حسین نصر : خلیفه الله بودن انسان بدون عبد بودن خطرناک است

سیدحسین نصر: در نسل امروز خیلی ها وجود دارند که اعتقادی به خداوند ندارند اما به متکدیان کمک مالی می کنند. در واقع این افراد به خداوند دهن کجی می کنند و می خواهند بگویند که من می توانم بدون خدا انسان خوبی باشم. مقام انسان یک مقامی است که مرکزیت دارد ولی در عین حال اهمیت انسان در قدرتهایی…

سیدحسین نصر: در نسل امروز خیلی ها وجود دارند که اعتقادی به خداوند ندارند اما به متکدیان کمک مالی می کنند. در واقع این افراد به خداوند دهن کجی می کنند و می خواهند بگویند که من می توانم بدون خدا انسان خوبی باشم. مقام انسان یک مقامی است که مرکزیت دارد ولی در عین حال اهمیت انسان در قدرتهایی که خدا به آن داده فقط نیست بلکه در این است که او «عبد» خداست.

 

 

***

جواد حیران نیا: سید حسین نصر در مقطع کارشناسی در مؤسسهٔ فناوری ماساچوست تحت تأثیر «فریتهوف شوان» فیلسوف، قرار گرفت. نصر تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه هاروارد ادامه داده و پس از دریافت کارشناسی ارشد در رشته ژئوفیزیک در سال ۱۹۵۸ در رشتهٔ تاریخ علم با گرایش علوم اسلامی با درجهٔ دکتری فارغ التحصیل شد. پس از چندین سال تدریس در دانشگاه‌های مختلف در آمریکا، سرانجام به وی پیشنهاد کرسی دائم استادی در دانشگاه جورج واشنگتن داده شد و تا به امروز به فعالیت در آن دانشگاه ادامه داده است.

«جوان مسلمان و دنیای متجدد»، «اسلام و تنگناهای انسان متجدد»، «سه حکیم مسلمان (ابن سینا، ابن عربی و سهروردی)» و «نیاز به علم مقدس» از جمله آثار وی به شمار می روند.

سید حسین نصر در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص ضرورت تعریف جایگاه انسان در تمدن اسلامی و نسبت انسان با خالق و هستی گفت: پاسخ خیلی واضح است. انسان مرکز دارِ وجودی است که ما در آن هستیم. تمام موجودات در این عالَم، عابد خداوند هستند و انسان تنها موجودی است که بر عبودیت خود مسئولیت دارد. خداوند انسان را در عبادت خود آزاد گذاشته است. حافظ می گوید: «آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه فال به نام من بیچاره زدند». امانت به چه معناست؟ امانت به معنای ایمان به خدا و داشتن اراده است. وقتی انسان از اراده آزاد برخوردار باشد، خطر از دست دادن آن هم وجود دارد. گل همیشه گل و درخت همیشه درخت است ولی انسان یک روز می تواند دیو باشد و یک روز فرشته.

وی تصریح کرد: بر همین اساس، اسلام، انسان را یک موجود آزاد می بیند که مکلف به اجرای دستورات الهی است. تکلیفی که سه گانه است؛ نسبت به خدا؛ نسبت به خویش و نسبت به خلق.

استاد دانشگاه جورج واشنگتن در ادامه تصریح کرد: تکلیف نسبت به خداوند متعال از آن جهت که به ما «وجود و هستی» عنایت کرده است. تکلیف نسبت به خویش از آن جهت که انسان مالک خود است و به خود علاقه مند است و به عنوان مثال هنگامی که گرسنه می شود به سراغ غذا می رود و البته برای رفع گرسنگی غذا را در دهان خود می گذارد و نه همسایه! تکلیف نسبت به خلق خداوند اعم از زنده و غیرزنده مانند رسیدگی به همسایه و عدم آزار و اذیت حیوانات و حفظ طبیعت.

وی افزود: تمامی این تکالیف از تکلیف انسان نسبت به خداوند نشأت می گیرند. کسی که به تکلیف خود نسبت به خداوند عمل نکند و به جای آن ادای انجام تکلیف نسبت به خلق خدا را درآورد، این مسأله دوام زیادی نخواهد داشت.

فیلسوف برجسته معاصر در ادامه یادآور شد: اما این ظاهری بیش نیست چرا که خوبی همیشه از منبع خوبی که خداوند است می آید. در زبان انگلیسی هم کلمه «خوب»(good) هم از ریشه god یعنی خداست. در زبانهای فارسی و عربی هم ریشه های مختلفی داریم که خوبی را مرتبط با اولوهیت و خداوندی می کند.

نصر تأکید کرد: در نسل امروز خیلی ها وجود دارند که اعتقادی به خداوند ندارند اما به متکدیان کمک مالی می کنند. در واقع این افراد به خداوند دهن کجی می کنند و می خواهند بگویند که من می توانم بدون خدا انسان خوبی باشم. مقام انسان یک مقامی است که مرکزیت دارد ولی در عین حال اهمیت انسان در قدرتهایی که خدا به آن داده فقط نیست بلکه در این است که او «عبد» خداست.

وی در ادامه تصریح کرد: من در کتابی نوشتم که در قرآن کریم آمده است که دو خصلت اصلی انسان «عبدالله» و «خلیفه الله» بودن است. از یک طرف ما خلیفه خداوند بر روی زمین هستیم. کدام موجود است که مانند انسان بتواند طبیعت را از بین ببرد؟! در واقع این خلیفه الهی انسان است بدون عبدالله بودن آن؛ یعنی انسانی که ادعای خلیفه الهی بر روی کره زمین دارد ولی عبودیت خدا را قبول ندارد.

وی در پایان تأکید کرد: اسلام انسان را موجودی می بیند که در این عالم مرکزیت دارد و وظایف سنگینی بر دوشش نهاده شده است و در عین حال آزادی های زیادی دارد. لذا اسلام در دو کلمه انسان را تعریف می کند یکی خلیفه الله بودن و دیگری عبدالله بودن. عبدالله بودن هم به معنای عبودیت است و همانگونه که اشاره شد خداوند انسان را در عبودیت آزاد گذاشته است.

منبع: مهر

۰ ۰ آرا
ارزیابی شما
صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
منتقد
منتقد
مهر ۲۹, ۱۳۹۵ ۳:۳۷ ب٫ظ

“در نسل امروز خیلی ها وجود دارند که اعتقادی به خداوند ندارند اما به متکدیان کمک مالی می کنند. در واقع این افراد به خداوند دهن کجی می کنند و می خواهند بگویند که من می توانم بدون خدا انسان خوبی باشم”.واقعآ این جمله از کسی در قد و قامت “نصر” بعید بود. به نظر می رسد این دین داران هستند که با کمک نکردن به دیگران به معبود خویش دهن کجی می کنند.کسی که به خدا ایمان ندارد (حال به هر دلیل) چگونه می تواند به او دهن کجی کند!؟ اگر کسی به خدا اعتقاد نداشته باشد، یعنی خدا… مطالعه بیشتر»

علوی
علوی
مهر ۱, ۱۳۹۵ ۰:۱۲ ق٫ظ

البته استاد توجه دارند که در قرآن موضوعی بنام “خلیفه الله” نیامده بلکه فقط لفظ “خلیفه” آمده..حال باید دید بازهم نظر ایشان همین است یا تغییری می یابد.
در ضمن چرا وقتی یک بی خدا کمک مالی میکند دهن کجی است؟ او وقتی خدا را قبول ندارد به چه کسی دارد دهن کجی میکند؟

2
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx