نقدی بر یک پیشنهاد

ملیحه رضایی:
در کانال بازنگری در تاریخ ۲۴/۱۱/۹۸ مطلبی در مورد طهارت بول پسربچه منتشر شده و در آن به “برخی از فقهای متقدم” نسبت دادهاند که با استناد به سخنی از امام علی قائل به پاک بودن بول پسربچه بودند و میگفتند لازم نیست لباس آلوده به شیر و ادرار پسر پیش از غذاخورشدن او ،شسته شود. در ادامه آمدهاست همین حدیث امّا شیر و ادرار دختربچّه را منصوصاً به این علّت، غیر پاک ذکر میکند که از طریق «مثانهٔ» مادر (یعنی جایی بد و غیر قابل احترام) تولید و به پستان هدایت شده است. نهایتاً با توجه به اینکه پیشرفت علوم معلوم کرده که منشاء شیر دختر و پسر یکی است به پیروان آن فقیهان پیشنهاد شده که به دلیل نقض علت منصوصه، حکم به پاک بودن شیر و ادرار عموم بچهها کنند چراکه در غیر این صورت حتّی شیر دختربچه نیز لباس مادر و خودِ بچه را نجس میکند و از آن بدتر این نتیجه را میدهد که دختربچه با شیرِ نجس تغذیه میشود و رشد میکند، و لابد انواع شرارتها و شیطانصفتیها که احادیث نامعتبر یا جعلی برای زنان ساخته و پرداختهاند و بر دیدگاه سنّتیِ مردان متدیّن نسبت به زنان اثر منفی گذارده، از همین ارتزاق نجس و از همین نوع جاها آغاز میشود.
در عین حال که در ضرورت زدودن نگاه منفی به دختران و زنان از متون فقهی، با نویسنده محترم همدلام، به نظرتوجه به چند نکته از باب بررسی علمی ضروری است:
۱- این عبارت نویسنده “برخی از فقهای متقدم” اشتباهساز است؛ از نظر مشهور قدما بول پسربچه شیرخوار نجس بوده و حتی بر آن ادعای اجماع شده است و البته تنها قائل به طهارت آن ابن جنید در قرن چهارم بوده که در عصر خودش همقولی ندارد و فقیهان دوران بعد هم قول وی را نپذیرفتهاند.
۲- در واقع بحث میان فقهای قدیم در این مسأله در این بوده است که آیا یکبار ریختن آب (صب الماء) کافی است یا شستن باید – در مثل لباس- با فشردن همراه باشد. یعنی اختلافی در لزوم شستن نیست بلکه بحث در کیفیت آن است.
علامه حلی- م ۷۲۶- میگوید مشهور آن است که بول رضیع قبل از اینکه غذا بخورد نجس است اما ریختن آب کفایت میکند و فشردن لازم نیست، علامه نقل میکند که حتی سید مرتضی بر نجاست این بول ادعای اجماع نموده است(مختلف الشیعه فی أحکام الشریعه، ج۱، ص ۴۶۰):
«مسأله: المشهور أنّ بول الرضیع قبل أن یأکل الطعام نجس، لکن یکفی صبّ الماء علیه من غیر عصر حتّى أن السید المرتضى ادّعى إجماع العلماء على نجاسته»
علامه آنگاه از ابن جنید نقل میکند که بول بالغ و غیر بالغ نجس است مگر اینکه غیر بالغ پسر بچه باشد که در این صورت تا وقتی که گوشت نخورد بول و شیرش پاک است:
«و قال ابن الجنید: بول البالغ و غیر البالغ من الناس نجس، إلا أن یکون غیر البالغ صبیّا ذکرا فإن بوله و لبنه ما لم یأکل اللحم لیس بنجس»
علامه خود قول مشهور را مورد اعتماد می داند چون در هر صورت بول انسان است و روایتی هم در تأیید آن میآورد:
«و المعتمد الأوّل. لنا: أنه بول آدمی فکان نجسا کالبالغ.
و ما رواه الشیخ فی الحسن، عن الحلبی قال: سألت أبا عبد اللّه علیه السلام عن بول الصبی، قال: یصبّ علیه الماء فإن کان قد أکل فاغسله غسلا»
آنگاه دلیل ابن جنید را نقل و آن را نقد می کند. دلیل ابن جنید غیر از روایت سکونی- که همان روایتی است که نویسنده محترم طریق مرسل آن را به عنوان دلیل آن فقهای غیرمذکور، ذکر کرده- این است که اگر آن بول نجس باشد غَسل در مورد آن واجب است و ریختن آب کفایت نمی کند:
«احتج ابن الجنید: بما رواه السکونی، عن جعفر عن أبیه علیهما السلام أنّ علیا علیه السلام قال: لبن الجاریه و بولها یغسل منه الثوب قبل أن یطعم لأن لبنها یخرج من مثانه أمها، و لبن الغلام لا یغسل منه الثوب و لا من بوله قبل أن یطعم لأن لبن الغلام یخرج من العضدین و المنکبین.
و لانّه لو کان نجسا لوجب غسله کبول البالغ و لم یکتف بالصبّ کغیره من الأبوال.»
علامه در سند روایت خدشه میکند و دلالت روایت را هم موافق قول مشهور میداند و میگوید از انتفاء غَسل، انتفاء صب لازم نمیآید و ما هم غَسل- یعنی شستن همراه با فشردن- را واجب نمیدانیم و فقط آب ریختن را واجب میدانیم. در رد دلیل دوم میگوید نجاسات در ضعف و شدت متفاوتند و چون بول رضیع نجاستش ضعیف است ریختن آب کفایت میکند:
«و الجواب عن الأوّل: بالطعن فی السند أوّلا، و بالقول بالموجب ثانیا فإن انتفاء الغسل لا یستلزم انتفاء الصب، و نحن لم نوجب الغسل و إنّما أوجبنا الصبّ.
و عن الثانی: بالمنع من المشارکه فی کیفیّه الإزاله، فإن النجاسات تتفاوت و تقبل الشدّه و الضعف فجاز أن یکون بول الرضیع ضعیف النجاسه فاکتفى فیه بالصبّ دون بول البالغ.»
۳- حتی شیخ صدوق که روایت موردبحث را از کتاب من لایحضره الفقیه وی نقل کردهاند، با ابن جنید همقول نیست و قبل از نقل روایت تصریح کرده که بر بول پسربچه شیرخوار آب ریخته میشود:
«وَ الثَّوْبُ إِذَا أَصَابَهُ الْبَوْلُ غُسِلَ فِی مَاءٍ جَارٍ مَرَّهً وَ إِنْ غُسِلَ فِی مَاءٍ رَاکِدٍ فَمَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُعْصَرُ وَ إِنْ کَانَ بَوْلَ الْغُلَامِ الرَّضِیعِ صُبَّ عَلَیْهِ الْمَاءُ صَبّاً وَ إِنْ کَانَ قَدْ أَکَلَ الطَّعَامَ غُسِلَ وَ الْغُلَامُ وَ الْجَارِیَهُ فِی هَذَا سَوَاءٌ.
۱۵۷- وَ قَدْ رُوِیَ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ قَالَ: لَبَنُ الْجَارِیَهِ وَ بَوْلُهَا یُغْسَلُ مِنْهُ الثَّوْبُ قَبْلَ أَنْ تَطْعَمَ لِأَنَّ لَبَنَهَا یَخْرُجُ مِنْ مَثَانَهِ أُمِّهَا وَ لَبَنُ الْغُلَامِ لَا یُغْسَلُ مِنْهُ الثَّوْبُ قَبْلَ أَنْ یَطْعَمَ وَ لَا بَوْلُهُ لِأَنَّ لَبَنَ الْغُلَامِ یَخْرُجُ مِنَ الْمَنْکِبَیْنِ وَ الْعَضُدَیْنِ. (من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۶۸)»
۴- مدلول ناپذیرفتنی روایت مورد بحث یعنی تغذیه دختربچه از شیر نجس، مورد توجه فقیهان در دورانهای مختلف بوده وبرای همین روایت را نپذیرفتهاند. برای نمونه:
- علامه حلی میگوید ظاهر از کلام ابن جنید این است که غسل لباس از شیر جاریه واجب است…، آنگاه میگوید حق نزد من همان است که اکثریت گفته و به طهارت آن رفتهاند و روایت بر استحباب حمل میشود:
«مسأله: الظاهر من کلام ابن الجنید غسل الثوب من لبن الجاریه وجوبا و قد رواه ابنا بابویه عن أمیر المؤمنین علیه السلام و قد رویناه نحن أوّلا فی المسأله السابقه، و الحق عندی ما ذهب إلیه الأکثر من طهارته، و حمل الروایه على الاستحباب.»
علامه در منتهی المطلب نیز طریق روایت را ضعیف دانسته، پاک بودن شیر دختربچه را تصریح نموده است:
«و فی طریقها ضعف، و الصّحیح عندی: أنّ اللّبن طاهر سواء کان لأنثى أو لذکر(منتهى المطلب فی تحقیق المذهب، ج۳، ص ۲۴۰)» - مقدس اردبیلی – م ۹۹۳- در شرح خود بر ارشاد الاذهان علامه نوشته است که این روایت به خاطر ضعف سند و نیز به خاطر اینکه مشتمل برچیزی است که در شرع بعید است- یعنی نجاست شیردختربچه به خاطر سختی احتراز از آن برای مادر و نیز امر شارع به خوردن دائمی نجس- رد شده است:
و الردّ للضعف، و لاشتمالها على ما یبعد فی الشرع من نجاسه لبنها لعسر الاحتراز على الام، و أمر الشارع بأکل النجس دائما، و یحتمل الاستحباب أیضا (مجمع الفائده و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، ج۱، ص ۳۳۷) - شیخ یوسف بحرانی – م ۱۱۸۶- نیز در پاسخ به پرسشی در مورد نجاست شیر زن گفته است تنها ابن جنید را میشناسد که لبن جاریه را نجس دانسته و گفته است مستند او را اصحاب به ضعف سند طرح نمودهاند و ظاهراً روایت تقیهای است چنانکه راوی آن از عامه – اهل سنت- است:
«الجواب: انّه لا قائل بنجاسه لبن المرأه مطلقاً فیما أعلم.
نعم ذهب ابن الجنید إلى نجاسه لبن الجاریه یعنی لبن المرأه التی ولدت جاریه و مستنده فی ذلک روایه السکونی عن جعفر عن أبیه (علیهما السلام) قال: لبن الجاریه و بولها یغسل منه الثوب قبل أن تطعم لأنّ لبنها یخرج من مثانه أُمّها و لبن الغلام لا یغسل منه الثوب و لا بوله قبل أن یطعم لأنّ لبن الغلام یخرج من العضدین و المنکبین.
و هذه الروایه قد ردّها أصحابنا رضوان الله علیهم بضعف السند و هی مطرحه غیر معمول بها، و الظاهر خروجها مخرج التقیه و یؤیّده انّ روایتها من العامّه( الأنوار الحیریه و الأقمار البدریه الأحمدیه، ص ۸۵).»
۵- روایت مورد نظر – یعنی نقل سکونی- تنها روایت موجود در این باب نیست و روایت در خلاف آن هم وجود دارد. در روایتی که علامه حلی نیز به آن اشاره کرده و حلبی از امام صادق علیهالسلام نقل نموده است این تصریح وجود دارد که پسر و دخترشیرخوار در این مسأله یکسانند :
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ بَوْلِ الصَّبِیِّ قَالَ تَصُبُّ عَلَیْهِ الْمَاءَ وَ إِنْ کَانَ قَدْ أَکَلَ فَاغْسِلْهُ غَسْلًا وَ الْغُلَامُ وَ الْجَارِیَهُ فِی ذَلِکَ شَرَعٌ سَوَاء (الکافی،ج۳، ص ۵۶).
- بسیاری از فقهای معاصر از جمله آیات عظام سیستانی و مکارم و زنجانی هم در این باب میان دختر و پسر فرق نگذاشتهاند.
لذا آن مطلب، با آگاهی از روایات و اقوال قدیم و جدید، نگاشته نشدهاست.
همه اینها ضرورت بازبینی و بازنویسی تخصصی متون فقهی بمنظور زدودن نگاه فرودست به دختران و زنان را که چه بسا منظور نویسنده محترم است، نفی نمیکند.