سید حسین نصر و انواع اعتقاد به خدا

 میثم مولایی*:خبرگزاری مهر در تاریخ ۳۰ فروردین سال جاری (۱۳۹۴) به نقل از شماره ششم نشریه عصر اندیشه مصاحبه‏ای با دکتر سید حسین نصر را با عنوان « فلسفه غربی به بن‌بست بزرگی رسیده است »، در خروجی سرویس دین و اندیشه خود قرار داد. بخشی از این مصاحبه به این شرح است : « اگر فقط به غرب مدرن…

 میثم مولایی*:خبرگزاری مهر در تاریخ ۳۰ فروردین سال جاری (۱۳۹۴) به نقل از شماره ششم نشریه عصر اندیشه مصاحبه‏ای با دکتر سید حسین نصر را با عنوان « فلسفه غربی به بن‌بست بزرگی رسیده است »، در خروجی سرویس دین و اندیشه خود قرار داد. بخشی از این مصاحبه به این شرح است :

« اگر فقط به غرب مدرن و مدرنیسم توجه کنیم و این سؤال را مطرح کنیم، میتوانیم بگوییم از قرن هفدهم که تجدد در تمدن غرب ریشه گرفت، دو نوع نگاه مختلف به خداوند و مفهوم الهی پدید آمدند. یکی چیزی که به آن میگویند Theism، یعنی اعتقاد به اینکه خدایی هست، اما عالم را خلق کرده و کاری به آن ندارد. خداوند حقیقتی است خارج از این عالم و این عالم برای خودش قوانینی دارد. در واقع خدا دستی در این عالم ندارد.

دوم کسانی که حتی منکر این هم بودند و این جریان برمیگردد به فیلسوفان فرانسوی، از جمله «پییر بل» در قرن هفدهم و یا «کارل مارکس»، «فوئر باخ» و… که در قرن نوزدهم تقویت میشود و در قرن بیستم اوج بیشتری میگیرد. اینها اساساً منکر مبداء و الوهیت هستند و خداوند را انکار میکنند. دسته سوم شبیه ما مسلمانان و عدهای مسیحیان هستند و معتقدند خداوند بر خلقت خود حاکمیت دارد ».
دکتر نصر در این مصاحبه در تعریف خداباوری (Theism )، آن را اعتقادی می دانند که سه ویژگی اعتقادی دارد :
(۱) خدا وجود دارد،
(۲) خدا خالق است
(۳) خدا پس از خلق جهان در جهان دخالت نمی کند.

این تعریف هم درست است و هم نادرست است. نادرستی آن از این جهت است که معنای خداباوری را تحت سه ویژگی اخیر مصادره می کند. اما درست است چون یکی از سه ویژگی اخیر معنای خداباوری را در خود دارد که عبارت باشد از گزاره ۱. اجازه دهید در ادامه این نکات را توضیح دهم.

در مورد خدا سه گونه اعتقاد / باور می توان داشت، که آنها را می توان بر اساس گزاره های زیر بیان کرد، مورد اول همان گزاره ۱ است که عبارت بود از :
(۱) خدا وجود دارد؛
اما موارد دیگر :
(۴) خدا وجود ندارد.
(۵) نه می دانم خدا وجود دارد و نه می دانم خدا وجود ندارد.

اصطلاحا اعتقاد به ۱ را، « خداباوری یا Theism » می نامند و به ترتیب برای موارد بیان شده در ۴ و ۵ از اصطلاحات « خداناباوری یا Atheism » و « ندانم ـ باوری / لاادری گرایی یا Agnosticism » استفاده می شود. بنابراین در تعریف دکتر نصر از Theism نکته‏ی درستی یافت می شود و آن حضور گزاره ۱ است. گروه دومی که دکتر نصر از آنها نام می برد را باید قائلین به ۴ قلمداد کرد. اما ندانم ـ باوران از این جهت که ابراز عدم معرفت به ۱ دارند با خداباوران متفاوت هستند و از آن جهت که ابراز عدم معرفت به ۴ دارند، متفاوت از خداناباورانند، راسل را می توان یکی از ندانم ـ باوران در شمار آورد.

اما خداباوری خود انواع گوناگونی را در بر می گیرید؛ این دیدگاه را می توان بطور کلی به دو بخش تقسیم کرد :

(۶) خدا وجود دارد و این خدا موجودی متعالی از طبیعت است.
(۷) خدا وجود دارد و این خدا همان طبیعت است.

اجازه دهید در ابتدا مورد ۷ را بشکافیم. بر اساس این مورد، خدا همان طبیعت است. می توان این اعتقاد را به عرفا و با عنوان وحدت وجود و نیز به فلاسفه ای همچون اسپینوزا نسبت داد. از این دیدگاه با اصطلاح « همه ـ خداباوری یا Pantheism » هم یاد می شود.
اما مورد ۶ را که در تقابل با همه ـ خداباوری است می توان « نا همه ـ خداباوری یا Nonpantheism » نامید. در این مورد خدا و طبیعت یکی نبوده و خدا برتر از طبیعت شناخته می شود. اما همین مورد باز هم انواعی دارد :

(۸) خدای متعالی از طبیعت وجود دارد و این خدا خالق جهان است.
(۹) خدای متعالی از طبیعت وجود دارد و این خدا صانع جهان است.

هر دو مورد ۸ و ۹، محتوای گزاره ۶ را در بر می گیرند اما یکی خدا را خالق جهان می داند و دیگری آن را صانع جهان. به طور ساده صنعتگر کسی است که چیزی را ایجاد می کند اما این ایجاد او محصول مواد و اشیایی است که از قبل موجود هستند؛ اما در مقابل خالق کسی است که چیزی را از عدم و بدون نیاز به هیچ ماده اولیه ایجاد می کند. از جمله کسانی که به ۹ اعتقاد داشتند افلاطون و ارسطو هستند. دمیورژ به عنوان خدای افلاطون و محرک نامتحرک به عنوان خدای ارسطو، خالق جهان نبودند، بلکه مانند صنعتگری هستند که جهان را از ماده ای ازلی و ابدی ایجاد کردند.

اما مورد ۸ باز تقسیم بندی دارد :

(۱۰) خدای متعالی از طبیعت و خالق جهان وجود دارد و پس از خلقت در جهان دخالتی نمی کند.
(۱۱) خدای متعالی از طبیعت و خالق جهان وجود دارد و پس از خلقت در جهان دخالت می کند.

مورد ۱۰ همان چیزی است که پیش از این از دکتر نصر، طی موارد ۱ تا ۳، با عنوان خداباوری یا Theism یاد کردیم. اما بر اساس تقسیم بندی های صورت گرفته مشخص می شود که این مورد تنها یکی از انواع خداباوری است بنابراین در تعریف دکتر نصر، معرّف ( به کسر راء ) اخص از معرّف ( به فتح راء ) است. مورد ۱۰ را اصطلاحا « دادباوری / خداگرایی طبیعی یا Deism » می نامند. دادباوران معتقدند که خدا گرچه متعالی از طبیعت و خالق جهان است اما در امور جهان چه بصورت تکوینی و چه به صورت تشریعی دخالتی نمی کند. از این رو این دیدگاه ضرورت نزول وحی و دین از سوی خدا را نفی می کند.

اما در این میان اصطلاح خداباوری امروزه بیشتر برای مورد ۱۱ به کار می رود. به عبارت دیگر می توان آن را واژه ای منقول دانست که دلالت بر ۱۱ دارد که دقیقا بر عکس استعمال دکتر نصر است. از سوی دیگر شاید برخی بخواهند مواردی نظیر « چند ـ خداباوری یا Polytheism » و « یک ـ خداباوری / یکتاپرستی یا Monotheism » را جایی در این تقسیم بگنجانند. شاید بهترین جایی که این دو را می توان جای داد همین مورد ۱۱ باشد. چراکه بیشتر یا بهتر است بگوییم همه معتقدین به این دو نحله نقش خدا یا خدایان را در زندگی خود پر رنگ می بینند بنابراین اعتقاد دارند که خدا / خدایان در زندگی و جهان دخالت می کنند.

 

* پژوهشگر و دانش آموخته فلسفه دین

۰ ۰ آرا
ارزیابی شما
صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

7 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
Ali
Ali
اردیبهشت ۳, ۱۳۹۴ ۳:۱۴ ق٫ظ

[quote name=”Ali”][quote name=”حسین”]مقاله مطلب جدیدی نداشت. نه رفرنس دارد و نه در متن به منابع رجوع داده شده. انواع خداباوری یا خدا ناباوری را در ویکی پدیا نیز می توان بطور مفصل تر مطالعه کرد[/quote] کاملا موفقم!نمی‌فهمم که چرا سایت نیلوفر با انتشار این دست مطالب خواننده‌های جدی خودش رو افسرده می‌کنه! ———–سایت نیلوفر امکانی برای نشر یادداشت ها و مقالات دانشوران و اساتیدی است که علاقه مندند نظرات خود را در معرض اطلاع و داوری خوانندگان این سایت قرار دهند.[/quote] دوستان عزیز ما هم انقدر ناسپاس نیستیم که زحمات سایت نیلوفر را نادیده بگیریم. اما مساله اینجاست که همطراز… مطالعه بیشتر»

حسین
حسین
اردیبهشت ۳, ۱۳۹۴ ۳:۰۸ ق٫ظ

[quote name=”مولایی”]با عرض سلام
امیدوارم این توضیحات بخشی از ابهامات پیش آمده را مرتفع کند. از مسئولین سایت وزین نیلوفر هم عذرخواهی می کنم که اگر دیرکرد پاسخ به انتقادات باعث شده برخی دوستان سایت را هجمه انتقادات خود از بابت انتشار این مطلب به زعم ایشان بی محتوا، قرار دهند.[/quote]
از حسن توجه شما به انتقاداتم تشکر می کنم و نحوه پاسخ شما به انتقادات را تحسین می کنم. بسیار ممنون ایام به کام

مولایی
مولایی
اردیبهشت ۲, ۱۳۹۴ ۶:۴۳ ق٫ظ

با عرض سلام هنگام نگارش این نوشته متاسفانه یک اشتباه نگارشی پیرامون معادل Deism رخ داده است که بر خود واجب دیدم در اینجا آن را اصلاح نمایم. به عنوان یکی از معادلها « دادباوری » قرار داده شده است. که شکل نگارشی صحیح « دادارباوری » است. اما اجازه دهید به انتقادات هم پاسخ دهم. مورد اول این است که این یاداشت مطلب جدیدی نداشته است. این گفته هم از حیثی درست است و هم از حیثی نادرست. از این حیث درست است که اگر کسی مطالعات جدی در حوزه فلسفه دین داشته باشد این مطالب برای او تازگی… مطالعه بیشتر»

Ali
Ali
اردیبهشت ۱, ۱۳۹۴ ۲:۵۷ ب٫ظ

[quote name=”حسین”]مقاله مطلب جدیدی نداشت. نه رفرنس دارد و نه در متن به منابع رجوع داده شده. انواع خداباوری یا خدا ناباوری را در ویکی پدیا نیز می توان بطور مفصل تر مطالعه کرد[/quote]

کاملا موفقم!
نمی‌فهمم که چرا سایت نیلوفر با انتشار این دست مطالب خواننده‌های جدی خودش رو افسرده می‌کنه!

———–
سایت نیلوفر امکانی برای نشر یادداشت ها و مقالات دانشوران و اساتیدی است که علاقه مندند نظرات خود را در معرض اطلاع و داوری خوانندگان این سایت قرار دهند.

مهدی
مهدی
اردیبهشت ۱, ۱۳۹۴ ۱۲:۲۳ ب٫ظ

به نظرم مطلب تامل برنگیزی بود..چرا که تفکر سنت گرای بزرگی همچون سید حسین نصر را بر اساس چارچوب فلسفه دین تحلیل و نقد کرده اند….

نیما
نیما
اردیبهشت ۱, ۱۳۹۴ ۸:۰۰ ق٫ظ

بنظرم ضعیف ترین دفاعی که خداباوران میتوانند داشته باشند شماره ۳ هست، یعنی خدا وجود دارد اما دخالت نمیکند. یا رومی رومی، یا زنگی زنگی. شاید جواب خدا این باشد:
تا نیمه چرا ای دوست، لاجرعه مرا سرکش
من فلسفه ای دارم، یا خالی و یا لبریز

حسین
حسین
اردیبهشت ۱, ۱۳۹۴ ۳:۴۵ ق٫ظ

مقاله مطلب جدیدی نداشت. نه رفرنس دارد و نه در متن به منابع رجوع داده شده. انواع خداباوری یا خدا ناباوری را در ویکی پدیا نیز می توان بطور مفصل تر مطالعه کرد

7
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx