بعثت برای اخلاق

محمدتقی فاضل‌میبدی*: شعار جاهلیت این بود که ما راه بزرگان و پدران پیشین خود را ادامه می‌دهیم. قرآن کریم این روش غیرعقلانی را محکوم کرد و فرمود: «اولو کان آباءهم لایعقلون شیئا و لایهتدون: اگر پدران و بزرگان شما راهی را که پسند نیست و از عقل به‌دور است برگزیدند، شما نیز همان راه را پی خواهید گرفت؟» در بعثت…

محمدتقی فاضل‌میبدی*: شعار جاهلیت این بود که ما راه بزرگان و پدران پیشین خود را ادامه می‌دهیم. قرآن کریم این روش غیرعقلانی را محکوم کرد و فرمود: «اولو کان آباءهم لایعقلون شیئا و لایهتدون: اگر پدران و بزرگان شما راهی را که پسند نیست و از عقل به‌دور است برگزیدند، شما نیز همان راه را پی خواهید گرفت؟» در بعثت پیامبر ملاک مطلوبیت هر چیزی، عقلانیت است. در جامعه‌ای که دین و اعمال عبادی وجود دارد؛ اما به اخلاق و عقلانیت توجه نشود، مفاسد آن جامعه بیش از مصالح آن خواهد بود.

 

***

ناگهان آمد ز حق شمع رسل

دولت انّا فَتحنا زد دهل

از درم‌ها نام شاهان پرکنند

نام احمد تا ابد بر زر زنند

چون به آزادی نبوت هادی است

مؤمنان را ز انبیا آزادی است

ای گروه مؤمنان شادی کنید

همچو سرو و سوسن آزادی کنید (مولوی)

از واژگان کلیدی در تعالیم پیامبر بزرگ اسلام(ص)، اخلاق و تنظیم روابط آدمیان است؛ واژه اخلاق در قرآن نیامده؛ اما شاکله شخصیت پیامبر اسلام «خلق عظیم»، نرم‌خویی، چهره‌گشایی و رفتار توأم با مهربانی و مهرورزی با آدمیان است. پیامبری که در آغازین روزهای رسالت، بنیان بعثت خود را تتمیم مکارم اخلاق می‌داند؛ «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق». کرامت‌های اخلاقی از تعابیر بلند و بامعنایی است که می‌توان با عرضه‌کردنش بر تمامی بشریت، هر انسانی را در هر نقطه از زمین به آن دعوت کرد. از امام صادق(ع) پرسیدند مکارم اخلاق یعنی چه؟ حضرت در پاسخ چنین فرمود: «وَ قَد سُئِلَ عَن مَکارِمِ الخلاقِ: اَلعفوُ عَمَّن ظَلَمَکَ وَصِلَه مَن قَطَعَکَ وَ إعطاءُ مَن حَرَمَکَ وَ قَولُ الحَقِّ وَ لَو عَلى نَفسِکَ». درباره مکارم الاخلاق سؤال شد، فرمودند: از کسى که به تو ستم رواداشته است در گذری، کسی که با تو قطع رابطه کرده در برقراری رابطه پیشگام باشی، کسی که از تو چیزی را دریغ داشته است، تو دریغ نداری و با او مقابله‌به‌مثل نکنی و سخن حق را بگویی، اگرچه بر ضد خودت باشد». روشن است که در بخش نخست روایت، منظور گذشت زبردستان از زیردستان است و عفوی که باید نسبت به خطاکاران اعمال کنند.

در این ایام میمون و خجسته بعثت پیامبر بزرگ اسلام، جای این پرسش وجود دارد: چرا در جوامع اسلامی به آن اندازه که به اعمال عبادی توجه می‌شود -که در جای خود باارزش است- به اعمال حیات‌بخش انسانی؛ یعنی اخلاق و عقلانیت که عصاره بعثت است اهمیت داده نمی‌شود؟ چرا در آموزش‌های دینی موجود، به آن اندازه که برای اعمال عبادی تفریعات و تعریف‌های فقهی وجود دارد، برای اخلاقی‌‌کردن و تنظیم روابط درست آدمیان فرمول‌های فقهی وجود ندارد؟ اگر اخلاق و عقلانیت از جامعه مسلمین رخت بربندد و فقط به عبادت‌ها توجه شود، به‌یقین آن جامعه به معنای واقعی، اسلامی نخواهد بود. گمشده دنیای اسلام در جهان امروز اخلاق و عقلانیت است؛ به آن اندازه که فقیهان بزرگ اسلام به فروعات عبادی و مناسکی پرداخته‌اند، راجع به اخلاق و عقلانیت و روابط درست آدمیان و رابطه دولتمردان با مردم سخن نگفته‌‌اند و درباره اصول اخلاقی، اجتهاد نشده است. جان و جوهر اخلاق و مکارم اخلاقی، روابط صحیح انسانی است که در فرمایش امام صادق (ع) بیان شد. امام علی (ع) که در راستای اهداف انبیا سخن می‌گوید به این نکته مهم اشاره و اضافه می‌کند: «لیثیروا لهم دفائن العقول: پیامبران برای برانگیختن عقل‌های دفن‌شده مبعوث شده‌اند» تا جامعه‌ای عقلانی بسازند.

 

شعار جاهلیت این بود که ما راه بزرگان و پدران پیشین خود را ادامه می‌دهیم. قرآن کریم این روش غیرعقلانی را محکوم کرد و فرمود: «اولو کان آباءهم لایعقلون شیئا و لایهتدون: اگر پدران و بزرگان شما راهی را که پسند نیست و از عقل به‌دور است برگزیدند، شما نیز همان راه را پی خواهید گرفت؟» در بعثت پیامبر ملاک مطلوبیت هر چیزی، عقلانیت است. در جامعه‌ای که دین و اعمال عبادی وجود دارد؛ اما به اخلاق و عقلانیت توجه نشود، مفاسد آن جامعه بیش از مصالح آن خواهد بود. پیامبر این هشدار را داد و فرمود: «قصم ظهری رجلان: عالم متهتک و جاهل و متنسک: دو کس پشت مرا شکستند، عالمان بی‌پروا و دین‌داران نادان». پیامبر در روزهای نخست بعثت که با بت‌پرستی مبارزه می‌کرد و مردم را به خدای واحد می‌خواند، مسئله مبارزه با مسکنت، فقر و تفاوت طبقاتی را که در جامعه مکه وجود داشت در کنار تعالیم و برنامه‌های دعوت خود قرار داد. فقر و ناداری در مکتب پیامبر منشأ مفاسد اخلاقی تلقی شد و در تعالیم خود فراتر از آن میزانی که از نماز گفت از انفاق، زکات و صدقات سخن به میان آورد. به‌کارگیری این واژه‌ها برای تأکید بر این نکته بود که تا مشکلات اقتصادی مردم حل نشود نمی‌توان از توحید سخن گفت. فرمود: «کسانی که برای مبارزه با فقر کاری نمی‌کنند، تکذیب‌کنند‌گان دین هستند».

«و لایحض علی طعام المسکین» و نیز فرمود: «نمازگزارانی که مردم را از مسائل و وسایل زندگی محروم می‌کنند، وای بر آنها»: ویل للمصلین …و یمنعون الماعون. «ماعون»؛ یعنی اسباب تأمین معیشت، اینکه عصاره بعثت اخلاق است و نمی‌توان از انسانی که معاش او تأمین نیست، انتظار دین‌داری داشت؛ «الفقر کاد أن یکون کفرا». در جامعه‌ای که به‌جای عفو و گذشت-که از مکارم اخلاق است- خشونت و برخورد -که از علائم جامعه جاهلی است- اصل شود، عبادت آن نیز بی‌روح و بی‌ثمر خواهد بود. امام علی (ع) درباره برخورد با مجرمان و گناهکاران می‌گوید: «رب ذنب مِقْدَارُ الْعُقُوبَهِ عَلَیهِ إِعْلَامُ الْمُذْنِبِ بِهِ: مقدار مجازات خیلی از جرم‌ها همین اندازه است که به آنان اعلام شود»؛ یعنی مجازات را یک اصل اولی نباید گرفت، همچنین در مکارم اخلاق به ما آموخته‌‌اند «لا تتبعوا عثرات المؤمنین: لغزش‌های مردم را پی نگیرید»؛ به تعبیر دیگر حریم خصوصی مردم را دنبال نکنید. مکارم اخلاق یک برنامه عملی برای مؤمنان است که در جوامع اسلامی باید دیده شود.

* عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم

منبع: شرق

 

از این نویسنده:

معنای اسلامی کردن جامعه چیست؟

۰ ۰ آرا
ارزیابی شما
صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
حق گو
حق گو
اردیبهشت ۲۸, ۱۳۹۵ ۱۱:۲۳ ب٫ظ

بهاییان شهروند ایرانی هستند. نبودند یا باید از ایران اخراج و یا تماما اعدام میشدند. بهایی هم ظاهرا به جرم عقیده و سیاسی در زندان نیست. جرم امنیتی است و همینطور زندانی مسلمان. حال ملاقات با یک زندانی امنیتی بهایی جرم و است و قابل سرزنش؟ چرا؟ اگر بعثت برای اخلاق بود پس چرا فقها متوجه این امر نیستند. چرا ملاقات با یک بهایی میبایستی قابل سرزنش باشد در حالیکه میتواند انسان دوستان و اخلاق مادرانه تلقی شود. مسلمان در موضع قدرت این قدر کینه توز نباید باشد.مخلص کلام. اگر بهایی شهروند نیست و وجودش برای اسلام و مسلمان مضر… مطالعه بیشتر»

1
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx