افلاطون در مرز اسطوره و فلسفه

گفت و گو
«نشانِ خداییِ» سُکرات|خسرو یزدانی| در مکالمه‌ی فایدروس سکرات می‌گوید:«ساعتی پیش، هنگامی که از رود می گذشتم، آن نشانِ خدایی که هر گاه قصد ارتکاب کاری ناشایسته کنم پدیدار می گردد و مرا از آن باز می دارد، ظاهر شد و پنداشتم که ندایی در گوشم گفت تا خود را پاک…

خدای نامتشخص به مثابه-ی «آگاهیِ متجسم» و «خدای دموکراتیک»

ادیان, علیرضا موثق, یادداشت
question_answer۷ دیدگاه
|علیرضا موثَّق| ۱- فرض کنیم آقای x را با مقداری کاغذ و کبریت در یک اتاق به شدت محافظت شده با پنجره ای کوچک و با شیشه ای ضدگلوله و نفوذ ناپذیر که حفاظی فلزی نیز دارد قرار داده و درب آن را شش قفله کرده ایم و کلید تمام…