جواز ازدواج دختران لوط پیامبر(ع) با مردان متعدد در قرآن

| سیدمجتبی روشنایی | مجتهد شبستری در نظریه ی قراءت نبوی از جهان بیان می دارد که ما با متنی به نام قران مواجه هستیم وقراءت عقلانی و غیر دگماتیک از آن را می توان در یک جمله به توحید(قران موحدانه نگریستن و موحدانه زیستن ونه عقیده به وجود خدای یکتا) تعبیر کرد وبدون اینکه  وحیانی بودن این متن پیش…

| سیدمجتبی روشنایی | مجتهد شبستری در نظریه ی قراءت نبوی از جهان بیان می دارد که ما با متنی به نام قران مواجه هستیم وقراءت عقلانی و غیر دگماتیک از آن را می توان در یک جمله به توحید(قران موحدانه نگریستن و موحدانه زیستن ونه عقیده به وجود خدای یکتا) تعبیر کرد وبدون اینکه  وحیانی بودن این متن پیش فرض گرفته شود قران بیان کننده ی توحید پیامبر اسلام است یعنی پیامبر بشکل توحیدی به جهان می نگریست و جهان را توحیدی می فهمید و این نگرش و زیست توحیدی پیامبر در قران منعکس شده است .

ایشان می افزایند که زبان با پنج محور قوام پیدا میکند و هر کلامی برای قابل فهم بودن باید این ها را داشته باشد.

  محور اول: محور گوینده ،محور دوم: محور شنونده که زبان متوجه او می شود،محور سوم : محور زمینه ی متن که جایگاه زبان است، محور چهارم:محور جماعت و اهل آن زبان که زبان در میان آنها   وسیله ی تفاهم مشترک است ،محور پنجم : محور محتوا که زبان آنرا بیان می کند .

-این ملاحظات فلسفی درباره زبان که امروزبیشترین طرفداران را میان فیلسوفان زبان دارد روشن می‌کند که زبان یک پدیده انسانی جمعی و دارای ارکان و مقومات متعدد است و تنها در جایی تحقق پیدا می‌کند که همه آن ارکان و مقومات موجود باشند و با فقدان بعضی از آنها، زبان به کلی منتفی می‌شود .علی القاعده اگر کسی مدعی شود که کلامی توسط فرشتگان برای او قراءت می شود وآن را برا ی مخاطبینش قراءت کند این کلام برای مخاطبینش بی معنی خواهد بود چون مقوم اول که گوینده است برای کلام وجود ندارد واگر پیامبر بگوید که این کلام از جانب خدا هست باز هم برای مخاطبین قابل فهم نخواهد بود چون خداوند در آن زبان با مخاطبین مشترک نیست.اما مواجهه ی مخاطبین پیامبر نشان می دهد که آنها کلام را فهمیده اند و متن قران که نشان دهنده ی گفتگو های بین پیامبر و مخاطبین هست  دال بر این مفاهمه است.

از این رو شبستری می فرمایند که قران نگرش توحیدی پیامبر به جهان و فهم توحیدی جهان از جانب پیامبر است.

کلام مفهوم عقلانی، پدیده‌ای است که در بطن و متن زندگی اجتماعی ـ تاریخی انسان پدید می‌آید و در سطوح مختلف و با پرسش‌های گوناگون تفسیر می‌شود و معنا و مفهوم می‌یابد. لازمه آن توضیحات این است که هم «معنای متن» و هم «تفسیر و فهم متن» امور تاریخی هستند. معنای تاریخی بودن معنای متن این است که هر گفتار و یا نوشتار در شرایط معین تاریخی (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، معرفت‌شناختی، زبانی و …) یعنی «جهانی معین و مشخص از جهانهای ممکن برای انسان» پدید می‌آید و معنا دهی آن مقید به آن شرایط و آن جهان است چون در آنها شکل می‌گیرد و در آنها پدید می‌آید و نه در جای دیگر. اگر. آن شرایط و جهان تاریخی عوض شود آن معنا دیگر وجود نخواهد داشت و همان گفتار یا نوشتار معنای دیگری خواهد داد. اگر یک گفتار یا نوشتار در شرایط و جهان تاریخی معینی مثلاً جهان اعراب حجاز ۱۴ قرن قبل معنای «فرمان دادن» (امر) بر انجام یک عمل یا «بر حذر داشتن» (نهی) از ارتکاب یک عمل را به مُخاطب اِفاده می‌کرده در شرایط و جهان متفاوت تاریخی دیگر، امر و یا نهی‌ای را متوجه مخاطب نمی‌کند و مخاطب آن را به گونه‌ای دیگر می‌فهمد. معنای تاریخی بودن تفسیر و فهم هم این است که هر تفسیر کننده‌ای گفتار و یا نوشتار گذشتگان را در آن شرایط و جهان تاریخی که خودش در آن قرار دارد تفسیر می‌کند ومی فهمد .

در این نوشته با مراجعه به ایات ۷۷الی ۷۹ سوری هود و تحلیلی از این آیات همچنین با بیان نظر مفسرین سنتی در مورد این آیات سعی می کنیم  به شکل تطبیقی بر اساس  نظریه ی شبستری تفسیر  مفسرین سنتی این آیات را مورد بررسی قرار میدهیم .

وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطاً سِی‏ءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَقَالَ هذَا یَوْمٌ عَصِیبٌ ٭ وَجَاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَمِن قَبْلُ کَانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ قَالَ یَاقَوْمِ هَؤُلاءِ بَنَاتی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَلاَ تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی أَلَیْسَ مِنکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ ٭ قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّکَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِیدُ (۷۷الی۷۹هود)

و همین که فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از دیدن آنان (که به صورت جوانانى زیبا روى مجسم شده بودند) سخت ناراحت شد، (چون مردمش به آسانى از آنگونه افراد زیبا روى نمى گذشتند) و خود را در برابر قوم بیچاره یافت و زیر لب گفت : امروز روز بلائى شدید است.  

در همین لحظه مردم آلوده اش با حرص و شوقى وصف ناپذیر به طرف میهمانان لوط شتافتند، چون قبل از این ماجرا اعمال زشتى (در همجنس بازى ) داشتند. لوط گفت : اى مردم این دختران من در سنین ازدواجند، مى توانید با آنان ازدواج کنید، براى شما پاکیزه ترند، از خدا بترسید و آبروى مرا در مورد میهمانانم نریزید، آخر مگر در میان شما یک مرد رشد یافته نیست.

گفتند اى لوط تو خوب مى دانى (که سنت قومى ما به ما اجازه نمى دهد) که متعرض دخترانت شویم، و تو خوب مى دانى که منظور ما در این هجوم چیست

مفسرین سنتی این ایات را چنین تفسیر کرده اند:

این آیات اشاره به قوم لوط است و ماجرای این قوم را شرح می دهد آیه ی ۷۸ مربوط است به یورش قوم لوط به سوی مهمانان لوط پیامبر جمله ی معترضه در بین آیه (وَمِن قَبْلُ کَانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ)مشخص میکند که این یورش بقصد سوء است و از همین رو لوط پیامبر با دانستن خواسته ی آنها دختران خود را به آنها عرضه می دارد .

علامه در تفسیر المیزان می گویید لوط پیامبر قصد دارد با عرضه ی دخترانش منظور آنها را از طریق حلال تامین کندو آنها را از فحشا باز دارد علامه می فرمایند تعبیر به اطهر لکم بیان کننده ی این مطلب است که لوط قصد ازدواج دختران خود با قوم داشته است و این خواست پیامبر ارتکاب فحشا ی زنا نبوده است و بیان اتق الله در آیه بیان گر همین ازدواج هست زیرا در زنا تقوای الهی وجود ندارد .

برخی مفسرین معتقدند که این عرضه ی دختران به قوم اشاره به همه ی دختران قوم می باشد چون پیامبر مانند پدر کل قوم بوده است اما علامه معتقد است این ادعا ها خلاف ظاهر آیه است و از الفاظ آیه هیچ دلیلی بر آن وجود نداردایشان حرمت ازدواج دختر مسلمان با کفار را در شریعت ابراهیم (ع) جایز می داند.

بعد از درخواست لوط پیامبر از قوم آنها چنین پاسخ می دهند(قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّکَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِیدُ) تو خود این را میدانى و مى دانى که ما چه مى خواهیم و منظورمان از این هجوم چیست

در مورد پاسخ قوم لوط وجوهی را مطرح کرده اند  از آنجای که لازم هست تا روشن شود که بحث های طرح شده از سوی مفسرین چه سمت و سویی داشته و دارد این وجوه را ذکر می کنیم .

برخی کلام آنان را به نداشتن حاجت معنا کرده و بعضى از مفسرین گفته اند : وقتى انسان به چیزى احتیاج نداشته باشد گویا حقى هم در آن ندارد. و بنا به گفته این مفسرین، در کلام مورد بحث نوعى استعاره بکار رفته است.

بعضى دیگر گفته اند: حق نداشتن آنان از این جهت بوده که آنها نمى خواسته اند با دختران وى ازدواج کنند و معنى گفتارشان این است که : ما حق نداریم با دختران تو بیامیزیم، براى اینکه آمیزش با آنان مستلزم ازدواج است و ما ازدواج نمى کنیم. پس منظورشان از نفى حق نفى سبب حق یعنى ازدواج است.

بعضى دیگر گفته اند: مراد از حق، بهره و نصیب است نه حق قانونى و یا عرفى، و معنى گفتارشان این است که ما رغبتى به دختران تو نداریم چون آنها زن هستند و ما اصلا میلى به جنس زن براى شهوترانى نداریم.

به اعتقاد علامه قوم لوط نظر آن جناب را به خاطرات خود او جلب کرده و به یادش آورده اند که از نظر سنت قومى، ایشان حقى به دختران او ندارند زیرا آنها از جنس زنانند، و خود او مى داند که منظورشان از حمله ور شدن به خانه اش چیست.

 نظریات ذکر شده کل بیانات  مفسران سنتی در مورداین آیات است که اگر اراء دیگری هم باشد حول همین محور میچرخد اما با مراجعه به متن آیات و نگاه مفسران سنتی به آن نکاتی توجه انسان را به خود جلب میکند.

علی ای حال در آیه ی ۷۷ قران کریم میفرمایند که فرستادگان پیامبر در غالب جوانانی زیبا بر لوط پیامبر و قوم متمثل شده اند و این در حالی بوده که فرستادگان قبل ملاقات با لوط پیامبر با ابراهیم (ع)دیدار کرده اند و از قطعیت عذاب الهی نسبت بقوم لوط گفته اند جای سوال دارد که دلیل چنین تمثلی(بشکل مردان زیبا) بر قوم لوط چه بوده است در حالی که می دانستند قوم مرتکب چه افعالی می شوند وبا توجه به قطعیت عذاب موضوع امتحان قوم نمی تواند باشد.

مسله ی مهم دیگراین است که لوط پیامبر دخترانش را به قوم عرضه میکند و میگوید اینها برای شما پاکترند مفسران سنتی در تفسیر این آیه از هر دری سخنی گفته اند تا جایی که علامه در مورد تفاسیرآانان میگوید: این توجیهات شبیه دست و پا زدن با الفاظ است و ظاهر آیات هیچ دلالتی بر آن ندارند.

مورد قابل توجه ی دیگر پاسخ قوم به عرضه ی دختران از جانب لوط پیامبر است که میگویند از قبل دانستی که ما بر دختران تو حقی نداریم .این گفته ی قوم بیانگر اینست که لوط از قبل دختران خود را بر قوم عرضه میکرده است.

وجه مشترک همه ی مفسران در بیان آیات تلاش آنهاست برای توجیه دو مطلب است یکی اینکه اثبات کنند مراد لوط پیامبر از عرضه ی دختران ازدواج است نه فحشا و هر کدوم سعی کرده اند بنحوی بیان خود را توجیه کنند که منظور لوط از ازدواج چند دختر با قوم چه بوده است که درنقل قول مفسران ذکر کردیم اما  همه ی تلاش ها خلاف ظاهر ایه است و لوط پیامبر دخترانش را به کل قوم عرضه میکند برای ازدواج و این عرضه از روی اضطرار نبوده که برای نجات میهمانان باشد بقرینه ی پاسخ قوم که می گویند قبل هم دخترانت را عرضه کردی و پاسخ دادیم که حق ما نیست.

مورد دوم توچیه پاسخ قوم به عرضه ی دختران از جانب لوط پیامبر است که حرف صریح قوم که گفته اند٭( قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِی بَنَاتِکَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّکَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِیدُای نوح تو از قبل هم دخترانت را برما عرضه کردی و فهمیدی ما حقی برای ازدواج با دخترانت نداریم)بنحوی توجیه کنندکه خلاف ظاهر آیه است .

علی ای حال پاسخ قوم به لوط پیامبر مشخص میکند که قوم خود را نسبت به هم جنس دارای حق می دانستند نه جنس مخالف .اما این پاسخ نقطه ی ابهام دیگری ایجاد میکند که آیا زنان قوم هم خود را نسبت به هم جنسشان دارای حق می دانستند نه مردان قوم ، آتش افروختن زن لوط پیامبر و اگاه نمودن قوم از ورود میهمانان و آگاه کردنشان و دعوت آنها بر ابهام این آیه می افزاید که آیا همسر لوط هم چنین حقی برای مردان و زنان قوم را باورمند بوده است ،بقرینه ی ایه ی ۸۱ مشخص می شود که زنان قوم لوط پیامبر هم همچون مردان قوم بودند و ارتباطشان با همجنسشان بوده از آنجایی که فرستادگان خداوند از لوط می خواهند که فقط با اهلش قوم را ترک کند وزنش را نیز به همراه نبرد که او نیز همچون قوم گرفتار عذاب خواهد شد اگر زنان قوم گناه مشابه نداشتند دلیلی نبود بر عذابشان و همینطور فقط عرضه ی دختران لوط برای قوم، بلکه میتوانست زنان قوم یا حداقل زنان مومن قوم را بر مردان قوم عرضه کند. .با قرینه های موجود که ذکر کردیم رمز آیه ی که لوط پیامبر دخترانش را به کل قوم عرضه می دارد گشوده میشود زیرا قوم لوط مردان ارتباط با مردان را حق خود می دانستند و زنان با زنان اما دختران لوط به لوط پیامبر ایمان آورده بودند و لوط فقط دخترانش را داشته است تا به قوم عرضه کند و همانطور که علامه گفته بودند مفسرین برای توجیه آیه به دست و پا زدن و لفاظی افتاده و در صدد تحمیل نظریاتشان بر آیه  بخلاف ظاهر آیه بوده اند.و ظاهر آیه صراحت دارد که لوط دخترانش را بکل قوم عرضه می کند. می توان با شواهد موجود در آیه تحلیل های بسیاری از این داستان کرد اما از آنجایی که همینقدر گفته وافی به مقصود است بدان اکتفاء می کنیم.

همان طور که بیان شد روشن گردید که مفسران  سنتی در تفسیر این ایات  دچار خطا هایی شده اند و همینطور نقاط ابهام زیادی در آن باقی گذاشته اند که ما سعی کردیم آن موارد را برجسته کنیم.

 با مشاهده ی تلاش زیادمفسران ی بر تحمیل مقصود خودشان بر ظاهر آیه ، پرسشی که برای ما که با آیات و تفسیر مفسران سنتی رو برو هستیم مطرح می شود اینست که چرا این اتفاقات روی داده است و مفسران سنتی هم تفسیر درستی حتی در خوانش سنتی از آیات عرضه نکرده اند و هم خلاف ظاهر سخن گفته اند ؟

قبل از پاسخ به این پرسش باید پاسخ پرسش دیگری را داشته باشیم ،اوامر و نواهی که در احکام وجود دارند  چگونه اند؟از کدام واقعیت حکایت می کنند ؟به عبارت دیگر ارزش های دینی و گزاره های ان چه پشتوانه های دارند ؟ایا این مفاهیم جزء مفاهیم اخلاقی هستند که همه ی نظریات در مورد ارزش های اخلاقی در مورد انها مطرح شود ؟ اما بنظر همه موافق این امر نباشند و چه بسا بسیاری از مفاهیم دینی را اخلاقی ندانند ،همان طور که بغیر از دین داران سنتی مواردی مثل اعدام و حد و تعذیر ها و عذاب ها و… اخلاقی نمیدانند .

ما برای تعریف از واقیعت  ارزش های دینی تعریف ایت الله مصباح یزدی را مد نظر قرار می دهیم و فرض می گیریم که ارزش های دینی دارای این واقعیت هستند که رابطه با سعادت دارند یعنی همه ی احکام دینی رابطه علی معلولی با سعادت اخروی انسان دارند که منجر به این سعادت میشوند .

پاسخ به چند پرسش که در مورد خطاهای مفسران در مورد تفسیر ایات لوط (ع)مطرح کردیم را با پرسش اغاز میکنیم .

باید از مفسران پرسید که شما زنا و فحشاء را بر چه اساسی قبیح  میدانید ایا این فعل حاکی از یک امر واقعی می باشد ؟اگر هست ان امر واقعی چیست ؟

فرض بگیریم هیچ انسانی در عالم وجود ندارد منطقا مفهومی بنام فحشاءو…نیز وجود ندارد چون این مفاهیم با وجود انسان معنی پیدا می کنند واز رابطه ی انسان ها این مفاهیم انتزاع می شود و انسان خالق این مفاهیم است.

نهایت  پاسخی که بتوان به این پرسش داد همان نگاه ایت الله مصباح در مورد ارزش های دینی است .از اینرو وقتی فحشاء در ارتباط دین و سعادت معنی پیدا میکند(مصباح یزدی) .و این معنی را خداوند به این ارزش ها داده است با مربوط دانستن انها باسعادت انسان ،چرا خداوند نتواند به نحو دیگری  برای اقوام دیگر برای ارزش های دینی معنا دهد و ازدواج چند دختر لوط پیامبربا کل قوم لوط پیامبررا دارای ارتباط با سعادت کند زیرا امر خدا به لوط پیامبر و قوم رسیده لذا همان  تعبیر ایت الله مصباح در مورد ارزش های دینی قابل تطبیق با ازدواج کل قوم با دختران لوط هست و این ازدواج ارزش الهی تلقی خواهد شد و نتیجه اش سعادت قوم لوط خواهد بود.

این امر تفاوتی با جواز عقد موقت یک مرد با هزار زن در مذهب ما ندارد چرا که همانطور که گفتیم ارزش گزاری آن از جانب شارع است ومفاهیم همه در ارتباط با روابط انسانی بوجود میا یند و حقیقتی خارج از آن ندارند .

چنین بنظر می رسد که رمز و راز  این توجیهات مفسران و تفسیر های خلاف ظاهر آیه را باید در نظریه ی قراءت نبوی از جهان شبستری جستجو کرد آن بخش از این نظریه که کلام را پدیده ی می داند که در متن زندگی اجتماعی ،تاریخی  پدید می آید ومعنادهی آن مقید به همان تاریخ است و تفسیر آن هم تاریخی خواهد بود ، معنای تاریخی بودن تفسیر و فهم هم این است که هر تفسیر کننده‌ای گفتار و یا نوشتار گذشتگان را در آن شرایط و جهان تاریخی که خودش در آن قرار دارد تفسیر می‌کند و می‌فهمد.

۴.۵ ۲ آرا
ارزیابی شما
صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

12 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
محمدرضا
محمدرضا
تیر ۸, ۱۴۰۲ ۴:۵۸ ب٫ظ

من اینطور متوجه شدم که ظاهراً حتی اعمالی مثل زنا و آمیزش یک زنان با چندین مرد هم هیچ پشتوانه ای ندارد و هر زمان نیاز باشد شارع می تواند این را تغییر دهد، یا حداقل نظر نویسنده چنین است که بالذات این ها قبیح نیستند و با وجود انسان هستند که معنا پیدا می کنند، پس اگر روزی انسان ها همگی به این نتیجه برسند که زنا یا هم خوابگی بدون ازدواج امری غیر قبیح هست، یا حداقل عقلای یک جامعه (پیامبران حاضر در یک جامعه) به چنین نتیجه ای برسند می توانند جواز آن را بدهند… پس ما… مطالعه بیشتر»

آگاهی
آگاهی
مهر ۱۵, ۱۳۹۹ ۶:۴۱ ب٫ظ

تاکید مکرر جناب روشنائی بر وجود تفسیری تحت عنوان تفسیر سنتی لازمه اش توضیح این مطلب است که آیا تفسیر غیر ستتی هم داریم یا نه و اگر داریم آن چگونه تفسیری است؟ نظرات جناب مصباح در کجای این تفاسیر قرار مبگیرد؟ عاجز بودن از ارائه توضیحاتی معقول کار را به حدس و گمانهائی می کشاند که نه تنها هیچ فایده ای ندارند بلکه رمز و راز موضوع را هم بیشتر میکنند. اما سئوالی که وجود دارد این است که اگر رسم همجنس گرائی آن’گونه که این نوشته نشان میدهد فراگیر بوده اصلا موضوع ازدواج با جنس مخالف و چنین… مطالعه بیشتر»

حسینی
حسینی
مرداد ۳۱, ۱۳۹۹ ۲:۱۷ ب٫ظ

با سلام. در آیه ۱۶۶ سوره شعرا حضرت لوط (ع) به قوم خود می گوید: وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ (و آنچه را پروردگارتان برای شما از همسرانتان آفریده رها می کنید؟! بلکه شما گروهی هستید که تجاوزکننده اید) و این نشان می دهد که حضرت لوط (ع) قوم خود را به همسرانشان توصیه میکند

اکبر
اکبر
جواب به  حسینی
آبان ۱۰, ۱۳۹۹ ۲:۳۰ ب٫ظ

درود این گفته شما منافاتی با این نوشته نداره دعوت لوط مراحلی داشته اولش همین حرف را میزده این نوشته برای مراحل بعد هست ونیازی به ایه هم نیست مگر کسی گفته که به همسرانشان توصیه نمیکرد .!!؟

دریا
دریا
مرداد ۱۸, ۱۳۹۹ ۸:۵۹ ق٫ظ

بنام خدا تنوع برداشت ها و فهم های قرآنی نوع برداشت و فهم از قرآن پس از رحلت حضرت رسول اکرم به دو دوره ی تاریخی قابل تقسیم است. اول: دوره ی برداشت و فهم فقاهتی از قرآن توسط مدارس دینی این دوره از فهم و برداشت از قرآن چهارده قرن قدمت دارد. تحمیل حدیث و روایت بر قرآن حکایت اصلی در تمام طول تاریخ در این نوع برداشت از قرآن است. در این دوره از تاریخ اسلام، آنچه از فهم و برداشت فقاهتی مشاهده میشود، به شکلی سراسری اندیشه ای جنگ طلبانه و تجاوز کارانه با برداشت از آیات… مطالعه بیشتر»

مرادی
مرادی
مرداد ۱۵, ۱۳۹۹ ۷:۵۲ ب٫ظ

جناب محمد میم دقت ریاضی جزئی از دقت اتصال کلمات الهی (خلقت و طبیعت) است…ریاضیات در حقیقت دنبال فهم متصل و نگرشهای کلی از جهان است…بگذریم… در سوره هود سوره یازدهم اشاره به آوردن ده سوره مانند قرآن میشود (جزئی از کل)…از همان ابتدا و آیه اول سوره قرآن را تفصیل آیات حکم شده میداند(یک کل تفصیل یک مجموعه مختصر و موجز) … یک عده عامل به اعمال صالحه در مقابل عده کثیر کافر و مشرک…یک عده قلیل ملاء و مترف از خود راضی متکبر و عده زیادی کم هوش و توان …. آیات نمونه ذیل از خود سوره هود… مطالعه بیشتر»

محمد میم
محمد میم
جواب به  مرادی
مرداد ۱۶, ۱۳۹۹ ۱:۲۳ ق٫ظ

با سلام. آنچه که من از اتصال آیات یک سوره طبق توضیحات شما متوجه می شوم، این است که مفاهیم و جملات هر سوره در رابطه ای همه جانبه با یکدیگر هستند و هر کدامشان درجه ای از روشنی به بقیه می دهند و یکدیگر را تقویت و تایید می کنند. به خصوص اینکه هر جمله یا هر آیه باید در موقعیت مکانی خاص خود لحاظ و مطالعه شود، چرا که ترتیب و چیدمان نیز بهینه است و کمترین تغییر چیدمان به انحرافی ولو کم از مطلوب قرآن منجر می شود. با پذیرفتن این معنی از اتصال نتیجه می شود… مطالعه بیشتر»

مرادی
مرادی
جواب به  محمد میم
مرداد ۱۶, ۱۳۹۹ ۳:۳۴ ب٫ظ

دقیقا….”اتصال” بسادگی یعنی ترتیب و رابطه…مثل اجزاء ریسمان یا طناب سالم…لا انفصام لها…مثل ترتیب و ارتباط تمام وقایعی که در زندگی یک شخص مانند حضرت موسی رخ داده است….تا حدود زیادی مثل دستورات کامپیوتری در یک برنامه…

البته در توصیف آن حتی الامکان از اشارات و توضیحات خود قرآن استفاده کنیم بهتر است…ممنون

محمد میم
محمد میم
مرداد ۱۵, ۱۳۹۹ ۶:۰۶ ق٫ظ

یکی از مشکلاتی که برخی دیدگاههای تفسیری به آن مبتلا می شوند، این است که در آنها فرض می کنند که قرآن به معنای یک متن ریاضی کاملاً دقیق است و هر لفظ آن در معنای کاملاً دقیق تثبیت شده ای به کار رفته است و همین امر به مشکلات عمیق دیگری منجر می شود. از جمله اینکه مخاطب را به جای توجه به منظورهای اصلی و محدود قرآن، به موشکافی و سعی انجام نشدنی در تحلیل هر لفظ مفرد می کشاند و لذا فهم متن را به امری بسیار بسیار صعب تبدیل می کند. مثلاً برخی مفسران می گویند… مطالعه بیشتر»

محمد میم
محمد میم
مرداد ۱۵, ۱۳۹۹ ۴:۰۸ ق٫ظ

با سلام. به داستان قوم لوط به شکل کم یا بیش در سوره های اعراف، هود، حجر، انبیا، شعرا، نمل، عنکبوت، صافات، ذاریات و قمر اشاره شده است. وجه مشترک همه این سوره ها در این است که داستان لوط در آنها به تنهایی نیامده، بلکه همواره در کنار داستان اقوام دیگر بیان شده. اقوام نوح، عاد، ثمود، لوط، شعیب، موسی و فرعون، به تمامی یا لااقل چند تایی، در همه این سوره ها ذکر شده اند. محتوای اصلی این سوره ها و بسیاری دیگر از سوره ها، تاکید بر دو امر اساسی، یعنی نفی هر نوع شرک اعم از… مطالعه بیشتر»

علیرضا
علیرضا
مرداد ۱۳, ۱۳۹۹ ۱۱:۲۱ ب٫ظ

چیزی که از آیات فهمیده می شود در جایی نگفته که دختران لوط همسر داشته اند. تعداد دختران لوط هم در قرآن ذکر آن نرفته است که چه تعداد بوده است. تعداد افرادیکه از قومش به پیش او آمده اند هم در قرآن ذکری از آن نیست. آیا همه آمدند؟ ده نفر آمد؟ نمایندگان آنها آمدند؟ کسانیکه متوجه موضوع شده بودند آمدند یا .. اما حضرت لوط نگفته زنا کنید بلکه زیبایی کار حضرت لوط از آنجاست که نمی آید مجرمین را زود محکوم کند بلکه می آید آنها را راهنمایی می کند و مشکل اجتماعی را ریشه یابی می… مطالعه بیشتر»

دریا
دریا
مرداد ۱۳, ۱۳۹۹ ۱۰:۳۴ ب٫ظ

بنام خدا من که در کل طول تاریخ اسلام از فقاهت اسلامی، چیزی غیر از فهم و تفسیر سنتی از اسلام نه دیده ام و نه شنیده ام. همان فهم و تفسیر امثال بخاریها و کلینی ها همچنان در جهان اسلام جاری و ساری است. وقتی حدیث و روایت و سیره ساختار و شاکله ی مذاهب فریقین را تشکیل میدهد نباید انتظاری غیر از این را هم داشت. جالب اینجا است که چهارده قرن تاریخ اسلام نه تنها موجب پیشرفتی در امر تفسیر و فهم قرآنی نشده است بلکه با افزوده شدن حجم وسیعی از انواع و اقسام دیگری از… مطالعه بیشتر»

12
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx