روش شناسی تحقیق در علوم انسانی – ۳

 چکیده ی جلسه ی سوم مورخه ی ۱۵/۱۰/۱۳۹۰ – (از درسگفتارهای استاد ملکیان): سه نکته در باب روش فلسفی: الف) مفاهیم فلسفی، مفاهیم نظری اند.  ب) مفاهیم فلسفی دلالت می کنند بر امور عام یا بر نقیض امور عام و یا تضایف امور عام  ج) روش فلسفی در باره ی همه ی موجودات جهان هستی سخن می گوید، اما سخن…

 چکیده ی جلسه ی سوم مورخه ی ۱۵/۱۰/۱۳۹۰ – (از درسگفتارهای استاد ملکیان):

سه نکته در باب روش فلسفی: الف) مفاهیم فلسفی، مفاهیم نظری اند.  ب) مفاهیم فلسفی دلالت می کنند بر امور عام یا بر نقیض امور عام و یا تضایف امور عام  ج) روش فلسفی در باره ی همه ی موجودات جهان هستی سخن می گوید، اما سخن گفتنی خاص.

شرح سه نکته ی پیش گفته:

۱-مفاهیم به دو دسته ی مفاهیم نظری و مفاهیم تجربی تقسییم می شود. مفهوم تجربی عبارت است از مفهومی که از طریق ادراک حسی و یا درون نگری قابل ادراک باشد. اما مفهوم نظری محصول ادراک حسی و یا درون نگری نیست و از روش تجربی به دست نمی آید. فرق دیگر مفاهیم نظری و تجربی در این است که برای به دست آوردن مفاهیم تجربی، کاملا منفعلیم اما ذهن ما در تولید مفاهیم نظری، کاملا فعال است. اصلا ذهن است که این مفاهیم را می سازد و عینیت خارجی ندارند. اغلب مفاهیم از جنس مفاهیم نظری اند.

مفهوم نظری حاصل نظریه پردازی در باره ی جهان است. به تعبیری دیگر، ما با جهان و هستی به نحو مطلقا خام مواجه نمی شویم، بلکه ذهن ما از پیش، دارای طرح واره و یا شابلنی است که آن را بر هستی می افکنیم تا موجودات را فهم کنیم. کانت برای شرح چنین ویژگی، از مفهوم مقولات فاهمه یی سخن می گفت. قدما معتقد بودند که عروض مفاهیم فلسفی در ذهن و اتصاف شان در خارج است. به این معنا که مفاهیم در ذهن تولید می گردند و در خارج از ذهن، مصروف می شوند. مانند مفهوم علیت، که عینیت خارجی ندارد بلکه امری ذهنی است و ما با تولید این مفهوم، جهان خارج و مناسبات میان موجودات را ادراک می کنیم.

۲-هر شیئی، دارای دو گونه صفت است. صفاتی که یک شیئی دارد، از آن رو که شیئی است. و صفاتی که شیئی دارد، از آن رو که شیئی خاص است. به تعبیر دیگر، موجودات واجد صفاتی عام هستند و در این صفات با سایر موجودات دیگر هیچ تفاوتی نمی کنند. صفاتی هم چون: موجود بودن، وحدت، تشخص، علیت، بالفعل بودن، از جمله ی صفات عام موجودات است. در زبان فلسفی به این صفات، امور عامه تعبیر می شود. در برابر امور عامه، امور خاصه قرار می گیرد. خاصه ها، صفات خاص شیئی است. امور عامه، معمولا واجد نقایضی هم هستند. به عنوان مثال، نقیض علیت، عدم علیت، نقیض وجود، عدم و نقیض وحدت، کثرت است. علاوه بر این، مفاهیم فلسفی، با مفاهیم متضایف هم همراهند. مثلا، برای تعریف مفهوم پدر، مفهوم فرزندی هم به میان می آید. بدون در نظر گرفتن مفهوم فرزندی، مفهوم پدر را و بدون مفهوم معشوق، مفهوم عاشق را نمی توان دریافت. نتیجه این که مفهوم فلسفی، هم بر امرعام و هم نقیض و هم متضایف آن مفهوم دلالت می کند.

۳-روش فلسفی در سطحی حرکت می کند که با سایر روش ها در تضاد قرار نگیرد. روش فلسفی در طول دیگر روش های دیگر است و از این رو مزاحم هیچ روش دیگری نمی شود. فلسفه در یک سطح خاص و علوم تجربی در سطح دیگر با موجودات روبرو می شود. از این جا است که موضوع متافیزیک سطح  ها مطرح می گردد.

تقسیم بندی علوم:

۱.گستره ی علوم تاریخی:

الف) خود تاریخ مثل: تاریخ اقتصادی جهان، تاریخ سیاسی جهان، تاریخ حقوق، تاریخ علم و فن و هنر، تاریخ دین و مذهب، تاریخ نهاد خانواده. و….  ب) لغت شناسی یک علم تاریخی است زیرا محقق با تتبعات تاریخی به معنای لغات می پردازد. ج) دستور زبان یا علم صرف و نحو. د) جغرافیای تاریخی، مانند: تاریخ شهر تهران، تاریخ شهر قاهره و یا تاریخ کشور ایران و … در جغرافیای تاریخی تحولات و تغییرات جغرافیایی شهرف کشور و …را مطالعه می کنند.

۲.گستره ی علوم تجربی:

علوم تجربی به دو دسته ی بزرگ علوم تجربی طبیعی و علوم تجربی انسانی قابل تقسیم است. علوم تجربی طبیعی، سه رشته ی علمی دارد. فیزیک، شیمی و زیست شناسی. علوم تجربی انسانی شامل روان شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، سیاست، حقوق، اخلاق می شود.

۳.گستره ی علوم فلسفی:

علوم فلسفی به چهار گروه بزرگ تقسیم می شود. اصناف علوم فلسفی را می توان در چهار دایره ی محیط بر یک دیگر ترسیم کرد. در دایره ی کوچک (دایره ی اول)، مابعدالطبیه، معرفت شناسی و فلسفه ی منطق قرار می گیرد. در دایره ی بزرگتر(دوم) این زیر شاخه ها قرار دارند: فلسفه ی ذهن. فلسفه ی زبان، فلسفه ی عمل، فلسفه ی اخلاق، فلسفه ی تاریخ، فلسفه ی دین، فلسفه ی عرفان، فلسفه ی هنر. در دایره ی سوم، این گروه قرار می گیرند: فلسفه ی تجربی انسان، فلسفه ی تاریخ، فلسفه ی الهیات، فلسفه یعلوم تجربی طبیعی، فلسفه ی اخلاق(به معنای دوم)، فلسفه ی زیبا شناختی، فلسفه ی حیات،  فلسفه ی علوم تفسیری، فلسفه ی علوم اجتماعی. در دایره ی چهارم: فلسفه ی فیزیک، فلسفه ی شیمی، فلسفه ی زیست شناسی، فلسفه ی سیاست، فلسفه ی جامعه شناسی و ….

دو نکته: در هر دایره یی که بخواهید اتخاذ موضوع کنید، ابتدا باید در موضع تان در دایره ی قبل از آن روشن و شفاف شده باشد. بنابر این تمام شاخه های فلسفی به مابعدالطبیعه، معرفت شناسی و فلسفه ی منطق محتاجند. و نکته ی دوم این که سه قسم مابعدالطبیعه و معرفت شناسی و منطق با یک دیگر، نیاز دو سویه دارند.

۴.گستره ی علوم تفسیری:

گستره ی علوم تفسیری و به یک معنا، آن چه امروزه با عنوان هرمنوتیک از آن یاد می کنند، به این بستگی دارد که کدام متن مورد تفسیر قرار می گیرد. به تعبیر دیگر به تعداد متونی که مورد تفسیر هرمنوتیکی قرار می گیرد، شاخه های علم تفسیری داریم. مثلا: هرمنوتیک متن، هرمنوتیک دینی و مذهبی(به معنای تفسیر متون دینی و مذهبی)، هرمنوتیک ادبی، هرمنوتیک فلسفی. هرمنوتیک فلسفی وقتی ممکن است که همه ی موجودات و هستی را چون هایدگر و گادامر، به منزله ی یک متن و موجود دال بدانیم.

 تهیه و تنظیم توسط  علی زمانیان  به تاریخ:  24 دی ۱۳۹۰

صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید: