نباید کسانی در جامعه خون جگر بخورند و افرادی فقط سود ببرند
این روشنفکر و فیلسوف ایرانی به یک به یک پرسشهای اعتمادآنلاین با صبر و متانت ویژه پاسخ داد. اما شاید در منزلش حرفی را زد که گویا شب و روز، ذهن او را به خود مشغول کرده، نگرانیای که اینگونه آن را بیان کرد: «بزرگترین مصیبتی که ایران کنونی با آن مواجه است عدم یکپارچگی و یک نوع اَتُمیزم اجتماعی در حال رشد است.» اتُمیزم اجتماعی به تعبیر مصطفی ملکیان یعنی آنکه هر کسی نسبت با دیگران بدون در و پنجره است. سادهتر یعنی: هر کدام از ما یک اتم هستیم که فقط به سرشت و سرنوشت خودمان فکر میکنیم. اما آیا این فیلسوف و روشنفکر نسخهای برای رهایی از این مصیبت و بیماری هم دارد؟
*****
مصطفی ملکیان در گفتوگوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین»:
اتُمیزم اجتماعی، بزرگترین مصیبت ایران کنونی است/ جامعه ما ازدحام تنهاییهاست/ ۸۰ میلیون انسان در هم تپیده تنهاییم/
باید خیرات اجتماعی را منصفانه و عادلانه توزیع کنیم/ بزرگترین ثروت جامعه، روح آبادان شهروندان است
«چرا هیچ اجماعی درباره چیستی و کجایی و هستی ایران موجود نیست؟ چرا یکپارچگی و همبستگی جای خود را به چنددستگی و گسستگی داده است؟ چرا وقتی تیم ملی فوتبال ایران برنده از زمین بیرون میآید همه شعار ایران ایران سر میدهند اما هیچ ایران ایرانی در ساحات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی وجود ندارد؟ چرا فلسفه حیات حکومت و حاکمان با فلسفه حیات جامعه متفاوت است؟ روشنفکران در این میان و میانه چه نقشی دارند؟ بزرگترین ثروت ملت و نظام سیاسی، انباشت نظام معرفتی و آموزههای تمدنی است یا برد موشکها و وسعت اقتصاد و قدرت دیپلماسی؟ و شاید جدیترین پرسش: بزرگترین مصیبت ایرانِ امروز چیست؟»
پاسخ به این پرسشها از آن جهت اهمیت دارد که منظومه عقیدتی و تفکری حاکمان و تودههای اجتماعی را به نمایش میگذارد و نشان میدهد این بینشها چقدر به هم نزدیک یا دور هستند. اما چه کسی و کسانی توانایی و قابلیت فنی پاسخ دادن به این سوالات را دارند؟ مسئولان کشور، جامعهشناسان، اهل سیاست و قدرت یا روشنفکران؟
بیتردید همه ایرانیان از تودههای اجتماعی با هر بینش و عقیدهای و از هر طبقهای تا نخبگان با هر مشرب و مسلکی باید درباره این پرسشها به پا خیزد تا روزی که گفتوگوی ملی درباره چیستی و هستی ایران و رسیدن به اشتراکات واقعی برای آینده ایران و ایرانیان فراهم شود.
اعتمادآنلاین در راستای انجام رسالت حرفهای خود و برای شروع این اتفاق مهم و دستیابی به پاسخ این پرسشهای کلیدی سراغ کسی رفته که شأنیت و شخصیت علمیاش بر عوام و خواص مبرهن است. روشنفکری که هم اهل دانشگاه است هم اهل حوزه علمیه. کسی که هم مهندسی میداند هم فلسفه. هم پای درس آیات جوادی آملی، مصباح یزدی، حسنزاده آملی و سیدرضا بهاءالدینی نشسته و هم آنکه در دانشگاههای تهران، تربیت مدرس، امام صادق(ع)، قم و موسسه امام خمینی، دانشجویان بسیاری پای درسش نشستهاند.
فیلسوفی که از بنیادگرایی، سنتگرایی، تجددگرایی و اگزیستانسیالیسم عبور کرده و حالا با نظریه عقلانیت و معنویتش حرفهای زیادی برای گفتن دارد. روشنفکری که منتقد روشنفکری دینی است و صراحت لهجهاش همانقدر که خیلیها را به وجد میآورد بسیاری را هم متاثر و عصبانی میکند: «مصطفی ملکیان».
این روشنفکر و فیلسوف ایرانی به یک به یک پرسشهای اعتمادآنلاین با صبر و متانت ویژه پاسخ داد. اما شاید در منزلش حرفی را زد که گویا شب و روز، ذهن او را به خود مشغول کرده، نگرانیای که اینگونه آن را بیان کرد: «بزرگترین مصیبتی که ایران کنونی با آن مواجه است عدم یکپارچگی و یک نوع اَتُمیزم اجتماعی در حال رشد است.»
اتُمیزم اجتماعی به تعبیر مصطفی ملکیان یعنی آنکه هر کسی نسبت با دیگران بدون در و پنجره است. سادهتر یعنی: هر کدام از ما یک اتم هستیم که فقط به سرشت و سرنوشت خودمان فکر میکنیم. اما آیا این فیلسوف و روشنفکر نسخهای برای رهایی از این مصیبت و بیماری هم دارد؟
مشروح گفتوگوی ویدئویی اعتمادآنلاین با مصطفی ملکیان را ببینید.(روی لینک کلیک کنید.)
چکیده گفتوگو:
-اتُمیزم اجتماعی، بزرگترین مصیبت ایران کنونی است
– جامعه ما ازدحام تنهاییهاست
-۸۰ میلیون انسان در هم تپیده تنهاییم
– باید خیرات اجتماعی را منصفانه و عادلانه توزیع کنیم
– بزرگترین ثروت جامعه، روح آبادان شهروندان است
– نباید کسانی در جامعه خون جگر بخورند و افرادی فقط سود ببرند
– رژیم سیاسی نباید قایق زاپاس داشته باشد چرا که اینگونه فقط میتواند احساس کند در هر نفع و ضرری با مردم شریک است
– حکومت وقتی قایق زاپاس داشته باشد با جامعه احساس همبستگی نمیکند
– فساد مالی را میبینیم اما خیلی از مصادیق عدم یکپارچگی را که مثل موریانه در حال تهی کردن و ویرانی ایران است نمیبینیم
– خدای ناکرده رژیم در معرض خطر قرار بگیرد مردم خیلی احساس اندوه نمیکنند چون منافع مشترکی با رژیم ندارند
– روانشناسی اجتماعی باید دائماً جزو برنامههای روشنفکران باشد
– روشنفکران باید به مردم بگویند سلامت روانی چگونه حاصل میشود و چگونه از دست میرود
– اتُمیزم اجتماعی هم کیان جامعه را تهدید میکند هم سلامت روانی و فضایل اخلاقی جامعه را
عملا دکتر شریعتی از اسلام ودین برای انقلاب کردن استفاده کرد با ارائه تفسیری نو وانقلابی از اسلام مقدمات جذب جوانان را فراهم کرد بسیاری از جوانان با اسلام شریعتی انقلابی شدند بدون شک شریعتی نقش پررنگی در انقلاب ایران داشت بنا براین باید پاسخگوی وضعیت فعلی باشد شریعتی بعنوان روشنفکر باید میدانست میدانداری دین منتج به استبداد دینی میشود باید توجه میکرد نباید دین را درراس هرم قرار داد نباید روحانیت درراس هرم باشد که به استبداد بیانجامد البته کتاب امت وامامت شریعتی هم هست که قطعا امروزه دارای اشکالات فراوانی هست که به هیچعنوان پذیرفتنی نیست اگر شریتعی… مطالعه بیشتر»
هر انقلابی که از یک «فرهنگ انقلابی نیرومند و غنی» برخوردار نبوده است، یک کفجوش بیمحتوی و پوکی بوده که ناگهان خروش کرده و با پفی فرو نشسته است. مسئله این است که ما باید بیشتر فداکاری کنیم و کمتر توقع داشته باشیم، برخلاف امروز که روشنفکر بیشتر توقع دارد و کمتر فداکاری. من ترجیح میدهم دو نسل، سه نسل کار بکنند و بعد به نتیجه برسند. اما اگر در عرض ۱۰ سال به نتیجه برسیم باز میگردیم به ۱۰۰ سال عقبتر. همیشه یک تجربه عجیب در تمام آفریقا و آسیا شده؛ کسانی که به سرعت به نتیجه رسیدهاند، بعد،… مطالعه بیشتر»
واقعیت با حقیقت تفاوت دارد واقعیت اینست که زندگی جز همین روزمرگی نیست هیچ حقیقتی در پس این روزمرگی وجود ندارد تا ابنای بشر بخواهد بدان دست یابد ومعنویت بجز کاهش درد ورنج دیگر انسانها نیست اما حقیقت اینکه این روزمرگی ارامش بدنبال ندارد بلی ندارد روح انسان سیراب نمیشود روزمرگی پزمردگی میاورد ولی چه کنیم که پناهی نیست باید خود را بفریبیم و هدفی برای خود بتراشیم باید تلاش کنیم الکی خوش باشیم تا دیوانگی سراغمان نیاید تا نیهیلیسم ما را متلاشی نکند شریعتی بزرگ بود بلی بزرگ بود فرزند زمانه اش بود میخواست با سیاسی کردن دین با… مطالعه بیشتر»
به قول علی شریعتی بزرگ، از کیلگمش تا کافکا روح انسانی هیچ گاه با زندگی روزمره و بازار و خیابان و خوراک و پوشاک و غیره، اشباع نمی شده و همواره دستش را به سوی هر جایی غیر از اینجا، به سوی ناکجا آبادی که نمی دانم کجاست دراز می کرده و آرام و قرار به همین نعمت های در دسترس نمی یافته است. اما شاید وضعیت دوران ما با دوران های گذشته و سنتی، این تفاوت را داشته باشد که ما مبتلا به “بحران مضاعف” شده ایم، از یک طرف، در همین زندگی مادی و اقتصادی دچار بحران های… مطالعه بیشتر»