اگر چند نفر از مراجع یا یکی از آنها یا مقام معظم رهبری طی یک بیانیه مشترک یا به تنهائی اهانت به خلفا و زوجات حضرت پیغمبرص را تحریم نمایند تمام مشکل برطرف می شود. مگر طالبان یا داعش چه کینهای از شیعیان در دل دارند. تندروی شیعیان پاکستان و افغانستان و همین طور بعضی افکار شیعیان آنجا از کتاب های مجلسی نشأت گرفته و شورش افغانها بر علیه حکومت صفویه و اسقاط دولت آنها توسط آنها نیز برخاسته از کتاب های مجلسی بود.
مشکل شیعه و سنی از کجاست و راه حل آن چیست؟

| ابراهیم منهاج دشتی |
این روزها برخورد داعش و طالبان با شیعیان افغانستان صدای بعضی علما را درآورده و فریاد وامظلوما و فریاد من أصبح و لم یهتم بأمور المسلین را سر می دهند. آیا اینها علت اصلی این برخوردها را نمیدانند؟ یا جرأت اظهار آن ندارند، یا به مصلحت خود و موقعیت مردمی خود نمیدانند یا از مریدان خود میترسند؟ واضح است که میدانند و خوب هم میدانند و راه حل مشکل را هم میدانند. نیازی به تحقیق و تفحص و مذاکرات مفصل هم ندارد. اگر در خانه کس است یک حرف بس است. اگر چند نفر از مراجع یا یکی از آنها یا مقام معظم رهبری طی یک بیانیه مشترک یا به تنهائی اهانت به خلفا و زوجات حضرت پیغمبرص را تحریم نمایند تمام مشکل برطرف می شود. مگر طالبان یا داعش چه کینهای از شیعیان در دل دارند. تندروی شیعیان پاکستان و افغانستان و همین طور بعضی افکار شیعیان آنجا از کتاب های مجلسی نشأت گرفته و شورش افغانها بر علیه حکومت صفویه و اسقاط دولت آنها توسط آنها نیز برخاسته از کتاب های مجلسی بود.
نگاهی به شرائطی که کتابهای مجلسی در آن نوشته شد:
کتابهای مجلسی در زمان حکومت صفویه نوشته شده. حکومتی که طی سالیان متمادی در جنگ با حاکمان سنی مذهب ترکیه بوده و سرسلسله آنها یعنی شاه اسماعیل در اثر شکست سختی که در جنگ چالدران از حکومت عثمانی ترکیه خورده بود و به روایت تاریخ زنش هم اسیر آنها شده بود، کینه و عقده عمیقی از آنها در دل داشت. کینهای که به اعقاب او منتقل شد بلکه درطی قرون بعدی عمیقتر و ریشه دارتر شد.
از طرف دیگر در همان زمانها ترکیه به طور مکرر به اروپا حمله میکرد و مضافا بر فتوحات وسیع آنها در اروپای شرقی قلب اروپا هم در معرض تهدید قرار داده و نیروی دریائیشان به ونیز رسیده بود. در این شرائط کاملا طبیعی بود که اروپائیان در صدد تقویت سپاه صفویان برآیند و بین آنها و ترکیه فتنه کنند تا ترکیه را تضعیف نموده و از هجوم به اروپا باز دارد.
و باز در همان دوران هند یعنی هند و پاکستان و بنگلادش فعلی مستعمره انگلیس بود و هند با ایران صفوی مرز مشترک داشت و حمایت آنها از صفویه چند دلیل داشت یکی اینکه روسیه و سایر دول اروپائی را از ورود به خلیج فارس و هند باز دارد و دیگر اینکه قدرتی در برابر ترکیه باشد تا او را از هجوم به اروپا باز دارد. تاسیس کارخانه توپ سازی در نجف آباد برای شاه عباس به همین دلیل بود و بیرون کردن پرتقالیها و بلژیکی ها از خلیج فارس نیز به وسیله استفاده از همین اسلحههای انگلیسی بود. در این شرائط کاملا طبیعی بود که به هر وسیله فتنه بین شیعه و سنی هرچه بیشتر تشدید شود و هزینهها و وسائل و ابزارها و راه های گوناگونی برای آن در نظر گرفته شود. ارتباط انگلیس با برخی از علمای شیعه برخاسته از همین شرائط است و در همین فضا کتابهای دینی فراوانی تالیف شده. از مقدمه کتاب بحار هم استفاده میشود که برخی از کتابهائی که مجلسی از آنها روایت کرده از هند برای او آورده بودند.
نگاهی به دوران پیش از صفویه
وقتی ایلخانان مغل مسلمان شدند، اگر مانند اکثر مردم آن زمان مذهب سنی اختیار کرده بودند باید تابع خلفای عباسی مستقر در مصر میشدند تا حکومت شان در نظر مردم مشروعیت پیدا کند و چون خودشان خلافت عباسی بغداد را منقرض کرده و خلیفه را کشته بودند نمیتوانستند با آنها رابطه خوبی داشته باشند و لذا مذهب شیعه اختیار کردند. و چون هممرز با ترکان حاکم ترکیه و رقیب آنها بودند، از آن زمان اختلافات بین شیعه و سنی گسترده تر و عمیق تر شد و بعد که نوبت به تیمور لنگ رسید که او هم اظهار تشیع میکرد، به ترکیه حمله کرد و سلطان با یزید را اسیر کرد و این اختلافات عمیقتر شد. بعد ازدوره تیموریان نوبت به آق قوینلوها رسید و از آنها حکومت به شاه اسماعیل صفوی رسید که مادرش دختر اوزن حسن آق قوینلو بود.
از سال ۶۵۶ هجری که دوره ایلخانان مغل شروع شد تا سال ۹۰۷ هجری که شاه اسماعیل صفوی به عنوان شاه ایران در تبریز تاج شاهی بر سر گذاشت یعنی حدود ۲۵۰ سال مذهب تشیع مذهب رسمی و سیاسی شد و رقابت و جنگ بین شیعه و سنی ادامه و رو به گسترش گذاشت.
باید توجه داشت که همه حاکمان این دو طیف، هم سنی و هم شیعه از نژاد ترک بودند. ترکان پرانرژی و با حرارت و قاطع و سلحشور که عمده سپاهیان آنها نیز ترک بودند. ترکهای آن زمان مانند ترکهای حالا نبودند. آنها تازه ازآسیای میانه آمده بودند وهنوز روحیه عشایری و شجاعت و تهاجمی خود را از دست نداده بودند. ترکان زمان ما پس از قرن ها شهر نشینی و خوش گذرانی، ترکیتشان تحلیل رفته و از روحیات سابق شان جز آثار اندکی چیزی باقی نمانده و مانند ما محافظه کار و کمحوصله و با احتیاط شدهاند.همان طور که اعراب بعد از دوره فتوحات که اسلام را به سرعت گسترش دادند در سالهای بعد که شهر نشین شدند و متنعم به نعمت های گوناگون شدند و از لذات زندگی بهرهمند و چاق شدند، تدریجا روحیه تهاجمی خود را از دست داده و تنبل شدند.
در پرتو سیاست ترکی آن دورانها طبیعی است که آثار فرهنگی و اجتماعی و علمی و تاریخی ما حالت و روحیه ترکی و تهاجمی به خود گرفته باشد و به دور از احتیاط و ملاحظه و انعطاف لازم شکل گرفته باشد. مطمئنا علما و مورخینی که از لحاظ روحیه با روحیات حاکمان سنخیت بیشتری داشتهاند، زمینه و شرائط بهتری برای ترویج افکار خود به دست آوردهاند. از این شرائط و این فضای سیاسی مذهبی چنین نتیجه گرفته میشود که باورهای مذهبی و کتابهائی که در این دوره تالیف شده حالت سیاسی ترکی به خود گرفته باشد و از انعطاف لازم فاصله گرفته باشد.
کتابهائی که در دوره صفویه به دست مجلسی رسیده و آنها را در کتاب بحار روایت کرده اکثرا در همین برهه تاریخی تالیف شده بود. و بعد بخشهائی از آنها به فارسی ترجمه و در بین مردم منتشر شد و به دست افغانها رسید و آنها را بر علیه حکومت صفویه تحریک کرد که به اسقاط دولت آنها منتهی شد.
و باز باید توجه داشت و مد نظر قرار داد که کتابهای آن زمان خطی بوده و شماره صفحه و مشخصات دقیق نداشته و دخل و تصرف در آنها آسان بوده و طبیعی بود که بسیاری از افراد و احزاب و نفوذیهای گوناگون از طریق جعل روایت و گنجانیدن آنها در کتب معروف و مورد قبول و تحریف کتب در صدد پیشبرد اهداف شوم خود برآمده باشند و به هروسیله به فتنه و فساد بین پیروان مذاهب پرداخته باشند. با توجه به این شرائط چگونه میشود مطمئن شد که کتب حدیثی و تاریخی منسوب به علمای گذشته ما بدون دخل و تصرف به دست مجلسی رسیده باشد.
صرف نظر از این شبهات و ابهاماتی که به کتاب های حدیثی و تاریخی ما احاطه کرده، برخی از این برخوردهای زننده و نا بهنجاری که در برخی از این کتب نسبت به بزرگان صحابه صورت گرفته با قرآن و سیره حضرت پیغمبرص و آنچه در نهج البلاغه آمده سازگار نیست بلکه منافات دارد. در اینجا به چند مورد اشاره میشود:
۱- آیه ۸ سوره انعام ” وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ” آنهائی که مشرکین آنها را در برابر خدا میپرستند دشنام ندهید که متقابلا بتپرستان هم از روی نادانی خدا را دشنام دهند. در این آیه حتی از دشنام بتهای مشرکین نهی شده به خاطر نتیجه سوئی که ممکن است مترتب بر آن شود. یعنی حتی بر فرض اینکه عملی به خودی مجاز باشد در صورتی که مفسدهای بر آن مترتب شود و باعث تحریک مخالف شود حرام میشود.
۲-در نهج البلاغه در خطبه ۲۰۶ از امام علی ع نقل شده که به سپاهیان خود وقتی که به سپاهیان معاویه دشنام داده بودند، گفته” إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ کَانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِوَ قُلْتُمْ مَکَانَ سَبِّکُمْ إِیَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَیْنِنَا وَ بَیْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى یَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ یَرْعَوِیَ عَنِ الْغَیِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ” من کراهت دارم که به آنها دشنام دهید.ولی اگر به جای دشنام، اعمال و حال آنها را بیان میکردید گفتار بهتری بود و عذر شما بهتر ادا میشد. و بهتر این بود که به جای دشنام میگفتید خدایا جان ما و آنها را حفظ کن و بین ما و آنها اصلاح کن و آنها را هدایت کن تا کسی که حق را نشناخته بشناسد و کسی که به سوی گمراهی رفته برگردد)
۳-در خطبه ۲۲۸ نهح البلاغه آمده که امام علی ع فرموده” لِلَّهِ بَلَاءُ(بلاد) فُلَانٍ فَلَقَدْ قَوَّمَ الْأَوَدَ وَ دَاوَى الْعَمَدَ وَ أَقَامَ السُّنَّهَ وَ خَلَّفَ الْفِتْنَهَ ذَهَبَ نَقِیَّ الثَّوْبِ قَلِیلَ الْعَیْبِ أَصَابَ خَیْرَهَا وَ سَبَقَ شَرَّهَا أَدَّى إِلَى اللَّهِ طَاعَتَهُ وَ اتَّقَاهُ بِحَقِّهِ رَحَلَ وَ تَرَکَهُمْ فِی طُرُقٍ مُتَشَعِّبَهٍ لَا یَهْتَدِی بِهَا الضَّالُّ وَ لَا یَسْتَیْقِنُ الْمُهْتَدِی” برای خدا باد خیر فلان.(یا شهرهای فلان) به راستی که او کجیها را راست کرد و بیماریها را مداوا کرد و سنت را برپا داشت و فتنه را پشت سر گذاشت پاک جامه و کم عیب درگذشت از خیر آن برخوردار شد و بر شر آن سبقت گرفت. طاعت خود را به پیشگاه خدا ادا کرد و حقا از او پرهیز نمود. از دنیا رفت و مردم را در راههای شاخه شاخه رها کرد که گمراه به وسیله آن هدایت نمیشود و هدایت یافته به یقین نمیرسد)
اکثر شارحین لفظ ( فلان) را اشاره به عمر دانسته و ابن میثم آن را اشاره به ابو بکر دانسته و مغنیه آن را اشاره به یکی از آن دو نفر داسته است.
باید توجه داشت که در چاپهای سابق نهج البلاغه در اول این خطبه فقط( و من کلام علیه السلام) وجود دارد و عبارت( یرید به بعض أصحابه) که بعد از آن نوشته شده ، در چاپهای سالهای اخیر به آن اضافه شده است.
۴-در خطبه ۱۳۴ نهج البلاغه آمده که امام علی ع در جواب عمر که در باره شرکت خود در جنگ با روم با او مشورت کرده بود، گفته:
“إِنَّکَ مَتَى تَسِرْ إِلَى هَذَا الْعَدُوِّ بِنَفْسِکَ فَتَلْقَهُمْ فَتُنْکَبْ لَا تَکُنْ لِلْمُسْلِمِینَ کَانِفَهٌ دُونَ أَقْصَى بِلَادِهِمْ لَیْسَ بَعْدَکَ مَرْجِعٌ یَرْجِعُونَ إِلَیْهِ فَابْعَثْ إِلَیْهِمْ رَجُلًا مِحْرَباً وَ احْفِزْ مَعَهُ أَهْلَ الْبَلَاءِ وَ النَّصِیحَهِ فَإِنْ أَظْهَرَ اللَّهُ فَذَاکَ مَا تُحِبُّ وَ إِنْ تَکُنِ الْأُخْرَى کُنْتَ رِدْءاً لِلنَّاسِ وَ مَثَابَهً لِلْمُسْلِمِینَ ” اگر تو خودت به سوی این دشمن بروی و با آنها بجنگی و سرنگون شوی، مسلمین پناهگاهی نخواهند داشت مگر دورترین بلادشان. بعد از تو مرجعی ندارند که به او مراجعه کنند. پس یک مرد جنگ دیده به سوی آنها بفرست. و اهل تجربه و اخلاص را با او بسیج کن. اگر خدا پیروزی داد که همان است که دوست داری و اگر وضع دیگری پیش آمد تو پناهگاه و مرجعی برای مسلمین باشی)
۵- در خطبه ۱۴۶ نهج البلاغه آمده که امام علی به عمر وقتی که با او مشورت کرده بود که شخصا در جنگ با فارس شرکت کند، گفته:
“فَکُنْ قُطْباً وَ اسْتَدِرِ الرَّحَى بِالْعَرَبِ وَ أَصْلِهِمْ دُونَکَ نَارَ الْحَرْبِ فَإِنَّکَ إِنْ شَخَصْتَ مِنْ هَذِهِ الْأَرْضِ انْتَقَضَتْ عَلَیْکَ الْعَرَبُ مِنْ أَطْرَافِهَا وَ أَقْطَارِهَا حَتَّى یَکُونَ مَا تَدَعُ وَرَاءَکَ مِنَ الْعَوْرَاتِ أَهَمَّ إِلَیْکَ مِمَّا بَیْنَ یَدَیْکَ” (تو خود محور باش و آسیاب جنگ را به وسیله عرب بچرخان و بدون خود آنها را به آتش جنگ بفرست. چون اگر تو خود از اینجا بیرون روی عرب از اطراف و اکناف بر ضد تو شورش میکنند به طوری که آنچه پشت سر گذاشتهای برای تو مشکلتر میشود از آنچه در پیش گرفتهای)
از مشورت عمر با علی که در این دو خطبه آمده، معلوم میشود که رابطه بین آنها دوستانه بوده که عمر به او اعتماد کرده و با او مشورت کرده و از جواب امام که با کمال صداقت و دلسوزانه به او جواب داده، معلوم میشود که او نیز این رابطه را محترم میشمرده است. کسانی که خود را پیرو علی می دانند باید چنین رابطه دوستانهای را محترم بشمارند در غیر این صورت پیرو علی نیستند و باید به خود بیندیشند که از کدام سیاست و کدام امام پیروی میکنند.
۶-در تاریخ فتح مکه آمده که حضرت پیغمبرص بعد از عفو عمومی دستور به قتل چند نفر از جمله عکرمه پسر ابوجهل داده بود. ولی زنش از حضرت پیغمبرص برای او امان گرفت و او را برگرداند. وقتی خبر به آن حضرت رسید که عکرمه دارد میآید خطاب به اصحاب گفت” إنّ عکرمه یأتیکم، فإذا رأیتموه فلا تسبّوا أباه، فإنّ سبّ المیت یؤذى الحی. و لما أسلم عکرمه شکا قولهم (عکرمه بنأبىجهل)، فنهاهم رسول الله صلى الله علیه و سلم أن یقولوا عکرمه بن أبىجهل، و قال: لا تؤذوا الأحیاء بسبّ الأموات”(عکرمه دارد میآید و وقتی او را دیدید پدرش را دشنام ندهید چون دشنام مرده زنده را ناراحت میکند. و چون عکرمه اسلام آورد از اینکه به او عکرمهبن ابوجهل می گفتند گله کرد. و حضرت پیغمبرص آنها را نهی کرد از اینکه به او بگویند عکرمهبن ابوجهل و “گفت با دشنام مرده، زنده را اذیت نکنید” ( الاستیعاب ابن عبد البَرّ جلد ۳ صفحه ۱۰۸ .این مطلب را در کتاب دیگری با جزئیات دیگری دیدهام ولی اسم آن را فراموش کردهام)
یعنی با بدگوئی به ابوجهل، پسرش عکرمه را ناراحت نکنید. وقتی حضرت پیغمبرص از بدگوئی به ابوجهل به خاطر پسرش ناراحت میشود، و اصحاب را از آن باز میدارد، چگونه معقول است که از اهانت به بزرگان صحابه یا زوجات خود ناراحت نشود؟! آنهم در عصر حاضر که باعث این همه فتنه در بین مسلمین میشود.
آیا هیچ وقت فکر این کردهایم که نکند ما ندانسته و از روی خوش بینی به گذشتگان ناقل اخبار، آلت دست دغل بازان و فتنهگران تاریخ قرار گرفته باشیم و به عنوان تشیع و خدمت به دین و مذهب و با امکانات جامعه دینی خود تیشه به ریشه اسلام و مذهب بزنیم و ندانسته آب به آسیاب دشمنان خود بریزیم.
با توجه به این شرائط و این عوامل گوناگون و گسترده برای جعل و تحریف روایات و کتب و تشدید اختلافات بین مسلمین آیا جاندارد که علما به دیده تردید به برخی از روایات اختلاف انگیز بنگرند و در تایید و تصدیق و تبلیغ آنها، آنهم توسط افراد کم سواد منبری و روضه خوان و مداح، بیشتر به تامل و دقت و تدبیر بپردازند.
ایعلما! ای مراجع! ایرهبر معظم!
وقتی میبینید فتنه بین شیعه و سنی در افغانستان شدت گرفته و شیعیان آنجا جان و مال و ناموسشان در معرض خطر و مورد تهدید قرار گرفته و بر حسب اخبار، در مواردی مردانشان کشته میشوند و فرزندانشان اسیر و به عنوان برده، حراج و فروخته میشوند، چرا به اظهار تاسف اکتفا میکنید و چرا از جامعه جهانی یاری میطلبید و خود به یاری آنها نمیشتابید و چرا برای رفع این فتنه و دفاع از شیعیان مستضعف و مظلوم اقدام بازدارندهای انجام نمیدهید؟ منظور این نیست که به آنجا لشکر کشی کنید و بر شعلهور شدن آتش فتنه بیفزا ئید. شما خوب میدانید که با یک فتوای یک سطری میتوانید این فتنه را برای همیشه خاموش کنید و فتنه گران و دشمنان اسلام و خودتان را مایوس کنید. این فتنه اختصاص به حالا و افغانستان ندارد و در جاهای دیگر البته نه به این شدت و حدت نیز وجود داشته و دارد. شما به خوبی میدانید که اگر در یک سطر یا کمتر از آن بنویسید (اهانت به بزرگان صحابه و زوجات حضرت پیغمبر ص جایز نیست) این فتنه برای همیشه خاموش میشود و خطر از جان و مال و ناموس شیعیانی که در معرض تهدید قرار دارند برطرف میشود. عمل به حدیث( من أصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس منهم، یا لیس بمسلم) را برای کجا و برای چه زمانی ذخیره کردهاید؟؟!! شما مرجع و رهبر شیعیان جهان هستید. شما را چهشده که برای حل مشکلی که خودتان میتوانید با یک فتوی آن را برطرف کنید از جامعه جهانی یاری میطلبید؟! یا اینکه العیاذ بالله از همدیگر یا مریدان همدیگر میترسید؟!
هر چند بسیار منطقی و مستدل نوشته اید اما وقتی علما احادیث را بالاتر از آیات قرآن می دانند چگونه راهکار شما عملی بشود نمونه که احادیث مکرر آیات قرآن کریم را منسوخ می کند و همه می دانند در بحث سنگسار است توصیه میکنم مطالب رشاد خلیفه را در اثبات جعلی بودن همگی احادیث و روایات و سیره پیامبر و شان نزول ببینید براستی شیعه و سنی نتنها پیرو قرآن کریم نیستن بلکه مخالف شدید قرآن شیعه است که در کتاب رب الارباب علامه نوری می نویسد احادیث می گوید قرآن بی اعتبار است توصیه میکنم نوشته ها احمد… مطالعه بیشتر»
با تشکر. نوری و مجلسی و بعضی دیگر مسلک اخباری دارند و روایات و نظراتی که مبتنی بر ان روایات است مورد قبول اکثر علمای فعلی شیعه نیست نشر کتاب های انها دلیل بر قبولی مسلک انها نیست. بلی در رد انها چندان توجهی نمی شود. ولی کتاب های اینها معرف مذهب شیعه نیست.چاپ بعضی کتاب های مجلسی در ایران ممنوع بود بعضی افراد کج سلیقه آنها را در لبنان چاپ کردند و به ایران آوردند و در بازار پخش شد. اصولا مسائل اعتقادی تقلیدی نیست و هرکس باید متکی به فهم خود باشد. آنچه در حال حاضر به مذهب… مطالعه بیشتر»
ادامه ی پاسخ : ۱-کسانی که به قول شما قرآن را منسوخ می دانند و به تعبیر رائج ظاهر قران را حجت نمی دانند، همین اخباری مسلک ها هستند مانند فیض در تفسیر صافی. ولی مسلک اخباری بعد از دوره صفویه توسط علمای اصولی به خصوص توسط وحید بهبهانی به شدت رد شده و علمای اخباری در حال حاضر نقشی در تفسیر و تبیین عقاید شیعه ندارند. ۲-قرآن یک کتاب ادبی بسیار عالی به زبان یک ملت امی است که ادبیاتش کلاسیک و مکتوب نبوده بلکه به طور طبیعی رشد کرده و عمیق و ظریف و نکته سنج شده. فهم… مطالعه بیشتر»
در ادامه بحث (مشکل شیعه و سنی از کجا و راه حل آن چیست؟) با تشکر از دوستانی که لطف کرده و تصویر فتوای مراجع در باره منع اهانت به مقدسات اهل سنت را برای این جانب ارسال کرده و گفته اند این فتواها صادر شده ولی تاثیری نکرده و این راه حل ساده لوحانه است، بلی صحیح است که این فتواها تاثیر قابل ملاحظه ای نداشته و نیز می پذیرم که انتظار حل این مشکل به صرف چنین فتواهائی ساده لوحانه است. چگونه ممکن است مشکلی که طی قرون متمادی در یک فرهنگ نفوذ کرده و در طول تاریخ… مطالعه بیشتر»
با سلام و سپاس از جناب منهاج دشتی نوشتن اعلامیه دیر هنگام و مختصر ) اهانت به بزرگان صحابه و زوجات حضرت پیغمبر ص جایز نیست ( کفایت نمیکند… باید در عمل نشان دهیم که تابع فرقه گرایی نیستیم و بر ملاک قرآن عمل میکنیم و از دیگر مسلمانان هم بخواهیم فرقه گرایی را کنار بگذارند و به قرآن رجوع کنند… از اعمالی که شیعیان باید انجام دهند کنار گذاشتن آداب مخصوص عزاداری های مرسوم در تشیع مانند اربعین است…چرا شیعیان باید هر سال بر گستره مراسم اربعین بیافزایند و تنه به تنه مراسم حج بزند؟ آیا در قرآن به… مطالعه بیشتر»
با تشکر. بلی مسائل بسیاری وجود دارد که باید در آنها تجدید نظر شود. و این مطلب که مطرح شده حد اقلی است که چون در اوضاع حاضر پیامدهای تلخ آن برای همه عیان شده امید آن می رود که مورد توجه قرار گیرد.همان طور که بعضی دوستان یاد آوری کردند این فتوی صادر شده ولی چون روی آن تاکید و تبلیغ کافی انجام نگرفته و تبدیل به فرهنگ و عادت نشده تاثیر چشم گیری نداشته و برای تاثیر گذاری آن باید روی آن تاکید شود و حتی مضافا بر این باید در بین مناسبات مختلف با احترام از اصحاب… مطالعه بیشتر»