داعشیّات

 امیرحسین ترکاشوند: در چند ماه گذشته، هرازگاه خبری از اقدامات شگفت و گاه تنفرآمیز داعش به گوش میرسد و متأسفانه این اقدامات را خود آنها، برگرفته از متون دینی میدانند! داعش مخفف دولت اسلامی عراق و شام است و یعنی میخواهند جامعه را بر مبنای احکام اسلامی اداره کنند پس باید دید در متون اسلامی که مجموعه ای از احکام…

 امیرحسین ترکاشوند: در چند ماه گذشته، هرازگاه خبری از اقدامات شگفت و گاه تنفرآمیز داعش به گوش میرسد و متأسفانه این اقدامات را خود آنها، برگرفته از متون دینی میدانند! داعش مخفف دولت اسلامی عراق و شام است و یعنی میخواهند جامعه را بر مبنای احکام اسلامی اداره کنند پس باید دید در متون اسلامی که مجموعه ای از احکام راستین ، تحریفات ، جعلیّات ، برداشتهای درست و نادرست و… است چه چیزهای نگران کننده ای یافت میشود که نیاز به بررسی دقیق دارد تا راست (یعنی واقعاً اسلامی) از ناراست (یعنی نفوذ یافته در اسلام) جدا شود.

 ***

داعشیّات؛ پیش گفتار

|امیر حسین ترکاشوند|

 

در چند ماه گذشته، هرازگاه خبری از اقدامات شگفت و گاه تنفرآمیز داعش به گوش میرسد و متأسفانه این اقدامات را خود آنها، برگرفته از متون دینی میدانند! داعش مخفف دولت اسلامی عراق و شام است و یعنی میخواهند جامعه را بر مبنای احکام اسلامی اداره کنند پس باید دید در متون اسلامی که مجموعه ای از احکام راستین ، تحریفات ، جعلیّات ، برداشتهای درست و نادرست و… است چه چیزهای نگران کننده ای یافت میشود که نیاز به بررسی دقیق دارد تا راست (یعنی واقعاً اسلامی) از ناراست (یعنی نفوذ یافته در اسلام) جدا شود.

روایات ساختگی ، تحریفات و آموزه های نادرستِ به ظاهر اسلامی، آتش زیر خاکسترند! که هر از گاه در جنبشهای اسلامی سر بر میآورند و ممکن است آتش به جان قافله پیشرفت بشریّت بیندازند پس باید استخراج شده و مورد شناسایی قرار گیرند و به مردم و تصمیم گیران معرفی شوند تا خدای ناکرده به گمان اسلامی بودنشان وقت و انرژی کشورمان را برای احیای آنها هدر نداده و جامعه را به عقب نکشانیم.

لزوم بازنگری در متون دینی:

در این باره نباید خود را به تجاهل و تغافل زد و از وجودشان اظهار بی اطلاعی کرد چه، سرانجام سراغمان خواهند آمد و اگر مجهّز نباشیم خود و نسلهای بعد را در کام گشادشان فرو خواهند برد بنابراین باید به بازنگری در متون دینی پرداخت و تکلیف خود را با این متون مشخص کرد و تفکیک آموزه های واقعی از غیر واقعی را در دستور کار قرار داد و به ویژه آن را ضرورتی حیاتی برای نظام جمهوری اسلامی دانست.
فرد مذهبی تلاش میکند سراپای زندگیش بر پایه آموزه های دینی باشد: اگر از فقیه و متکلم چیزی بشنود همان را ملاک عمل و معرفت خود میداند اگر حدیث و روایتی ببیند به مضمونش ایمان میآورد و اگر آیه قرآن بشنود که دیگر جای خود دارد. زیست دینی تمام اوقات شبانه روزش را اشغال میکند و عمل به هر یک از موارد دینی را وجهه همت خود قرار میدهد. روزانه ده ساعت در شهر و محل کار حضور می یابد و با شمار زیادی زن روبرو میشود اما به چهره هیچیک از آنان نمی نگرد زیرا شنیده است که نگاه کردن به چهره نامحرم گناه دارد (مثل اکثر جوانان مذهبی در اوایل انقلاب). این ده ساعت را در ۳۶۵ روز و سپس در سنّ او ضرب کنید ببینید چه عدد بزرگی میشود! حال اگر در این میان کسی ثابت کرد که بر اساس آموزه های دینی، نگاه به چهره زنان حرام نیست در این صورت چه احساسی نسبت به آنهمه تکلف که برای خود ایجاد میکرد در وی به وجود میآید؟ آن عدد خیلی خیلی بزرگتر میشود اگر بخواهید این نفر ساعت را در مورد همه مردانی که در طول تاریخ اسلام به آن دستور عمل کردند به دست آورید. پس میبینید که لزوم بازخوانی و بازنگری در متون دینی چه اندازه جدی است به ویژه که در ایران پس از استقرار جمهوری اسلامی، تلاش میشود اوامر و نواهی شرع، مبنای نظم و قانونگزاری در جامعه شود.

۹۵% باقی مانده است:

یکی از محققان با تأسف فراوان از جنایات داعش، اما اعمال و رفتار آنان را برگرفته از متون به ظاهر اسلامی (و در واقع تحریفی و جعلی) می دانست. او گفت آنچه تاکنون توسط چنین گروه ها ، نظامات و تشکیلاتی پیاده شده فقط پنج درصدِ احکام به ظاهر اسلامی است و هنوز نود و پنج درصدِ دیگر از این احکام در راه است و فرصت ظهور و پیاده شدن پیدا نکرده است! من نیز پس از شنیدن این عبارت تکان دهنده تصمیم گرفتم و فایلی با نام ۹۵% باز کردم تا این نوع احکام را شناسایی و استخراج کنم و به مرور با شما خواتندگان در میان گذارم تا معلوم شود اگر فرصت به دست این نوع قبایل افتد به کجا می برندمان؟

بر این اساس و به سهم ناچیز خود بنا دارم در سلسله مقالاتی، به معرفی برخی از این احکام ،که در متون اسلامی جا خشک کرده ولی اسلامی نیست و با قرآن (به عنوان سند بالادستی اسلام) سازگاری ندارد، بپردازم. عنوان کلی این مجموعه را داعشیّات نامیدم.

بازبینی آرای عقل گریز:

چندی پیش یکی از مراجع حوزه ،در جریان دیدارمان با وی، چنین گفت: «ما میخواهیم اسلام به گونه ای باشد که دنیا بپذیرد، اسلامی که دنیا نپذیرد فایده ندارد، شبها خوابم نمیبرد و همیشه این پرسش در ذهنم است که چرا و چگونه و چه کنیم که اسلام را بپذیرند». ایشان در همین رابطه از عزم خود برای مرور فقه و شناسایی آرا و احکامی که موجب عدم گرایش به اسلام و رویگردانی از آن است و نیز از تصمیم خود برای بازبینی این موارد و همچنین از رویکرد عقلانی در این مسیر سخن به میان آورد و گفت: «تمام اسلام عقلانیت است».
اینک من نیز در استقبال از این وعده بسیار مهم، برخی از این موارد را در مقالات آتی میآورم تا وی و دیگر مراجع و متخصصان دردمند و شب نخواب!، به بازبینی و بازخوانی آنها بپردازند.

صدای پای بوکوحرام:

محققی ارجمند از تصمیم خود برای نگارش مقاله ای با عنوان “صدای پای بوکوحرام” گفت و مرا به کمک فراخواند؛ بنده نیز از عزم خود برای نگارش داعشیات گفتم.
-گروه اسلامگرای بوکوحرام چند ماه پیش ۲۷۶ دختر دانش آموز مسیحی ۱۵ تا ۱۸ ساله را از مدرسه ای در شمال شرق نیجریه ربود! و این کار را خواست خداوند دانست! بوکوحرام پس از چند روز اعلام کرد که دختران ربوده شده مسلمان شدند! و تصویری نیز از آنان در حال نماز و با حجابی کامل نمایش داده و گفتند: آنها هرگز نباید به مدرسه می رفتند و در عوض باید ازدواج می کردند. این گروه تهدید کرد که دختران یادشده را به عنوان برده میفروشد. ۲۱۹ تن از دخترکان مطابق خبری که این گروه به تازگی اعلام کرد مسلمان شده و به عقد مردان مسلمان درآمدند! گفتنی است شماری از دانش آموزان در همان اوایل توانستند بگریزند. گروه بوکوحرام در تلاش برای برپایی حکومت اسلامی در شمال شرقی نیجریه ، شمال کامرون و نیجر است. بوکوحرام در زبان محلی یعنی آموزش مدرسه ای حرام!. ایشان خواهان تعطیلی تمام مدارس کشور هستند

-گروه اسلامگرای داعش چندی پیش در جریان حمله به شهر کردنشین سنجار واقع در نینوای عراق چند هزار دختر و زن ایزدی مذهب را مال خود کرد و پس از تجاوز جنسی به ایشان، برخی را با به راه انداختن بازار برده فروشان به فروش رساند ، برخی را میان مردان متعدد دست به دست کرد و جهاد نکاح (پیاپی به رختخوابهای متعدد روانه ساختن) راه انداخت و برخی را وادار به مسلمانی و پرده نشینی و بردگی جنسی نمود. این گروه در مجله خود (دابق) موضوع به بردگی گرفتن زنان ایزدی را افتخار خود دانسته و مدعی اند که «ما بخشی از شریعت را که به بندگی گرفتن انسانهاست احیا و زنده کرده ایم اینان اقلیتی بت پرستند که شیطان را عبادت میکنند زنان ایزدی پس از بازداشت به همراه فرزندانشان، بر اساس شرع، بین مبارزین که در نبرد سنجر مشارکت کرده بودند، تقسیم شدند و یک پنجم آنها نیز به عنوان خمس به دولت اسلامی تحویل داده شدند. این نخستین عملیات گسترده به بندگی گرفتن خانواده‌های مشرک به شمار می‌آید. البته پیش از این نیز چنین عملیاتی انجام شده اما در مقایسه با عراق بسیار کوچک بوده است. تنها قضیه معروف در این رابطه عملیات به بندگی گرفتن زنان و کودکان مسیحی در فیلیپین و نیجریه از سوی مجاهدان آنجا بوده است». برپایه برآوردها بین پنج تا هفت هزار زن ایزدی از روستاهای مناطق کردنشین اسیر شدند که یا فروخته شده و یا تحویل اعضای داعش شدند. اخبار تازه حکایت از آن دارد که داعش با صدور اطلاعیه ای قیمت زنان ایزدی و مسیحی را بر اساس سنین مختلف تعیین کرده و در معرض فروش قرار داده است. داعش سخت کوشانه به دنبال بازگشت خلافت و برپایی حکومت اسلامی است. این گروه از ملیتهای مختلف عضو میگیرد.

-بخشی از مذهبیون ایران به موی پیدای دختران و زنان اعتراض جدی داشته ، آن را مهمترین مسئله نظام جمهوری اسلامی میدانند و خواهان ریشه کنی این پدیده در جامعه اند. ایشان خواهان جدی تر شدن پایبندی زنان و دختران به حجاب و مداخله حکومت و مردم در این باره هستند. تنها ذهنیّتی که ایشان از امر به معروف و نهی از منکر دارند فقط و فقط همین حجاب است (حال آنکه موی پیدای زنان هیچ جایگاهی در ذهن امام حسین هنگام بیان عبارت “ارید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر” نداشت! و همچنین است در تمام ۹ آیه قرآن که در همین باره است). حال تصور کنید اگر شماری (ولو بسیار بسیار کم) از میان مذهبیون یادشده، با شنیدن خبر اسیدپاشیهای اخیر به چهره دختران و زنان اصفهانی ، ذوقی در دلشان پدید آمده باشد در این صورت آیا تشابهی میان این شمار مفروض معدود با جنایات بوکوحرام و داعش وجود ندارد!؟ این مقایسه را نکردم تا این جریان داخلی را با آن گروه های خارجی یکی بدانم، هرگز! زیرا اسیدپاشی و اعمالی از این دست در نزد همین جریان (که رقبایشان آنها را تندرو میخوانند)، چنان تنفّرآور است که مرتکب آن را یا “جاسوس بیگانه” یا “فردی روانی” و یا “نفهمی مستحق مقابله به مثل و بلکه اعدام” میدانند. با اینهمه اما باید به هوش بود. (افسوس که دختران چهره از دست داده، امسال نتوانستند همانند سالهای گذشته باشند و: در مراسم محرم و عاشورای حسینی شرکت کنند ، به هیئت و تکیه روند ، دسته های زنجیرزنی و سینه زنی را با ذوق تماشا کنند و با شور و شوق دخترانه در صف غذای نذری بایستند. خواهر آسیب دیده و عزیزم! تو را به امام حسین! از سال آینده ،ولو با رویی پوشیده، به مراسم بازگرد. مدالی که چند روز پیش میثم جهانی پور قهرمان رزمی کار جهان و فرزند جانباز، به یکی از همین آسیب دیدگان اهدا کرد، در واقع نه فقط از سوی او بلکه از سوی تمام جریانات مذهبی و همه ایرانیان به تک تک آسیب دیدگان بود) دلیل دیگر برای نادرست بودن این مقایسه آن است که اخبار وحشتناک بوکوحرام و داعش در خصوص دختران و زنان! به همان اندازه برای دیگر آحاد مردم مسلمان ایران دردآور و بهت آور است که برای این بخش از مذهبیها! با اینهمه باید دانست که ریسمانهای شیطان نامرئی است و آرام آرام ، نامحسوس و پله پله! جلوی پای آدمی نهاده میشود و او را تا ته چاه همراهی میکند.

قابلیّت هر نوع رویکرد:

تعجب نکنید! متون به ظاهر اسلامیِ ما (که آن را چون میراثی گرانبها قرنهاست بر دوش حمل می کنیم و کمرمان در زیر بار گران آن خمیده گشته) چنان ملغمه ایست که تاب هر برداشت ، زیست و تفکری را داشته و برای هر کدام (ولو ۱۸۰ درجه مخالف هم) میتوان از درونش استناد و استشهاد فراهم کرد! این واقعیتی است که به عنوان پیش درآمد بحثها باید به آن توجه داشت و بابت آن افسوس خورد. یعنی میخواهم بگویم متونی که به عنوان میراث اسلامی در اختیار ماست قابلیت هر استناد ، نتیجه گیری و رویکردی را دارد! در این متون غوغایی برپاست ، هر آدمی (با گرایشهای متنوع و مخالف) را راضی میکند و برای هر یک از آنها استناد به ظاهر دینی دارد ، جمع اضداد متنافر است ، گویی موجودات یعنی اجزای درون این متن، به جان هم افتاده و نزاع سنگین و نبرد تن به تن میانشان جریان دارد؛

-یکی میگوید گسترش اسلام با زور شمشیر، دیگری میگوید تنافی دعوت زورکی با ذات اسلام
-یکی میگوید فاطمه در نه سالگی شوهر کرد (و ما نیز باید از وی الگو بگیریم) دیگری میگوید او در ۱۸ سالگی ازدواج کرد (و تازه نه به قصد الگودهی).
-یکی میگوید سنّ تکلیف دختران نه سالگی است دیگری میگوید سیزده سالگی
-یکی میگوید زنان موپیدا را در جهنم از همان مو آویزان میکنند دیگری میگوید دختران امام علی در روز عاشورا با موهای نمایان و پریشان به ایراد سخنرانی برای یاران حسین پرداختند
-یکی میگوید خانه کسی که در نماز جماعت شرکت نمیکند را باید آتش زد دیگری میگوید وقتی سنگین وبیحال هستی اصلاً نماز نخوان
-یکی میگوید اصلاح دیگران ولو با قوه قهریه دیگری میگوید با عمل خود و نه حتی با زبان
-یکی عجم را تحقیر و تضعیف میکند و لایق خواری و بردگی میداند دیگری به ذکر فضایلش میپردازد و در اوج علم و ایمان میشماردش
-یکی میگوید حضرت فاطمه، دیده شدن اندامِ تماماً! پوشیده اش حتی در برابر نابینا را روا نمیدانست دیگری میگوید وی سخنرانی و اعتراض در برابر همگان با رویی باز و حتی آشفته مو را روا شمرد

استقبال از نشان دادن متن های مشکل آفرین:

یکی دیگر از محققان ارجمند، از اقدامم ابراز خرسندی کرد و خواهان نشان دادن موارد مشکل آفرین شد. وی نیز در تأیید سخن آن مرجع به آیاتی از قرآن که ایمان را برآمده از خواست درونی فرد میداند و نه حتی زور خدا! استناد کرد. ایشان در ادامه، به وجود مبانی دیگر و راهگشا بودنِ آن مبانی در حل مسئله پرداخت.

دانش در برابر داعش:

دانش اسم مصدر است برای دانستن، همانند کوشش برای کوشیدن. باید کوشش کرد تا هر یک از ریشه های اقدامات دهشتناک داعش شناسایی و از درون متون استخراج شده و در معرض بازبینی اهل فن قرار گیرد تا بلکه به کمک این دانش از سرنوشت داعش برهیم.

جدی ترین مشکل و اصلی ترین راز در اُفت فرهیختگی این است که ما افراد مذهبی در مواجهه با متن دینی مذهبی، از پیش باخته هستیم و داشته های خدایی و امکانات نهادینه در خود (عقل و خرد ، عاطفه و احساس و…) را تعطیل کرده و تسلیم محض متن (آیه ، حدیث و تفسیر) میشویم و در واقع هنگام مطالعه متن، خود را خلع سلاح میکنیم (زیرا هر آموزه موجود در متون دینی را درست و دقیق و مقدس میشماریم): اگر متن بگوید با حیوانات مهربانی کنید و آزارشان ندهید ما نیز می پذیریم و اگر بگوید انسان خطاکار را با سنگسار زجرکش کنید باز می پذیریم پس عاطفه و احساس خدادادی ملاک نیست بلکه متن ملاک است و ما ماشین هستیم!. نیز اگر متن حاوی مطلبی علمی و عقلایی باشد ما می پذیریم و اگر خلاف عقل و ضد علم باشد باز می پذیریم و این نشان میدهد که در این مواجهه علم و خرد خدادادمان مهم نیست بلکه این متن است که مهم است و ما باید به صورت ماشینی به آن وفادار باشیم غافل از آنکه دین بر پایه همین داشته های خدادادی استوار است و برای راهیابی به احکام و معارف دینی باید مجهز به عقل ، احساس و دیگر چیزهای تعبیه شده در وجود خود بود زیرا مثلاً متن آیه با وجود سلامت از تحریف لفظی اما ممکن است دچار تحریف معنوی شده باشد و یا تفسیر نادرستی از آن شده باشد و متن حدیث نیز ممکن است اساساً ساختگی باشد و از پیامبر و ائمه صادر نشده باشد و با جعلش حتی آیاتی روشن از قرآن را به قربانگاه خود کشانده باشد و ..

در مقاله بعدی با عنوان “داعشیات۱- شوهردادن دخترکان” به دیدارتان خواهم آمد و در آن اسنادی از فقه فریقین آورده میشود که چگونه به شوهردادن دخترانی که در سنین کودکی و نوجوانی هستند تشویق میشود!

بیست ونهم آبان نودوسه

امیرحسین ترکاشوند

صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید: