آنچه من از جهنم می فهمم

محمد صالحی: وقتی خداوند خود را ” رب العالمین ” معرفی می کند، پس او در همه حال و در هرجا، در حال تربیت مخلو قات خود بوده، چه دنیای زمینی باشد و چه عالم برزخ و آخرت ، و البته که مقصد تربیت هم، جز رشد بسوی کمال نیست. پس عذاب جهنم هدفی جز جبران خساراتی که انسان به خود…

محمد صالحی: وقتی خداوند خود را ” رب العالمین ” معرفی می کند، پس او در همه حال و در هرجا، در حال تربیت مخلو قات خود بوده، چه دنیای زمینی باشد و چه عالم برزخ و آخرت ، و البته که مقصد تربیت هم، جز رشد بسوی کمال نیست. پس عذاب جهنم هدفی جز جبران خساراتی که انسان به خود وارد کرده نداشته و در سرانجام آن چیزی جز جنت خدا و لقا ی حق نیست.

 

****

 آنچه من از جهنم می فهمم

|محمد صالحی*|

۱-   جهنم چیست ؟

 خداوند میفرماید :

” من یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره ۱

هر انسانی کوچکترین کار خیر و یا شری انجام دهد ، ( همان را ) خواهد دید .

با مثالی ساده می توان توضیح داد :

جسم ما مانند کاربنی است که روی روح ما گذاشته شده است . و رفتار و اعمال ما ( به سبب ستاریت خداوند ) همچون مداد نامرئیی است که روی آن می نویسیم  و نقش می کشیم  .

و وقتی مشخص میشود که چه از آب در آمده ، که  این کاربن جسم از آن روح جدا شود و از روی آن برداشته شود .

و مفهوم دیدن اعمال ، در آیات فوق ، همین دیدن خود در آیینه بعد از مرگ است . که روح ، شکلی مطابق و در عینیت اعمال ما ، بخود گرفته است . اعمال خوب ما ، تصویری زیبا در روح ما نقش میکنند و اعمال بد ما ، تعینی زشت در روح میگیرند .

بنابراین ، وقتی روح ، از جسم عریان میشود و شخص ، خود را میبیند ، زشتی آن نقش ، امکان ورود و پیوستن او را به زیبارویان و خداصفتان ، از او می گیرد و این چیزی نیست جز همان درد فراقی که چون شکنجه و عذابی جهنم گونه ، او را در خود خورد میکند و فرو می ریزد .

۲-     کارکرد جهنم چیست ؟

آنچه از آیات قرآن می دانیم ، انسان در مسیری تا حد خداگونگی و لقای ربوبی در جنت اوست ۲ و بنابراین نقش ناموزونی که در روح او شکل گرفته و چون زنگار و پوسته ای ، آن را در خود فرو برده است ، باید پاک شده و زدوده شود و آنگاه چون برگه ای پاک و صاف ، نقش نوی گیرد و با او ، به اوج خدایی پرواز کند .

و این نکته ظریف ، در آیات متعددی بیان شده که از جمله آنها آیات زیر است :

  • لا تبقی و لاتذر لواحه للبشر  ۳

هیچ از پوسته ، که روح را پوشانده نخواهد ماند.

  •  ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا  ۴

سپس متقین را نجات داده و ظالمین را در آن ( جهنم ) بصورت نیم خیز رها می کنیم  ( که با زمین گذاردن بارهای سنگین گناه خود ، سبک بار شده ، قامت راست کنند و پای در راه  جهت  ادامه  مسیر کمال الی الحق بگذارند  ).

پس جهنم ، نه انتهای راه ، که ایستگاهی است که شخصی جهنمی ، در حالیکه نیم خیز و آماده خروج است ، تحت آتش دوزخ اعمال خود قرار میگیرد تا زنگارهایی که چون پوسته ای روحش را گرفته  زدوده شوند .

و آنگاه ، برخاسته به راه ابدیت الیه راجعون  برود .

 

۳-     آیا جهنم ابدی است ؟

از آیات بند ۲ ، به اجمال متوجه شدیم که ، جهنم اعمال ما ، فقط یک ایستگاه موقت بین راهی است و هرگز نمیتواند ابدی باشد .

در ادامه ، تفصیلگونه ، آیات دیگری جهت تایید این مهم می آورم :

  • ·         ایستگاه نهایی : حضور در بارگاه ربوبی

افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون – ۵

آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده‏ایم ، و بسوى ما باز نمى‏گردید؟

آیا هدف خداوند از خلقت بشر ، پاداش دادن به اعمال او و تبعا عذاب او بدلیل اعمال بد او بوده است ؟

در حالیکه ،در این آیه و صدها آیه دیگر ، هدف خلقت را رجوع به زیبامکان اولی او ،که جایی جز جنت لقای او نیست ، میداند .

الى ربک یومئذ المستقر – ۶

آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است؛

  • ·         هدف : عبودیت و یگانگی با هستی خداوندی

ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون۷

من هیچ موجودی را نیافریدم جز برای عبودیت و یگانگی با معبود .

خداوند آنقدر شوق کمال در وجود بشر قرار داده که راهی جز عبودیت که همان رسیدن به کمال و جلوس در بارگاه اوست باقی نمی ماند .

  • ·         کارکرد خداوند : تربیت ربانی بشر

رب العالمین ۸

تربیت کننده همه عوالم وجود .

وقتی خداوند خود را ” رب العالمین ”  معرفی می کند ،  پس او در همه حال و در هرجا ، در حال تربیت مخلو قات خود بوده ،  چه دنیای زمینی باشد و چه عالم برزخ و آخرت ، و البته که مقصد تربیت هم ، جز رشد بسوی کمال نیست .

پس عذاب جهنم هدفی جز جبران خساراتی که انسان به خود وارد کرده نداشته  و در سرانجام آن چیزی جز جنت خدا و لقا ی حق نیست .

  • ·         آنچه میماند : وجه الهی است

کل شیئ هالک الا وجهه ۹

هر چیزی از بین می رود مگر آنکه وجهی از وجوه خداوندی باشد .

وقتی که  هر چه قرار است مشمول ابدیت ، که صفت ذات اقدس احدیت است شود ، باید وجهی از خداوند باشد ! حال آیا جهنم ، وجهی از ذات احدیت است که تا ابدیت خدایی بماند ؟!

  • رحمت خدا بر غضبش رجحان دارد

یا من سبقت رحمته غضبه “ ۱۰        

ای کسی که رحمتش بر غضبش سبقت و رجحان دارد .

وقتی که غضب خداوند ، نیز صبغه و رنگ رحمت دارد ، آیا جز شوق بخشش و رحمت از خدا می توان انتظار داشت ؟ حال چگونه می شود که نتیجه این رحمت ، خیر و صلح و کمال و حضور نباشد ؟

  • حد عذاب ، متناسب با مقدار اعمال است

فذوقوا العذاب بما کنتم تکسبون ۱۱

پس بچشید عذابی را که متناسب و عینیت اعمال شماست .

وقتی خداوند ، عذاب هر کس را متناسب اعمال او و نتیجه غایی افعال او می داند ، و از طرف دیگر عقوبت آنرا به ازای هر یک  گناه ، فقط یک عذاب مرتبط  دانسته و همچنین خود را از ظلم به او مبرا می داند ۱۲  ، دیگر ابدی بودن عذاب و جهنم چه معنا می تواند داشته باشد ! وقتی که نه دنیای زمینی ابدی بوده و نه او تا ابدیت در حیات زمینی بوده و گناه کرده است ؟!

نتیجه آینکه خداوند رحمت محض بوده و فیض مطلق ، که با هیچ موجودی سر عناد و انتقام نداشته و هر چه فرمان داده ، جز سوق او بسوی کمال معنوی نبوده است .

در این دنیا هرگاه او را به راه خطا دیده ، با ارسال رسل و الهامات و حتی ایجاد گرفتاریها ۱۳ ، او را به راه فرا خوانده ، باشد که راه گم نکند و خسران و جبرانش سخت گردد و تاخیر در وصل و لقا .

و در آن دنیا نیز ، عذابش فقط تنبیه اوست متناسب با خطا ها و انحرافاتش ، تا برسد آنگاه که زنگارها از روحش زدوده شود ” لا تبقی و لاتذر لواحه للبشر ”  و در جاده کمال قرار گرفته  ”  ثم ننجی الذین اتقوا و نذر الظالمین فیها جثیا  ” و راه بسوی حیات ابدی در جوار قرب الهی ۱۴ ادامه دهد ۱۵.

همانگونه که بهشت را مراتبی است تا به تناسب اعمال نیکمان ، در هر غرفه که شان ماست قرار گرفته ۱۶ ، راه کمال را از آنجا ادامه داده تا به کی شان حضور در بارگاه ربوبی بدست آوریم  و شادان از آن همه یگانگی و وصال .

۴-     پس دلالت ” خالدین فیها ” چیست ؟

همه آنچه در این هستی انجام میشود از دایره قانونمندی که همان مشیت الهیست خارج نبوده و نتیجه هر کار ، عینیتی است که در آن محقق میشود .

و از آنجا که خداوند ، رحمت و رحمانیت و غفاریتش ، عام بوده و حتی غضبش ، رنگ و سبقه رحمت دارد ، لذا در آیات متعددی از جمله آیه زیر ، خلود در آتش را با اراده خود کاهش می دهد :

               قال النار مثواکم خالدین فیها الا ما شاء الله ان ربک حکیم علیم – ۱۷

              آتش جایگاه شماست ؛ جاودانه در آن خواهید ماند ، مگر آنچه خدا بخواهد ، پروردگار تو حکیم و داناست.

دو نکته قابل توجه در این آیه :

  • میگوید جایگاه شما خلود در آتش است ، مگر آنچه که خدا بخواهد که او حکیم و علیم است . نگفته ” من شا ” ، بلکه گفته است ” ما شا ” . که شائبه تفاوت گذاشتن بین افراد را بوجود نیاورد ، بلکه خواسته که بگوید من خدای دانا به اعمال شما ، بر اساس حکمت و هدف خود از خلقت ، این حکم را تغییر میدهم .
  • با توجه به آیات مختلف و بحث فوق ، جهنم همان حالت انسانهایی است که نتوانسته اند قوای وجودی خود را فعلیت بخشند و در مسیر کمال الی الله قرار گرفته باشند ، لذا تا زمانی که اثر هر یک از این حالات از بین نرود که بتواند وارد مرحله بعدی جهت بازسازی حالات دیگر شود ، در آن حالت میماند که این امر همان خلود در آن حالت جهنمی است .

( بنابراین خلود ، توقف در زمان نیست ، بلکه ماندن در حالات نفسانی انسان است تا زمانی که امکان خروج از آن را بیابد ۱۸ )

و طبق این آیه ، خداوند می تواند ، به دلیل علم و حکمت و رحمانیت خود ، تغییر در این حالات را تسریع نماید .

و از طرف دیگر ، در آیاتی از قرآن ، بعد از کلمه ” خالدین فیها ” ، جمله ” ما دامت السماوات و الارض ” را بکار برده که مفهوم حصر و حد زمانی از آن افاده میشود .

فاما الذین شقوا ففی النار ……  خالدین فیها ما دامت السماوات و الارض ..  ۱۹

       امّا آنها که بدبخت شدند ، در آتشند؛ ….. جاودانه در آن خواهند ماند ، تا زمانیکه آسمانها و زمین برپاست ؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد ! پروردگارت هر چه را بخواهد انجام مى‏دهد!

به آن معنا که تا آنگاه که ” سماوات و زمین ” باقی باشد، جهنمیان مشمول جهنم اعمال خود خواهند بود و شاید ” زمین ” ، مرحله زمینی دنیایی رشد بشر و ” سماوات ” مراحل تعالی آسمانی بشر است تا به مرحله خلد و جنت لقا برسد .

بنابر این بعد از طی کردن این مراحل رشد ، هر انسانی راه به منتهای راه که جنت لقاست میابد و آنجا در حضور حضرت رحمانی در حالیکه هر دو شادانند و مسرور ، به ابدیت خداوندی پیوند میخورد .

یا ایتهاالنفس المطمینه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی – ۲۰

      تو اى روح آرام ‏یافته ! به سوى پروردگارت بازگرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است ، پس در سلک بندگانم درآى ، و در بهشت من وارد شو ! .”

۵-     آیه ” لایموت فیها و لایحیی ” چه میشود ؟

خداوند در این آیه ، به صراحت اعلام میدارد که جهنم مکان مرگ و نابودی کسی نیست :

انه من یات ربه مجرما فان له جهنم لا یموت فیها و لا یحیى ۲۱

     هر کس در محضر پروردگارش خطاکار حاضر شود ، آتش دوزخ براى اوست ؛ در آن جا، نه مى‏میرد و نه زندگى مى‏کند!

و این بهمان دلیل است که هیچ انسانی برای فنا خلق نشده و تنها آنچه باقی میماند ، باور به بقای همه بشریت است و این بقا و زندگی ، از جنس خداوندی است و قطعا ، جهنم جایی برای حیات نیست .

بنابراین هر انسان جهنمی ، پس از طی کردن دوره پاکسازی روح خود از زنگارهای دنیایی ، از آن رها شده و راه بسوی ابدیت بهشتی پیش خواهد گرفت و گویی دوباره زنده شده و زندگی آغاز کرده است .

۶-      آیه ”  اقرا کتابک کفى بنفسک الیوم علیک حسیبا ” ۲۲ به چه مفهوم است ؟

( و به او مى‏گوییم : ) خودت کتابت را بخوان ، کافى است که امروز ، خود حسابگر خویش باشى!

خداوند با اعلام اینکه کتاب اعمال تو ، بدست خودت سپرده میشود ، دقیقا همان بیان بند ۱ را تکرار کرده که ، شکل آخرتی روح تو ، همان عینیت اعمال دنیایی توست ، و این بیان ، گویی سپردن نامه هرکس به دست خود اوست .

و اینکه میفرماید ، خودت اعمالت رامحاسبه کن و حکم صادر کن ، چیزی جز ظهور نتیجه این نقش و شکل آخرتی روح برای هر شخص نمیباشد و قطعا ، شخصی که شکل نازیبا و ناهمگونی از خود ایجاد و تصویر کرده و آرایشی بس زشت بر چهره خود نمایان کرده است ، جایی برای ورود در بهشت و همراهی زیبارویان بهشتی برای خود نمیبیند که بخواهد ورود کند ، مگر آنکه جایی بیابد و این آرایش و نقش را بزداید و چقدر سخت است این زدودن ، وقتی که این آرایش ، غلیظ تر و آن نقش ، ناهمرنگتر و بیقواره تر باشد .

 

*. فوق لیسانس الکترونیک، مدرس دانشگاه و کارمند صنعت

 

زیرنویسها :

۱-      سوره زلزال آیات ۷ و ۸

۲-      بقره آیه ۱۵۶ ( انا لله و انا الیه راجعون )

۳-      سوره مدثر ،آیات ۲۸ و ۲۹

۴-      سوره  مریم ،آیه ۷۲

۵-      سوره مومنون ،آیه ۱۱۵

۶-      سوره قیامت – آیه ۱۲

۷-      سوره  ذاریات – آیه ۵۶

۸-      سوره های  فاتحه ،آیه ۱ –  یونس ،آیه ۱۰ و …

۹-      سوره قصص ،آیه ۸۸

۱۰-   دعا ی جوشن کبیر – ۱۹

۱۱-   سوره اعراف ، آیه ۳۹

۱۲-   من جائ بالسیئه فلا یجزی الا مثلها و هم لایظلمون – سوره انعام ،آیه ۱۶۰

۱۳-   الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون – سوره بقره ،آیه ۱۵۶

۱۴-   لم یدخل الجنه من لم یولد مرتین – امام معصوم (ع) به نقل از عیسی (ع) – کتاب رازهای رستاخیز ، غفارزاده ، ص ۱۱۶ ( کسی وارد بهشت نمی شود مگر آنکه دوبار متولد گردد – یکبار تولد از مادر که وارد حیات زمینی شده و آماده فعلیت بخشیدن به قوای ذخیره الهی در وجود خود شده  و دیگرتولد ، تولد از گناهان یا انتقال از قید و بندهای گناهان  که تولد حقیقی است و مردان حق در همین دنیا به آن دست یافته  و لیکن گنهکاران پس از مرگ و فراغت از جسم ، در عالم دیگر به عذاب ها دچار تا از بار گناهان ، موت حقیقی حاصل و تولد دوباره و حیات ابدی در بهشت برین الهی عطا گردد . )

۱۵-   مرحوم دولابی : فی مقعد صدق عند ….  آنجا آخر راه و مرحله کمال انسان است . ص ۵۹ طوبای محبت ۲

۱۶-   لکن الذین اتقوا ربهم لهم غرف من فوقها غرف …  – سوره زمر ،آیه ۲۰

۱۷-   انعام ۱۲۸

۱۸-   کتاب رازهای رستاخیز – غفارزاده ص ۴۷۰

۱۹-   هود ۱۰۷

۲۰-   سوره فجر،آیه ۲۷

۲۱-   طه ۷۴

۲۲-   اسرا آیه ۱۴

 

۰ ۰ آرا
ارزیابی شما
صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
الیان
الیان
تیر ۱۶, ۱۳۹۵ ۱۱:۱۹ ب٫ظ

سبقه غلط است صبغه درست است.
———
با تشکر از تذکر شما.

1
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx