بررسی امت واحد در ترجمه‌‌های فارسی قرآن

نیما حق پور: پیرو «طرح بحث پیرامون امت واحد در قرآن»، در این مجال ترجمه‌های فارسی از عبارت ابتدائی آیه ۲۱۳ بقره را که می‌فرماید «کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدَهً» بررسی می‌نمایم تا دیدگاه‌های مترجمان را که بعضاً آراء مفسران را نیز نمایندگی می‌نمایند، جمع بندی نمایم و بر نحوه نگرش ایشان به این مقوله مطروحه در قرآن روشنایی بیندازم. باشد…

نیما حق پور: پیرو «طرح بحث پیرامون امت واحد در قرآن»، در این مجال ترجمه‌های فارسی از عبارت ابتدائی آیه ۲۱۳ بقره را که می‌فرماید «کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدَهً» بررسی می‌نمایم تا دیدگاه‌های مترجمان را که بعضاً آراء مفسران را نیز نمایندگی می‌نمایند، جمع بندی نمایم و بر نحوه نگرش ایشان به این مقوله مطروحه در قرآن روشنایی بیندازم. باشد که ماحصل آن در بحث مذکور بکار آید یا حداقل از وجهی نشان دهد که چرا مفهوم صحیح امت واحد مطمح نظر قرآن مغفول مانده است.

در این بررسی کوشش می‌کنم تا آنجا که برایم مقدور و البته از لحاظ زمانی مقرون به صرفه است، ترجمه تعداد بیشتری از مترجمانی که مستقیماً اقدام به ترجمه مستقل از قرآن نموده‌اند، یا نسخه‌های مستخرج از میان تفاسیر و متون مرتبط که برخی اقدام به تهیه آنها نموده‌اند را در دستور کار قرار دهم.(۱)

پیش از شروع بررسی، توضیحاً عرض می‌نمایم که می‌توان ترجمه‌های موجود از قرآن را به طور کلی به سه دسته تقسیم نمود: دسته اول شامل ترجمه‌هایی می‌شود که تحت اللفظی بوده و در آنها توضیح یا تفسیر یا تأویل یا بسطی یافت نمی‌شود. در این دسته از ترجمه‌ها، فقط بررسی و دسته‌بندی بارمعانی واژه‌های منتخب متناظر متن قرآن اهمیت می‌یابد که کوشش می‌نمایم نقادانه به بررسی آنها بپردازم. البته با بررسی آنها چندان نمی‌توان در مورد فهم مترجم از آیات داوری نمود، مگر با پژوهشهای هرمنوتیکی که پارادایم دیگری را می‌طلبد و از حوصله و مجال و بضاعت نگارنده این سطور خارج است. در دسته دوم از ترجمه‌ها که فراتر از ترجمه تحت اللفظی بوده، پس از مرورشان، نسبت به جمع بندی موارد مطروحه در آنها اقدام می‌نمایم و متعاقب آن به رأی و نظر خود می‌پردازم که در واقع نقدی بر این ترجمه‌ها خواهد بود. دسته سوم ترجمه‌ها که ترجمه‌های منظوم را دربرمی‌گیرد، در دستور کار قرار نمی‌دهم چرا که معمولاً و محتملاً در این ترجمه‌ها «دقت» قربانی «نظم ظاهری» می‌گردد و بررسی آنها اهداف مطمح نظر را ارضاء نمی‌گرداند. این توضیح نیز بایسته است که در این بررسی، دسته‌بندی‌های مذکور، نه بنا به سبک و سیاق کل یک ترجمه، بلکه فقط ناظر به ترجمه‌ آنها از عبارت و گزاره‌های قرآنی مورد بررسی صورت می‌پذیرد.

همانطور که در مدخل این مقال آمد، در این مجال تنها بررسی ترجمه‌های فارسی از عبارت «کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدَهً» مندرج در آیه ۲۱۳ بقره در دستور کار قرار می‌گیرد و حتی عبارتهای مشابه آن در دیگر آیات قرآن هم مشمول این بررسی نمی‌باشند. البته به جهت اینکه برخی مترجمان، ما بین عبارت اول (کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدَهً) و عبارت دوم (فَبَعَثَ اللهُ النَّبیّینَ مُبَشِّرینَ ومُنذِرینَ)، ترجمه بین سطوری نموده‌اند و علت یا دلیل برانگیختن پیامبران را حدس زدند یا بنحوی استخراج نموده‌اند، به آن نیز پرداخته می‌شود.  

حال ابتدا به سراغ ترجمه‌های تحت اللفظی می‌روم که فاقد افزوده‌ای توضیحی یا تفسیری یا تاویلی و یا هر نوع بسطی می‌باشند. البته مرادم از «تحت اللفظی»، تناظر یک به یک نص عبارت با ترجمه نیست بلکه جابجایی‌ها در ارکان جمله را نیز دربرمی‌گیرد:

۱ـ مردم یک امت یا امتى یگانه بودند. (معزی (۲)، عبدالمحمد آیتی (۳)، برزی (۴)، ارفع (۵)، اشرفی (۶)، پاینده (۷)، پورجوادی (۸)، حلبی (۹)، شعرانی (۱۰)،  فارسی (۱۱)، مصباح زاده (۱۲)، اسفراینی (۱۳)، صلواتی (۱۴)، برقعی(۱۵)، شاهین (۱۶))

۲ـ مردم یک گروه یا طایفه بودند. (الهی قمشه‌ای (۱۷)، بروجردی (۱۸)، رازی (۱۹)، انصاری (۲۰)، ترجمه طبری (۲۱)، نسخه دهم هجری(۲۲))

۳ـ مردم یک گروهند. (امین (۲۳)، رهنما (۲۴))

۴ـ مردم، ملتی یگانه بودند. (رضایی (۲۵))

 در این ترجمه‌ها؛ برخی «امت واحده» را به «یک امت» یا «امت یگانه» ترجمه‌ کرده و از ترجمه واژه «امت» صرفنظر نموده‌اند. برخی دیگر؛ «یک گروه» یا «یک طایفه» را معادل قرار دادند. اما باید در نظر داشت که «واحد» به معنای «اَحَد» نیست که به «یک» یا «یگانه» ترجمه شود. «واحد» در اینجا معنای فردیت ندارد، بلکه مراد از آن ماهیت «مجموعه‌وار» و «توده‌وار» می‌باشد و از منظر همزیستی؛ «یکپارچگی» را می‌رساند. بدین معنا که آحادی از افراد در کنار هم جمع می‌آیند و به صورت گروهی و اجتماعی می‌زیند. بنابراین «امت واحده» بیانگر «زیست اجتماعی آدمیان» است که واژه «ناس» به معنای «مردم» مبیّن این بار معنایی است. در این میان، ممکن است گفته شود که اگر «واحد» واجد چنین بار معنایی باشد، مفهوماً با واژه «امت» که آن نیز مفهوم «گروه» و «همزیستی گروهی» را دارد، دچار حشو و تکرار می‌شود. در برابر این شبهه باید گفت؛ درست است که «امت» واجد معنای همزیستی گروهی است، اما اگر در این عبارت قرآنی به تنهایی بکارمی‌رفت و «واحده» به آن اطلاق نمی‌شد، گویای نیازمندی متقابل آحاد افراد اجتماع انسانی به یکدیگر نمی‌شد و آنگاه عبارت مذکور تنها بار معنایی گروهی زیستن آدمیان را افاده می‌کرد که گروهی بودن آن واجد «ضرورت» نبود. در حالی که واژه «واحده» در اینجا بیانگر این ضرورت و الزام گروهی زیستن آدمیان و نیازمندی متقابل آنها به یکدیگر می‌باشد و مفهوم مراد از این عبارت گویایی دقیق می‌یابد. 

اما دسته سوم از این ترجمه‌ها؛ بر خلاف دو دسته پیشین که «کان» را «بودند» ترجمه نموده‌اند، آن را به «می‌باشند» یا «هستند» معنی کرده‌اند که چون از زمان حال استفاده نموده‌اند، و «زمان حال» گویای تکوینی بودن و زبان حال پدیده‌ها می‌باشد، مراد این است که مردم همواره و ذاتاً امت واحده هستند. زین العابدین رهنما در این خصوص در ذیل ترجمه‌اش توضیح داده: «باید دانست که معنی «کان» ماضی نیست یعنی فقط متعلق بگذشته نمی‌باشد، بلکه معنی یک حقیقت کلی را می‌دهد چنانکه در آیه «کانَ الْإنْسانُ کَفُوراً»(آیه ۱۶۷ سوره ۱۷) بدین معنی نیست که انسان در گذشته ناشکر و ناباور بوده و حالا نیست بلکه انسان بطور کلی ناشکر و ناباور است و غالبا این صفت در او دیده می‌شود. این استعمال و بکار بردن این کلمه در صفات الهی نه بدین معنی است که در گذشته خداوند عزیز و حکیم بوده است بلکه همیشه این صفت را دارد از قبیل «کانَ اللَّهُ عَزِیزاً حَکِیماً».»(۲۶)

در خصوص این توضیح لازم است بیافزایم که هرچند مفهوم این عبارت قرآنی مانند مثالهای مذکور گویای تکوینی بودن آن است، اما ترجمه «کان» در اینجا دقیقاً «بود» است و نه «می‌باشند» چرا که مراد «بود ازلی» است یعنی از ابتدای خلقت آدمیان، آنها به صورت «امت واحده» آفریده شده‌اند و چون این از سنن الهی است و سنن الهی هم لایتغیرند،(۲۷) این «بود»، «می‌باشند» را نیز در برمی‌گیرد، و اگر آن را به «بوده است» معادل گردانیدم هر دو مفهوم «بود ازلی» و «می‌باشند» را گویا می‌شود. بنابراین اگر بخواهیم «کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدَهً» را تحت اللفظی ترجمه نماییم، از نظر نگارنده «بوده است مردم گروهی نیازمند همزیستی» معادل مناسب و دقیقی است. 

 در دسته چهارم از ترجمه‌های تحت اللفظی؛ «امت» به «ملت» ترجمه شده است که اگر مراد؛ هم کیش و آیین بودن مردم در آیه مذکور ‌باشد، بنا به توضیحات پیشین، نگارنده این سطور آن را روا نمی‌داند، مضافاً اینکه واژه «ملت» در قرآن خود بکار رفته(۲۸) و اگر مراد هم کیش و هم آیین بودن مردم بود، در اینجا هم منطقاً باید از همین واژه استفاده می‌شد. اما اگر مرادشان مفهوم «ملیت سرزمینی» بوده باشد، مفهوماً چندان بی‌راه نرفته‌اند، هرچند که چون «واحده» را به «یگانه» ترجمه نموده‌اند، «مردم ملتی یگانه بودند» گویای این می‌شود که آدمیان، در برهه‌ای از زمان، همه تنها در یک سرزمین می‌زیسته‌اند. و البته این برداشت از «کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدَهً»، با عبارت پسینی آن تناسب ندارد که می‌فرماید: «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیّینَ مُبَشِّرینَ ومُنذِرینَ» چرا که اولاً ارتباطی میان زیست در یک سرزمین، با برانگیختن پیامبران وجود ندارد، به عبارت دیگر؛ بعث انبیاء نیازمند زیست مردمان، تنها در یک سرزمین نبوده است، بلکه منطقاً منعی در مبعوث شدن پیامبرانی در سرزمینهای متعدد با مردمان مجزا از یکدیگر وجود نداشته است. ثانیاً «النبیین» جمع آمده و این با زیست مردمان تنها در یک سرزمین در برهه‌ای محدود از زمان، تناسب ندارد.

حال ابتدا ترجمه‌هایی را که حاوی شرح و بسط یا توضیحی هستند، از نظر می‌گذرانیم، سپس به جمع بندی و نقد موارد مطروحه در آنها می‌پردازیم:

ـ دهلوی: «بودند مردمان یک گروه»(۲۹) (در نسخه‌ای دیگر از ترجمه دهلوی این توضیح آمده است: «یعنی پیش از آمدن هر پیغامبر متفق بودند با یک دیگر در دینِ او اختلاف نداشتند»)(۳۰)

ـ بهرام پور: «مردم (ابتدا) یک امت بودند» (در قسمت توضیحات این ترجمه آمده: «از امام باقر (ع) روایت شده است که این دوران به قبل از حضرت نوح (ع) مربوط می‌شود. زندگی بشر در ابتدا محدود بود و چون شریعت و قانونی وجود نداشت، همه مردم به آنچه عقل و هوش و غرایز آنها حکم می‌کرد، عمل می‌نمودند و به این معنا، امت واحد بود. ولی رفته رفته گسترش جوامع و پیدایش نیازهای گوناگون، تضاد منافع را پیش آورد و اختلافات بروز نمود. از این رو خداوند برای رفع اختلاف میان انسانها و بشارت به نیکوکاران و بیم دهی به بدکاران، شریعت و پیامبر فرستاد تا آن را با عدالت اجتماعی در زندگی و نیز با جهان آخرت آشنا سازد.»)(۳۱)

ـ فولادوند: «مردم، امتى یگانه بودند» (در قسمت توضیحات این ترجمه به نقل از تفسیر المیزان ج ۲ ص ۱۴۵ این توضیح آمده: «از روایات معصومین (ع) استفاده می‌شود که تشریع و قرار دادن دین، بعد از حضرت نوع (ع) بوده و جمله «کان الناس امه واحده» از این آیه، به دوران قبل از آن حضرت مربوط می‌شود که مردم بر اساس فطرت و سرشت الهی خود زندگی می‌کردند و از نبوت و پیامبری و دین خبری نبود. آیاتی دیگر از قرآن نیز این مطلب را تأیید می‌کند.»)(۳۲)

ـ خرمشاهی: «(در آغاز) مردم امت یگانه‌ای بودند» (در توضیحات این ترجمه آمده: «شیخ طوسی می‌گوید در معنای «امه واحده» چند قول هست: ۱) امم و فرقه‌های بین نوح و عاد ۲) آدم و ذریه اولیه‌اش یا ذریه‌ای که در آیه میثاق به آنها اشاره شده است ۳) از ابن عباس نقل شده است: امت واحده‌ای بودند در طریق کفر، نه ایمان.»)(۳۳) 

ـ کاویانپور: «(نخست) مردم امت واحدی بودند»(۳۴)

ـ گرمارودی: «مردم (در آغاز) امتی یگانه بودند»(۳۵)

ـ صالحی نجف آبادی: «مردم (در آغاز) یک امت بودند.» (از جانب ویراستار این ترجمه این توضیح اضافه گردیده است: «ظاهراً مراد از «امت واحده» در این آیه این است که مردمان در آغاز شکل‌گیری زندگی بسیط ابتدایی به طور کلی بر ایمان و فطرت الهی و انسانی خود قرار داشتند، اما بعدا به سبب روابط پیچیده اجتماعی و تضاد منافع دچار اختلاف و تفرقه شدند و با هم در ستیز و کشمکش درآمدند.»)(۳۶)

ـ نجفی: «مردم عموماً یک امت بودند. خدا بعداً پیامبران را…»(۳۷)

ـ مکارم شیرازی: «مردم (در آغاز) یک دسته بودند؛ (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد؛ در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت.»(۳۸)

ـ حجتی: «مردم، در آغاز حیات، یک دسته بیشتر نبودند و تضاد و اختلافی در بین آنها وجود نداشت.»(۳۹)

ـ ترجمه جوامع الجامع طبرسی: «مردم (در آغاز) یک دسته بیش نبودند (سپس در میان آنها اختلافات و تضادهایی بوجود آمد)…» (طبرسی در تفسیر آیه ۲۱۳ بقره نوشته: «(در این آیه خداوند حالات کفار را در گذشته بیان می‌کند): «کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدَهً»، مردم (در بدو خلقت) بر یک فطرت آفریده شده بودند (و به آنچه عقل و فطرت حکم می‌کرد عمل می‌کردند). سپس اختلافاتشان شروع شد «فبعث الله النبیین» آن گاه خداوند پیامبران را مبعوث نمود. کلمه «فاختلفوا» پس از «کان الناس امه واحده» حذف شده است، زیرا جمله «لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه» قرینه است و دلالت بر حذف آن دارد. و در قرائت عبدالله آمده است: «کان الناس امه واحده فاختلفوا فبعث الله النبیین». و برخی گفته‌اند: معنای «امه واحده» این است که همه مردم یک ملت و بر آیین کفر بودند و پس از آن که خداوند پیامبران را برانگیخت، مردم در پیروی از آنان با یکدیگر اختلاف کردند (گروهی ایمان آورده و گروهی دیگر بر کفر خویش باقی ماندند) و معنای اول مناسبتر است.»)(۴۰)

ـ قرشی: «مردم (در اول) گروهی یک نواخت بودند.»(۴۱)

ـ صفارزاده: «مردم در آغاز یگ گروه و امت بودند پس (چون اختلافات بروز کرد برای روشن شدن حق)، خدا پیامبران را…» (در قسمت توضیحات این ترجمه به نقل از قاموس قرآن مجید جلد ۱ آمده: «در جوامع اولیه، پس از خلقت حضرت آدم، انسانها از طریق فطرت هدایت می‌شدند بتدریج که نفوس و جوامع توسعه یافت طبعاً تضادهای قانون طلب در بین آنها پیدا شد، لذا خداوند پیامبران و کتاب دینی ارسال فرمود»)(۴۲)

ـ طاهری: «مردم (در آغاز) امتی واحد (و غریزی) بودند؛ (واگذاری امانت اختیار به انسان موجب اختلاف شد)» (طاهری در توضیحاتش می‌افزاید: «به تدریج شرک و نفع طلبی موجب تضاد شد.»)(۴۳)

ـ خرمدل: «مردمان (برابر فطرت در آغاز از نظر اندیشه و صورت اجتماعی یک‌گونه و) یک دسته بودند. (کم‌کم دوره‌ی صِرف فطری به پایان رسید و جوامع و طبقات پدید آمدند و بنا به استعدادهای عقلی و شرائط اجتماعی، اختلافات و تضادهائی به وجود آمد و مرحله‌ی بلوغ و بیداری بشریّت فرا رسید) پس خداوند پیغمبران را برانگیخت)»(۴۴)

ـ سراج: «بودند مردم (بحسب فطرت در آغاز تشکیل اجتماع) گروهی یگانه (بعداً اختلاف پدیدار شد)»(۴۵)

ـ میبدی: «مردمان همه یک گروه بودند بر یک ملت»(۴۶)

سورآبادی: «بودند مردمان یک گروه و یک دین ـ روز میثاق ـ ؛ بفرستاد خدای تعالی پیامبران را…»(۴۷)

ـ مجتبوی: «مردم همه یک گروه ـ یکسان و بر یک راه و روش و آیین ـ بودند، (سپس اختلاف کردند)»(۴۸)

ـ کاشفی: «بودند آدمیان یعنی آدم و اولاد او گروه یگانه بر یک ملت بعد از آن مختلف شدند.»(۴۹)

ـ نسفی: «همه مردمان یک امت بودند به ابتدا، همه بر استقامت و اهتدا؛ و بعد آن برگشتند، و بعضی دیگر کُشتند.»(۵۰)

ـ زمانی: «مردم (در آغاز اجتماع خود و پیش از بعثت رسولان الهی) امتی یک دست بودند.»(۵۱)

ـ انصاریان: «مردم (در ابتدای تشکیل اجتماع) گروهی واحد و یک دست بودند (و اختلاف و تضادی در امور زندگی نداشتند)، پس (از پدید آمدن اختلاف و نزاع) خدا پیامبرانی را…»(۵۲)

ـ ترجمه‌ المیزان: «مردم قبل از بعثت انبیاء همه یک امت بودند، خداوند به خاطر اختلافی که در میان آنها پدید آمد…»(۵۳) (در نسخه دیگر: «مردم (در ابتداء)، امت واحد بودند.»)(۵۴)

ـ مشکینی: «همه مردم (پیش از بعثت پیامبران صاحب شریعت) یک گروه بودند (که بدون شریعت آسمانی طبق اقتضای عقولشان زندگی می‌کردند، اما کم کم در امور دنیوی خود به اختلاف افتادند)، پس خداوند پیامبران را…»(۵۵)

ـ خسروی: «مردم (قبل از نوح) صاحب ملت واحده‌ای بودند (یعنی بر فطرت خدایی می‌زیستند و در زندگانی دنیا برهبری عقل و غرائز بشری بعمارت و معیشت می‌پرداختند، و در آنحال نه راه هدایت می‌پیمودند و نه مشرک و کافر بودند و بعبارت اخری خالی از دین می‌زیستند)»(۵۶)

ـ یاسری: «بودند مردم یک گروه (از زمان آدم تا عهد نوح بر یک شریعت بودند)»(۵۷)

ـ نوبری: «نوع بشر بعد از آدم تا زمانی تماماً یک امت و یک ملت بوده و متفاقاً در دین اسلام موحد بودند (بعد از ادریس پیغمبر، اختلاف افتاده، بت پرستی ظاهر گردید) بعد از آن اختلاف، خداوند تعالی پیغمبران معروفی فرستاد.»(۵۸)

ـ خواجوی: «مردمان یک ملت (اهل کشتی نوح) بودند»(۵۹)

ـ فیض الاسلام: «(پس برای تسلیت و دلداری و خورسند نمودن پیغمبر (ص) حال کفار پیش از آن حضرت را یادآورده می‌فرماید: ) مردم (بین آدم و نوح یا پس از نوح) دارای یک دین و آیین بودند (همه آنها در جهل و نادانی و ضلالت و گمراهی بسر می‌بردند، با مردم یعنی اهل سفینه و کشتی نوح پس از آنکه خدای تعالی دیگران را غرق نمود دارای دین حق و پیرو خدا و رسول بودند)»(۶۰) 

ـ ثقفی: «بودند مردم امت واحده (خلاصه مستفاد از چند روایت که در کافی و عیاشی و غیره از حضرت صادق (ع) در اینکه باب نقل شده آنستکه بعد از قتل هابیل بدست قابیل و انقراض عصر حضرت آدم (ع) و صلحاء از اولاد او حضرت شیث که وصی او بود نتوانست دین حق را اظهار نماید چون قابیل او را تهدید بقتل مینمود لذا چندی با تقیه و کتمان حق در میان آنها زیست فرمود و چون روز بروز ضلالت و سرکشی آنها تجاوز میکرد ناچار مهاجرت بیکی از جزائر نمود و در آنجا بعبادت پروردگار مشغول بود تا آنکه خداوند مصلحت را در آن دید که پیغمبرانی را مبعوث فرماید بر آنها قبل از حضرت نوح و در آنزمان مردم بمقتضای فطرت عمل مینمودند و متدین بدینی نبودند تا خداوند هدایت فرمود آنها را و قریب به اینکه معنی که ذیلا نگارش یافت در مجمع نیز از حضرت باقر (ع) نقل شده است و قمی فرموده مردم قبل از حضرت نوح دارای یک دین بودند پس اختلاف نمودند و خداوند انبیا را فرستاد و در کافی از حضرت صادق (ع) نقل نموده که ارسال انبیا برای اتمام حجت بود بر مردم و بعضی گفته‌اند سبب نزول کتاب رفع اختلاف بود و همان را مردم موجب شدت اختلاف قرار دادند بسبب تحریف و تبدیل و تغییر آن بحسب لفظ و معنی و مورد برای حسد و ظلم و حرص بدنیا پس هدایت فرمود خداوند اهل ایمان را بهمان حق که مورد اختلاف شده بود باراده و اذن و امر خود بتوسط انبیاء عظام و حاکم در اختلاف اول خدا یا کتاب است و در اختلاف دوم خدا و پیغمبر است و خداوند راهنمای مردم است بتوفیق تفکر در آیات داله بر حق بسوی بهشت و طریقه سالکان نیکو سرشت.)»(۶۱)

ـ مصطفوی: «بود مردم امتی مورد توجه و تنها، پس برانگیخت خداوند متعال پیامبران را… (منظور اینکه: مردم بجریان طبیعی همه یکنواخت و روی برنامه ساده و فطری زندگی کرده، و محتاج بودند بهدایت و سوق آنها بمراحل و منازل روحانیت و کمال و عوالم ماورای جهان ماده و طبیعت، و این از لحاظ و برای إعمال لطف و رحمت مخصوص، پیامبرانی برای تعلیم و تربیت و تکمیل نفوس آنها مبعوث ساختیم. و تعبیر به ناس: برای اشاره کردن بجهت عمومی آنها باشد، و تعبیر به امت: برای اینکه در جمع آنها خصوصیت و امتیاز و صفت مخصوصی نبود، بجز اینکه مورد توجه بودند از جهت استعداد انسانی و قابلیت تربیت و تعلیم، و از این جهت مورد لطف قرار گرفتند. زیرا الطاف الهی متوقف بوجود زمینه و مقتضی باشد.)»(۶۲)

ـ صادقی: «مردمان (در گمراهی) امتی یگانه بودند»(۶۳)

ـ بلاغی: «مردم (در آغاز خلقت) یکسان (در زیان) بودند»(۶۴)

  همانگونه که ملاحظه شد در ترجمه‌هایی که حاوی شرح و بسطی هستند، برخی تنها به افزودن «در آغاز» یا «در ابتدا» اکتفا کردند و امت واحده را منحصر در آغاز خلقت یا ابتدای تشکیل اجتماع دانسته‌اند. در این میان عده‌ای قید کرده‌اند که این امت واحده بودن به جهت این بوده که در میان مردم تضاد و اختلافی وجود نداشته است. برخی زیست بر حسب فطرت یا غریزه را دلیل عدم تضاد و اختلاف دانسته‌اند. گروهی علاوه بر افزودن «در آغاز»، امت واحده بودن را به معنای یک ملت و هم آیین بودن قلمداد نموده‌اند. برخی دگر، به جای قید «در آغاز»، «قبل از بعثت انبیاء» را محدوده امت واحده تلقی نموده‌اند. البته بعضی با آوردن نام یکی از انبیاء این محدوده را تخصیص بیشتری زده‌اند، مثلاً گفته‌اند قبل از نوح یا ادریس، یا امت واحده را تنها مختلص اهالی کشتی نوح پنداشته‌اند. زین العابدین رهنما در این خصوص می‌نویسد: «در این آیه کلمه «کان» را مفسران اختصاص بزمان بین آدم و ادریس یا نوح یا بعد از طوفان داده‌اند.»(۶۵) در میان مترجمان چند نفری هم نظری متفاوت ارائه کرده‌اند و مردم را در گمراهی یا زیان، امت واحده دانسته‌اند.

در مقام جمع بندی باید گفت؛ علی‌رغم اختلاف در توضیحاتی که مترجمان به ترجمه تحت اللفظی از «کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدَهً» افزوده‌اند، اما تقریباً همگی مفهوم «گروه یکدست و یکپارچه و عاری از اختلاف و تضاد» را از امت واحده افاده نموده‌اند که البته محل بحث است و از نظر نگارنده این سطور؛ فهمی در بی‌راهه است که علاوه بر توضیحاتی که در بررسی ترجمه‌های تحت اللفظی در همین مقال آمد، ان شاء الله توضیحات بیشتر در مقاله «بازنگری در مفهوم امت واحد در قرآن» متعاقباً خواهد آمد. در خصوص مترجمانی هم که مردم را در گمراهی یا زیان، امت واحده دانسته‌اند، هنگامی که نگارنده به بررسی مفهوم امت واحد در سراسر قرآن در مقاله مذکور بپردازد، ناروایی آن روشن خواهد شد.

اما اینکه بار معنایی امت واحده در این آیه چه می‌باشد، وجهی از اهمیت است، وجه دیگر تعلیل فرستادن پیامبران است که برخی مترجمان آن را بروز اختلاف و تضاد در میان مردم پس از دوره زیست فطری یا غریزی و هدایت اولیه دانسته‌اند. برخی آمدن خود پیامبران را منشأ اختلاف پنداشته‌اند و عده‌ای دیگر عدم وجود هدایت الهی در میان مردمان و ضرورت نیاز بدان را دلیل بعث انبیاء قلمداد کرده‌اند. با توجه به مطول شدن این نوشتار؛ نظر نگارنده در خصوص تعلیل فرستادن پیامبران را نیز به مقاله «بازنگری در مفهوم امت واحد در قرآن» احاله می‌دهم.

در پایان، از دوستان و بزرگوارانی که مرا از محتویات برخی منابع مطلع نمودند، سپاسگزارم.

 

نیما حق پور ـ ۲۸ آذر ۱۳۹۶

nima.haghpoor@gmail.com

www.t.me/pazeljahanbini

 

پی نوشتها:

۱ـ ترجمه‌هایی که نگارنده تاکنون به آنها دسترسی یافته عبارتند از ۵۸ ترجمه از آیتی، ارفع، اسفراینى، اشرفى، الهی قمشه‌ای، امین، انصاریان، انصارى، برزى، برقعی، بروجردى، بلاغى، بهرام پور، پاینده، پورجوادى، ترجمه المیزان (موسوی)، ترجمه تفسیر طبری، ثقفی، حجتى، حلبى، خرم دل، خرمشاهی، خسروى، خواجوی، دهلوی، رازی، رضایى، رهنما، زمانی، سراج، سورآبادی، شاهین، شعرانى، صادقی، صالحی، صفارزاده، صلواتی، طاهری، طبرسی، فارسی، فولادوند، فیض الاسلام، قرشى، کاشفی، کاویانپور، گرمارودى، مجتبوى، مشکینى، مصباح زاده، مصطفوى، معزی، مکارم، میبدی، نجفى، نسخه دهم هجری، نسفی، نوبری، یاسری.

۲ـ القرآن الکریم، ترجمه محمد کاظم معزی، نشر صابرین، چاپ دوم ۱۳۸۷

۳ـ نرم افزار نور، ترجمه عبدالمحمد آیتى، انتشارات سروش، چاپ چهارم ۱۳۷۴

۴ـ نرم افزار نور، ترجمه اصغر برزى، بنیاد قرآن، چاپ اول ۱۳۸۲

۵ـ نرم افزار نور، ترجمه سید کاظم ارفع، مؤسسه تحقیقاتى و انتشاراتى فیض کاشانى، چاپ اول ۱۳۸۱

۶ـ نرم افزار نور، ترجمه محمود اشرفى تبریزى، انتشارات جاویدان، چاپ چهاردهم ۱۳۸۰

۷ـ ترجمه قرآن ابوالقاسم پاینده، مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان (ناشر چاپی: گوتنبرگ)

۸ـ نرم افزار نور، ترجمه کاظم پورجوادى، بنیاد دایره المعارف اسلامى، چاپ اول ۱۴۱۴ ق

۹ـ نرم افزار نور، على اصغر حلبى، انتشارات اساطیر، چاپ اول ۱۳۸۰

۱۰ـ نرم افزار نور، ابوالحسن شعرانى، انتشارات اسلامیه، چاپ اول ۱۳۷۴

۱۱ـ القرآن کریم، ترجمه جلال الدین فارسی، ناشر انجام کتاب، چاپ اول ۱۳۶۹

۱۲ـ نرم افزار نور، عباس مصباح زاده، سازمان انتشارات بدرقه جاویدان، چاپ اول ۱۳۸۰

۱۳ـ نرم افزار نور، تاج التراجم فى تفسیرالقرآن للاعاجم، ابوالمظفر شاهفوربن طاهر اسفراینى، انتشارات علمى وفرهنگى، چاپ اول ۱۳۷۵

۱۴ـ قرآن کریم، ترجمه محمود صلواتی، انتشارات مبارک، چاپ اول ۱۳۸۷

۱۵ـ ترجمه تابش قرآن، سید ابوالفضل ابن الرضا برقعی قمی، صفحه آرایی و ترتیب: گروه علمی فرهنگی موحدین

۱۶ـ قرآن کریم، ترجمه داریوش شاهین (اینترنت)

۱۷ـ قرآن مجید، ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای، انتشارات اسوه، چاپ دوم  

۱۸ـ نرم افزار نور، ترجمه سید محمد ابراهیم بروجردى، انتشارات صدر، چاپ ششم ۱۳۶۶

۱۹ـ قرآن کریم با چهار ترجمه کهن، برگرفته از تفسیر طبری، تفسیر سورآبادی، تفسیر ابوالفتوح رازی، تفسیر کشف الاسرار، استخراج و تنظیم: محمد شریفی، فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم، چاپ اول ۱۳۹۵

۲۰ـ نرم افزار نور، مسعود انصارى خوشابر، نشر و پژوهش فرزان روز، چاپ اول ۱۳۷۷

۲۱ـ قرآن کریم با چهار ترجمه کهن، برگرفته از تفسیر طبری، تفسیر سورآبادی، تفسیر ابوالفتوح رازی، تفسیر کشف الاسرار، استخراج و تنظیم: محمد شریفی، فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم، چاپ اول ۱۳۹۵

۲۲ـ قرآن کریم، برگردانی کهن از قرآن کریم، مترجم: نامعلوم (ظاهرا متعلق به قرن دهم) به کوشش دکتر علی رواقی، گروه نشر آثار فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، چاپ اول ۱۳۸۳

۲۳ـ نرم افزار نور، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، سیده نصرت امین، ناشر: نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱

۲۴ـ ترجمه و تفسیر رهنما، زین العابدین رهنما، ناشر چاپی: کیهان، ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان.

۲۵ـ نرم افزار نور، ترجمه محمدعلى رضایى اصفهانى و همکاران، موسسه تحقیقاتى فرهنگى دارالذکر، چاپ اول ۱۳۸۳

۲۶ـ ترجمه و تفسیر رهنما، زین العابدین رهنما، ناشر چاپی: کیهان، ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان.

۲۷ـ به استناد آیات ۶۲ احزاب، ۴۳ فاطر، ۲۳ فتح و ۳۰ روم.

۲۸ـ بقره ۱۲۰ و ۱۳۰، آل عمران ۹۵، نساء ۱۲۵، انعام ۱۶۱، اعراف ۸۸ و ۸۹، یوسف ۳۷ و ۳۸، ابراهیم ۱۳، نحل ۱۲۳، کهف ۲۰، حج ۷۸، ص ۷

۲۹ـ تفسیر حسینی، ترجمه شاه ولی الله محدث دهلوی، تفسیر ملاحسین الواعظ الکاشفی، چاپ کراچی پاکستان

۳۰ـ القرآن الکریم و ترجمه معانیه الی اللغه الفارسیه، شیخ شاه ولی الله دهلوی، مجمع الملک فهد لطباعه المصحف الشریف، چاپ اول ۱۴۱۷ ق.

۳۱ـ تفسیر یک جلدی مبین، ابوالفضل بهرام پور، انتشارات آوای قرآن، چاپ سوم ۱۳۹۱

۳۲ـ قرآن حکیم و شرح آیات منتخب، ترجمه محمد مهدی فولادوند، انتشارات مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول ۱۳۸۹

۳۳ـ قرآن حکیم، ترجمه، توضیحات و واژه‌نامه از بهاء الدین خرمشاهی، انتشارات دوستان، چاپ اول ۱۳۸۴

۳۴ـ نرم افزار نور، ترجمه احمد کاویانپور، سازمان چاپ وانتشارات اقبال، چاپ سوم ۱۳۷۸

۳۵ـ نرم افزار نور، ترجمه گرمارودى، انتشارات قدیانى، چاپ دوم ۱۳۸۴

۳۶ـ القرآن الکریم، ترجمه نعمت الله صالحی نجف آبادی، ویراستار محمد علی کوشا، انتشارات کویر، چاپ اول ۱۳۹۴

۳۷ـ نرم افزار نور، تفسیر آسان، محمد جواد نجفى خمینى، انتشارات اسلامیه، چاپ اول ۱۳۹۸ ق

۳۸ـ قرآن مجید، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن کریم

۳۹ـ نرم افزار نور، ترجمه سید مهدى حجتى (گلى از بوستان خدا)، انتشارات بخشایش، چاپ ششم ۱۳۸۴

۴۰ـ ترجمه تفسیر جوامع الجامع، فضل بن حسن طبرسی، ناشر چاپی: بنیاد پژوهشهای اسلامی، ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان

۴۱ـ نرم افزار نور، تفسیر احسن الحدیث، سید على اکبر قرشى، بنیاد بعثت، چاپ سوم ۱۳۷۷

۴۲ـ قرآن حکیم با ترجمه فارسی و انگلیسی، طاهره صفارزاده، انتشارات کلهر، چاپ اول ۱۳۸۴  

۴۳ـ قرآن مبین (ویرایش سوم)، علی اکبر طاهری قزوینی، انتشارات قلم، چاپ دوم ۱۳۹۵

۴۴ـ تفسیر نور، ترجمه مصطفی خرم دل، نشر احسان، چاپ دهم ۱۳۹۳

۴۵ـ نرم افزار نور، ترجمه رضا سراج ، شرکت سهامى انتشار

۴۶ـ قرآن کریم با چهار ترجمه کهن، برگرفته از تفسیر طبری، تفسیر سورآبادی، تفسیر ابوالفتوح رازی، تفسیر کشف الاسرار، استخراج و تنظیم: محمد شریفی، فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم، چاپ اول ۱۳۹۵

۴۷ـ قرآن کریم با چهار ترجمه کهن، برگرفته از تفسیر طبری، تفسیر سورآبادی، تفسیر ابوالفتوح رازی، تفسیر کشف الاسرار، استخراج و تنظیم: محمد شریفی، فرهنگ نشر نو با همکاری نشر آسیم، چاپ اول ۱۳۹۵

۴۸ـ نرم افزار نور، ترجمه سید جلال الدین مجتبوى، انتشارات حکمت، چاپ اول ۱۳۷۱

۴۹ـ تفسیر حسینی، ترجمه شاه ولی الله محدث دهلوی، تفسیر ملاحسین الواعظ الکاشفی، چاپ کراچی پاکستان

۵۰ـ تفسیر نسفی، ترجمه‌ای کهن از قرآن مجید به فارسی موزون و مسجع به ضمیه آیات، امام ابوحفص نجم الدین عمر بن محمد نسفی (۴۶۲ – ۵۳۸)، به تصحیح دکتر عزیزالله جوینی، انتشارات سروش، چاپ دوم ۱۳۹۰

۵۱ـ ترجمه روشنگر قرآن کریم، کریم زمانی، نشر نامک، چاپ اول ۱۳۹۱

۵۲ـ القرآن الکریم، ترجمه حسین انصاریان، نشر تلاوت، چاپ یازدهم ۱۳۹۴

۵۳ـ نرم افزار نور، ترجمه تفسیر المیزان، سید محمد باقرموسوى همدانى، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم ۱۳۷۴

۵۴ـ القرآن الکریم، ترجمه از تفسیر قیم المیزان، سید محمد موسوی همدانی، مؤسسه انتشارات یادمان فلسفی، چاپ اول ۱۳۸۴

۵۵ـ نرم افزار نور، ترجمه على مشکینى، الهادى، چاپ دوم ۱۳۸۱

۵۶ـ نرم افزار نور، ترجمه وتحقیق مفردات الفاظ قرآن، سید غلامرضا خسروى حسینى، انتشارات مرتضوى، چاپ دوم ۱۳۷۵

۵۷ـ قرآن مجید، ترجمه محمود یاسری، ناشر چاپی: بنیاد فرهنگی امام مهدی (عج)، ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان

۵۸ـ قرآن مجید با تفسیر کشف الحقایق،ترجمه حاج عبدالمجید صادق نوبری، سازمان چاپ و انتشارات اقبال، چاپ دوم ۱۳۸۳

۵۹ـ القرآن الحکیم، ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی، چاپ اول ۱۳۶۹

۶۰ـ نرم افزار نور، ترجمه سید على نقى فیض الاسلام ، انتشارات فقیه، چاپ اول ۱۳۷۸

۶۱ـ روان جاوید در تفسیر قرآن مجید، محمد ثقفی تهرانی، ناشر چاپی: برهان (۱۳۹۸ ق)، ناشر دیجیتال: مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان

۶۲ـ تفسیر روشن، حسن مصطفوى، مرکز نشر کتاب، ۱۳۶۷

۶۳ـ ترجمان وحی، ترجمه و تفسیر محمد صادقی تهرانی، انتشارات شکرانه، چاپ اول ۱۳۸۵

۶۴ـ حجه التفاسیر و بلاغ الإکسیر، سید عبد الحجت بلاغى، انتشارات حکمت، ۱۳۸۶ ق

۶۵ـ ترجمه و تفسیر رهنما، زین العابدین رهنما، ناشر چاپی: کیهان، ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان.

 

۰ ۰ آرا
ارزیابی شما
صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
حم کدی
حم کدی
دی ۱۷, ۱۳۹۶ ۷:۵۱ ق٫ظ

شاید بتوان عنوان “امت” را به دسته ای از جانداران داد که فقط وفق آمال و آرمان های خود زندگی می کنند و بهمین علت تابع غرایز و نفسانیات خویش می باشند. جهت تعالی ایشان است که پیامبرانی بنا به امر پروردگار عالم از میان خود آن شعوب و قبائل در راستای تبلیغ دین ( به معنای حساب و کتاب خلقت ) برسالت مبادرت می کنند. بلحاظ عدم اکراه در دین انواع اختلافات عقیدتی پیش آمده و برسمیت شناخته میشود. در این میانه برخی با خود -محوری حق مانحن فیه را مورد سرپوش یا کفر قرار داده فلذا تنازع و… مطالعه بیشتر»

مهانیان
مهانیان
آذر ۲۹, ۱۳۹۶ ۳:۰۸ ب٫ظ

با سلام، ترجمه مرحوم محمد باقر بهبودی در کتاب معانی القرآن : مردم قبل از رسالت رسولان امتی بودند بر یک روش که با خرد و وجدان خود راه زندگی را می گشودند. از آن پس خداوند رحمان پیامبران را پیاپی گسیل داشت تا مردم را به بهشت آخرت نوید دهند و از آتش آخرت بیم دهند. خداوند با ارسال رسولان دستور و فرمان را به درستی نازل کرد تا دستور او در اختلافات مردم حاکم و داور باشد نه اراده و فرمان حاکمان. متأسفانه دستور آسمانی و قانون الهی نیز دچار اختلاف شد و کسی راه این اختلافات را… مطالعه بیشتر»

2
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx