نقدهایی بر کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر

نقد سیزدهم: آیا تشریع حجاب امری غیرعقلانی‌ بود؟ حجت‌الاسلام مجید دهقان هدف اصلی مؤلف در چند فصل از کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر، اثبات شیوع برهنگی در جامعه‌ زمان پیامبر است. یکی از روش‌های استدلال مؤلف استناد به مناهی پیامبر است. اگر پیامبر از پدیده‌هایی مانند نمایان‌شدن عورت هنگام راه‌رفتن، هنگام پوشش نوع خاصی از لباس یا هنگام نوع…

نقد سیزدهم: آیا تشریع حجاب امری غیرعقلانی‌ بود؟

حجت‌الاسلام مجید دهقان

هدف اصلی مؤلف در چند فصل از کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر، اثبات شیوع برهنگی در جامعه‌ زمان پیامبر است. یکی از روش‌های استدلال مؤلف استناد به مناهی پیامبر است. اگر پیامبر از پدیده‌هایی مانند نمایان‌شدن عورت هنگام راه‌رفتن، هنگام پوشش نوع خاصی از لباس یا هنگام نوع خاصی از نشستن، از خوابیدن دو زن یا دو مرد به صورت برهنه زیر یک پارچه واز ورود مرد به اتاق مادر یا خواهر بدون اذن نهی نموده‌اند، این نهی به معنای رواج برهنگی در زمان پیامبر است و با رواج برهنگی، تشریع قرآن و پیامبر باید تنها بر رفع این معضل و بر پوشش عورت متمرکز باشد و به همین دلیل تشریع حجاب حداکثری در آن زمان منطقی نیست. استدلال مؤلف را می‌توان این‌گونه بازسای کرد:

استدلال اول
مقدمه (۱): اگر پیامبر از ناهنجاری الف نهی کند، پس ناهنجاری الف در جامعه شیوع داشته است.
مقدمه‌ (۲): پیامبر از ناهنجاری الف نهی نموده‌اند.
نتیجه: ناهنجاری الف در جامعه شیوع داشته ‌است.

استدلال دوم
مقدمه‌ (۱): اگر ناهنجاری الف در جامعه شیوع داشته باشد، غیرعقلانی است که موضوع احکام تشریعی گستره‌تر از ناهنجاری الف باشد.
مقدمه (۲): ناهنجاری الف در جامعه شیوع دارد.
نتیجه: غیرعقلانی است که موضوع احکام تشریعی گسترده‌تر از ناهنجاری الف باشد.

اولین مقدمه در هر دو استدلال خدشه‌پذیر است. در استدلال اول نهی پیامبر و هرکسی که مسئول تشریع و اداره‌ جامعه باشد، فرض‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد که در برخی از آن مقدمه‌ اول درست نیست. گاهی یک موضوع به دلیل اهمیت و پیامدهای آن بدون آن که شیوعی داشته باشد، مورد نهی قرار می‌گیرد. به عنوان مثال نصب غیر فنی کپسول گاز سی ان جی در سه مورد از هزار مورد منجر به حادثه شده ‌است. نسبت سه به هزار گرچه نسبت بزرگی نیست، ولی به دلیل اهمیت جان انسان‌ها و پیامدهای آن برای خانواده‌ متوفی، قانون برای جلوگیری از چنین حادثه‌ای نصب غیرمجاز را ممنوع می‌کند.

گاهی اهمیت موضوع آن قدر زیاد است که پیش از وقوع موضوع نهی به آن تعلق گرفته ‌است. وقتی که پیمانکار یک پروژه شهری پیش از شروع کار ورود کارگران بدون وسایل ایمنی لازم را ممنوع اعلام می‌کند، در واقع به دلیل اهمیت جان نیروی کار پیش از این که اتفاقی بیافتاد، تدابیر قانونی می‌اندیشد؛ یا اگر در جایگاه سوخت اعلام می‌شود که استعمال دخانیات ممنوع است، به این معنا نیست که آتش‌سوزی در صورت استعمال دخانیات در جایگاه سوخت شیوع داشته است؛ حتی به این معنا هم نمی‌تواند باشد که استعمال دخانیات در جایگاه سوخت رایج بوده ‌است.

به همین صورت اگر پیامبر از زیر یک پارچه خوابیدن دو مرد یا دو زن نهی نموده‌اند، نمی‌توان نیتجه گرفت که برهنه خوابیدن با هم رواج داشته و یا اگر پیامبر از نوعی نشستن که گاهی فرج نمایان می‌شده ‌است، نهی کرده‌اند نمی‌توان به دست آورد که این نوع نشستن در جامعه شیوع داشته ‌است. هم‌چنین اگر پیامبر از ورود سرزده به خانه مادر و خواهر منع می‌کنند، نمی‌توان استنباط کرد که مادر و خواهر معمولاً در خانه برهنه بوده‌اند؛ همان‌طورکه اگر پیامبر زنان را نهی نمودند که خانه دیگران لباس خود را در آورند، نمی‌شود فهمید که چنین عملی در بین زنان مرسوم بوده ‌است.

شاید بهتر باشد در این جا، به جای مفهوم شیوع از شیوع نسبی استفاده کرد. تکرار یک حادثه‌ ناگوار و تعداد یک پدیده ناهنجار چنان‌چه توضیح داده شد، نشانه شیوع آن نیست، ولی می‌توان با توجه به اهمیت آن حادثه یا پدیده، مقدار خاصی را حتی اگر نسبت به کل موارد زیاد نباشد، شایع نسبی خواند. سه در هزار اگر سه بار غیبت در کلاس در هزار جلسه باشد زیاد نیست، ولی اگر سه بار انفجار کپسول گاز سی ان جی در هزار مورد باشد، بسیار زیاد است. شیوع نسبی با مؤلفه اهمیت آن پدیده رابطه‌ مستقیمی دارد. از نهی پیامبر نسبت به پدیده‌ای تنها می‌توان شیوع نسبی آن پدیده را نتیجه گرفت که لزوماً به معنای تعداد یا تکرار زیاد آن در جامعه نیست.

اولین مقدمه در استدلال دوم نیز اشکالاتی دارد. اگر در جامعه‌ای ناهنجاری خاصی یا حادثه‌ ناگواری شیوع نسبی دارد، تدابیر قانونی لزوماً به‌طور مستقیم به آن ناهنجاری یا حادثه منحصر نمی‌شود و مقدمات و بسترهای وقوع آن را نیز در بر می‌گیرد. اگر سرقت منازل در تعطیلات نورزوی شیوع نسبی دارد، تنها تدبیر قانونی این نیست که برای سرقت در این ایام مجازات بیشتری در نظر گرفته شود؛ بلکه هرگونه حمل اثاثیه منزل بدون مجوز کلانتری ممنوع می‌شود.

هم‌چنین اگر استفاده از سلاح گرم در نزاع سبب افزایش تلفات جانی می‌گردد، تنها شلیک گلوله نیست که مشمول ممنوعیت قانونی می‌شود؛ بلکه حمل هرگونه سلاح گرم در هر حالتی ممنوع می‌شود. اضافه بر این، گاهی نهی نسبت اصل موضوع چندان اثری ندارد؛ چون در صورت ایجاد مقدمات معمولاً به وجود می‌آید. اگر تصادفات منجر به فوت در جاده‌ها در تعطیلات نوروزی شیوع نسبی دارد، غیرعقلانی است که پلیس وقوع تصادف را ممنوع کند؛ چون سرعت بالا، فاصله‌ نامناسب با اتومبیل جلویی و اعتیاد به خودی خود منجر به تصادف می‌شود. در این مورد به جای خود تصادف، مقدمات آن مشمول منع قانونی می‌شود. نمونه‌ای از بازسازی استدلال مؤلف درباره‌ مثال‌ قتل با سلاح گرم این گونه می‌شود:

استدلال (۱)
مقدمه‌ (۱): اگر قانون، قتل با سلاح گرم را ممنوع کرده باشد؛ پس قتل با سلاح گرم شیوع دارد.
مقدمه (۲): قانون قتل با سلاح گرم را ممنوع کرده است.
نتیجه: پس قتل با سلاح گرم شیوع دارد.

استدلال (۲)
مقدمه (۱): اگر قتل با سلاح گرم شیوع داشته باشد، غیرمنطقی است که قانون امری فراتر از آن مانند حمل هرگونه سلاح گرم را ممنوع کند.
مقدمه (۲): قتل با سلاح گرم شیوع دارد.
نتیجه: غیرمنطقی است که قانون امری فراتر از آن؛ مانند حمل هرگونه سلاح گرم را ممنوع کند.

روابط جنسی در جامعه زمان پیامبر با ناهنجاری‌های متعددی همراه بوده ‌است: روابط زناشویی نامشروع، تجاوز به دختران و کنیزان و بی‌مبالاتی در نسب متولد شدگان. قرآن برای جلوگیری از این ناهنجاری‌ها علاوه بر این که آنها را نهی نموده و برای مرتکبین آن مجازات‌هایی را در نظر گرفته ‌است، برای مقدمات آن نیز تدابیر تشریعی اندیشیده است. مرزبندی محرم و نامحرم در پوشش، گفتار و رفتار، تأکید بیشتر بر پوشش زنان و افزایش محدوده‌ پوشش علاوه بر گسترش ارزش‌های اخلاقی مانند عفت و حیا؛ از جمله این راهکارها بوده ‌است.

اضافه‌ بر این نکات، جامعه‌ زمان پیامبر با انقلابی اجتماعی مواجه بوده ‌است و در یک انقلاب تغییر ارزش‌ها و رفتارهای اجتماعی راحت‌تر و سریع‌تر صورت می‌گیرد. مقایسه ارزش‌های فرهنگی و نمودهای اجتماعی در سطح فردی و اجتماعی در شهرهای بزرگ ایران پیش و پس از انقلاب، شاهدی برای این مسئله است. روشن است که با دیدن چند تصویر از زنان نیمه‌عریان در تهران پیش از انقلاب یا تصاویر سواحل دریا در آن زمان، نمی‌توان نتیجه گرفت که غیرعقلانی است که امام خمینی (ره) فرمان به حجاب حداکثری داده باشد یا غیرعقلانی است اگر باور کنیم زنان طرفدار امام (ره) نسبت به رعایت ججاب حداکثری حساسیت داشته باشند. بنابراین جای شگفتی نیست که جامعه‌ عرب که معضل آن بنابر فرض مؤلف برهنگی عورتین است، پس از انقلاب اجتماعی اسلام، نسبت به پوشش حداکثری حساسیت نشان دهد.

صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید: