویند فکر بنده با قبلی متفاوت است. در این کشورها تغییر دولتها فقط برای این است که کشور را مدیریت کنند نه اینکه همهچیز را از نو تعریف کنند.
مکتب فکری متفاوت؛ ناکارآمدی
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در یک کشور اولویتها نمیتواند هر ۴سال یا ۸ سال یکبار عوض شود. باید برای تمام دولتها چشمانداز و اهداف یکسان تعیین شده باشد زیرا نمیتوان در مدار حکمرانی چندین مکتب فکری داشت. در دانشگاه این امر امکانپذیر است که رهیافت مختلف سیاستگذاری وجود داشته باشد اما در دولت این کار ممکن نیست زیرا ناکارآمدی را به دنبال دارد.
سریعالقلم با مفید قلمداد کردن مکاتب مختلف فلسفی و فکری در دانشگاه و نه در حکمرانی اضافه کرد: اگر هدف، توسعه و کارآمدی است تمامی جریانها، نهادها و دستگاههای اجرایی باید به مشترکاتی در اولویتبندی و جهتگیریها دست یابند. از سوی دیگر توسعهیافتگی یک انتخاب است نه اجبار و قرار نیست همه توسعه پیدا کنند.
وی افزود: کشورهایی که نسبتا با ثبات و ثروتمند هستند مانند: عربستان، آذربایجان، ترکیه، کویت، امارات و قطر و کشورهای بیثبات با چالشهای جدی مانند: افغانستان، عراق، سوریه، فلسطین و پاکستان، و کشورهایی در حاشیه مانند اردن، مصر و لبنان، آن قدر منابع در این محدوده مهم است که مکانیسمهای حفظ و ثبات خود را پیدا میکند.
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ۲تریلیون و ۶۰۰میلیارد دلار دارایی دارند و کیفیت زندگی در این منطقه تقریبا برای ۱۵۰سال آینده حفظ خواهد شد. کانون استراتژی مخالفان ایران این است که ایران ضعیف باقی بماند.
کانون مذاکرات هستهای ضعیفنگهداشتن ایران است
سریعالقلم افزود: کانون مذاکرات هستهیی ضعیف نگه داشتن ایران است و تلاشها بر این متمرکز است که در رسیدن منابع ملی و مالی به ایران تاخیر ایجاد کنند. به نظر میرسد ماهیت این کار سیاسی است نه فنی.
وی به اهمیت ساختارسازی اشاره کرد و گفت: اولویت سیستم بر خواستهها، منافع و سلیقههای فردی، حرکت از مدیریتهای فردی به مدیریتهای ساختاری، حرکت ابهت فرد به مهارتهای فرد، اجازه بروز و ظهور استعدادهای شهروندان ازجمله موارد مهم در ساختارمند شدن است. به عنوان مثال یک ایرانی کمتر میتواند نام یک مسوول کره جنوبی را نام ببرد زیرا کره جنوبی یک سیستم است اما در کشور ما همچنان فرد است که کلیدی است و بیشتر در مورد فرد صحبت میشود. استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: در کشور ما دلیل کلیدی فرهنگی و فکری توسعهنیافتگی این است که از فرد به سیستم حرکت نکردهایم و واژه سیستم در نظام رفتاری و فکری بسیار ضعیف است.
وی در مورد تسلسل پیشرفت گفت: امکانات، سرمایه و درآمد، مدیریت کارآمد و تخصصی شدن تصمیمگیری، کار و تعامل ببنالمللی و بهکارگیری اقشار مختلف اجتماعی در مسیر پیشرفت حایز اهمیت است.
کشورهای دیگر نباید از پیشرفت ایران هراس داشته باشند
سریعالقلم تصریح کرد: سیاست خارجی مطلوب این است که ضرورت حرکت سیاست خارجی در ریل الزامات رشد اقتصادی باشد و از سوی دیگر سایر کشورها نباید از پیشرفت ایران هراس داشته باشند بلکه محیط بینالمللی باید محیطی برای یادگیری، اثرگذاری و اثرپذیری و ایجاد فرصت باشد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: براندازی نظام ایران از سوی دولت امریکا مدتهاست کنار گذاشته شده و اوباما در گفتوگو با نیویورک تایمز گفت که استراتژی امریکا اقتصادی و سیاسی است.
وی تاکید کرد: تعطیلی هیجانات در رفتار سیاست خارجی، پرهیز در استفاده از لغاتی مانند حتما، یقینا، ۱۰۰درصد در حوزه بینالمللی و اصول نهایی مورد نظر حاکمیت در هرکشوری این است که هر زمان حکومت در مقام میانجی در میان جریانها قرار گرفت میتواند به سمت پیشرفت حرکت کند و از سوی دیگر حاکمیت علاقهمند به کشور و آینده شهروندان، وجود اختلاف فقط در سطح سیاستگذاریها، فهم دقیق محیط بینالمللی از موارد دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد.
واژه ثروت در ذهن ایرانیها منفی است
سریعالقلم گفت: در یک دوره افرادی در این کشور زحمت کشیدهاند و دانش زمان را بهکار گرفتهاند و صنایعی را به پا کرده و سهم بازار ایران در جهان را افزایش دادهاند. اما در ایران دو گروه صاحب سرمایه شدند: یکی؛ کارآفرینان علاقهمند به رشد و دیگری؛ رانتبگیران به ثروت رسیده.
وی ادامه داد: کارآفرینان گفتهاند برای تحول در واژه ثروت نیاز به کار فرهنگی داریم زیرا ثروت در ذهن میانگین ایرانی یک واژه منفی است. تمام کتابهای ترجمه ایران تفکر مارکسیستی دارد و ترجمهها به خوبی انجام شده و همین امر بر تفکرات ما تاثیر گذاشته است. استاد دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه تاریخ روشنفکری در ایران ادبیات چپ است، اضافه کرد: ثروت، ارتباطات بینالمللی و سرمایهداری مظلوم بوده است و در فرهنگ عمومی ما افراد بیشتر به ساده زندگی کردن و کم مصرف کردن تشویق میشوند.
نقش رسانهها
سریعالقلم گفت: اگر رسانهها بتوانند در مورد مسایل اقتصادی و فساد اقتصادی بیشتر بنویسند برای رشد کشور بسیار مهم است.
وی درخصوص تقدم و تاخر توسعه سیاسی، توسعه فرهنگی و توسعه اقتصادی ادامه داد: مهمترین موضوع در یک کشور موضوع توسعه اقتصادی سپس توسعه فرهنگی و اجتماعی است و توسعه سیاسی محصول توسعه اقتصادی است. تا زمانی که در یک کشور طبقه متوسط شکل نگیرد و تولید ثروت نشود در آن کشور زمینه تشکلهای سیاسی متحول شکل نمیگیرد.

با ادب واحترام خدمت استاد محترم اولا نخبگان با مهارت و و دارای صفات : الف خوی اصلاح گری اجتماعی ب پایبندی به اخلاق صحیح و مشروع ج معتمد مردم د مسلط بر آرا و نظریه های توسعه و پیشرفت موتور پیشرفت محسوب می شوند ثانیا شرع مقدس و قانون شریف لازم و کافی در این مملکت باید ادغام عقلائی شود نه شرع بسوزد نه قانون را جزء فروع بازیچه ای محسوب فرمایند . متاسفانه راه دیگری وجود ندارد والا نوفقهیان یاد گرفته اند که سنگ رو سنگ بند نشود مگر خواسته های شخصی بیشتر شان فر اهم شودو اندکشان… مطالعه بیشتر»
در مورد همین نظرات هم بین نخبگان اجماع نسبی وجود ندارد چه رسد به مردم.
اگر نخبگان اجماع داشتند این قدر آزمایش و خطا انجام نمی شد.
کاش نخبگان دست به دست هم می دادند و کمی از باد نخوت ملی گرایی و هویت گرایی ایرانی ها را می کاستند تا این مردمان پر از نخوت و غرور زانوی ادب پیش آموزگاران به زمین بزنند و چیزی بیاموزند.
مردم ما کشورهای دنیا را دشمن می دانند و اینکه کسی به فکر منافعش باشد را مایه دشمنی و بد گمانی.