آبادیِ درون و آبادیِ بیرون

| محمد صادقی | نیل گراسمن در کتاب “روح اسپینوزا” می‌نویسد:«بسیاری از مردم ترجیح میدهند که درباره‌یِ مشکلاتِ جهان بیندیشند، نه درباره‌یِ مشکلاتِ خودشان… ما بر چیزی خلافِ این عادتِ فکری پای میفشریم؛ چرا که آرامش و هماهنگی را آنان که با خود در صلح نیستند به جهان نخواهند آورد؛ و، بنابراین، نخستین مسؤولیتِ هر کسی که، صادقانه، میخواهد که…

| محمد صادقی |

نیل گراسمن در کتاب “روح اسپینوزا” می‌نویسد:«بسیاری از مردم ترجیح میدهند که درباره‌یِ مشکلاتِ جهان بیندیشند، نه درباره‌یِ مشکلاتِ خودشان… ما بر چیزی خلافِ این عادتِ فکری پای میفشریم؛ چرا که آرامش و هماهنگی را آنان که با خود در صلح نیستند به جهان نخواهند آورد؛ و، بنابراین، نخستین مسؤولیتِ هر کسی که، صادقانه، میخواهد که رنج جهانیان را تخفیف دهد این است که هرچه بیشتر رنج خودش را تخفیف دهد؛ چرا که کسی که نمیداند که چه‌گونه رنج خودش را تخفیف دهد از کجا، اصلاً، میداند که چه‌گونه رنجِ دیگران را تخفیف دهد؟»

مصطفی ملکیان نیز باور دارد، تا زمانی که انسان از وجودی یکپارچه برخوردار نباشد، یعنی پنج ساحت وجودی او (۱.باورها و عقاید، ۲.احساسات و عواطف و هیجانات، ۳.خواسته‌ها، ۴.گفتار، ۵.کردار) با هم هماهنگ نباشند، به صلح و آشتی با خود دست نمی‌یابد. به نظر او، فقط کسانی که پنج ساحت وجودی آنها بر هم انطباق دارد، با خود در صلح هستند و می‌توانند در اصلاح پیرامون خود و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، موثر باشند.

ملکیان در این زمینه به سه نکته می‌پردازد. نخست اینکه؛ برای اصلاح جامعه یا ایجاد دگرگونی در جهان، مردم باید بتوانند به اصلاح‌گر یا اصلاح‌طلب اعتماد کنند. اما کسانی که باورشان یک چیز است و گفتارشان چیز دیگری، دچار نزاع میان ساحات وجودی هستند و نمی‌توانند در بیرون صلح و آشتی ایجاد کنند. به نظر او، وقتی ساحت‌های وجودی انسان با هم سازگار و هماهنگ باشند، شفافیت ایجاد می‌شود، درست مانند شیشه که وقتی آن را می‌بینیم، پشت آن را هم می‌بینیم. انسانی که ساحت‌های وجودی‌اش بر هم منطبق باشند، مانند شیشه شفاف است، و کدر نیست. به این معنا که وقتی با گفتار او مواجه می‌شویم، به باورها، احساسات و… او نیز پی می‌بریم، در حالی که وقتی انسانی با خود در آشتی نباشد، اگر با گفتار او مواجه شویم، نمی‌توانیم به چهار ساحت دیگرش پی ببریم.

کسی که یکپارچگی درونی ندارد، اعتمادبرانگیز نیست. در حالی که اصلاح، نیاز به اعتمادبرانگیزی دارد و کسانی می‌توانند امور محله، شهر یا کشوری را اصلاح کنند که مردم به آنها اعتماد کنند. دوم اینکه؛ وقتی انسانی درون خود را اصلاح نکرده باشد و با خود به صلح و آشتی نرسیده باشد، چون با خودش به صلح و آشتی نرسیده، به موفقیت‌های بیرونی می‌پردازد. زیرا در درون، مدام در حال کشتی‌گرفتن با خود و سرزنش خود است، و هرچه سر به درون خودش می‌بَرَد چیز خوشایندی نمی‌یابد. بنابراین، برای برقرارماندن، به مطلوب‌های بیرونی (اجتماعی) مانند ثروت، قدرت، جاه و مقام، حیثیت اجتماعی، شهرت، محبوبیت و علم (آکادمیک) رو می‌کند تا تسکین یابد. چنین انسانی چون درونی آباد ندارد، باید بیرون را آباد کند و به همین خاطر به دنبال ثروت، قدرت، جاه و مقام و… می‌رود.

زمانی که هدف انسان به دست آوردن شهرت، محبوبیت و… باشد، نمی‌تواند به اصلاح جامعه بپردازد، زیرا در پی منافع شخصی است. سوم اینکه؛ وقتی انسان با خودش در صلح و آشتی نیست، نیروهایی که دارد در درون او تجزیه می‌شوند. وقتی کسی با خود در حالت جنگ است، دائماً تمام استعدادها و نیروهایی که دارد، هدر می‌روند. در چنین وضعیتی وجود انسان به پنج تکه تقسیم می‌شود و هر تکه به سویی می‌رود، به همین خاطر نیروهای انسان به جای اینکه جمع بشوند، تفریق می‌شوند. انسانی هم که دچار ضعفِ درونی باشد، نمی‌تواند نیروهای خود را برای اصلاح جامعه جمع کند و به کار اندازد.

انسانی که پاک است، نیرومند است. وقتی انسان ناپاک باشد، نیروهایی که دارد دچار تفرقه هستند و چون در حال جنگ با خویش است، تواناییِ ایجاد تغییر در بیرون را هم از دست می‌دهد. اینکه فردوسی می‌گوید:«ز نیرو بود مرد را راستی» مقصود این است که انسان باید نیرومند (نه زورمند) باشد، باید درون او قوی باشد و از هدررفتنِ نیروهای درونی خود جلوگیری کند تا آنها در جهت عدالت، آزادی و… به کار بیفتند. به تعبیر ملکیان، خورشید با وجود دمای بالایی که دارد اگر یک میلیون سال هم بر زمین بتابد نمی‌تواند جنگلی را به آتش بکشد اما اگر یک ذره‌بین زیرِ نور آن قرار بگیرد، برگی گُر می‌گیرد و جنگل به آتش کشیده می‌شود. زیرا ذره‌بین، نیروها و انرژی خورشید را تجمیع می‌کند و آن را روی برگی متمرکز می‌کند. انسان نیز باید نیروهای خود را تجمیع کند تا کاری در بیرون صورت بگیرد.

روزنامه ستاره صبح/ ۵ دی ۱۴۰۰

۴.۷ ۳ آرا
ارزیابی شما
صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

0 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx