تأملی منطقی در باب یک توجیه قرآنی

اگر اشتغال زنان به مسائل خانه و اداره امور فرزندان ممکن است موجب فراموشی آنها شود، اشتغال مردان در بیرون از خانه و درگیری آنها با مشکلات فراوان و متنوع (ناشی از مسئولیت اداره زندگی) نیز می‌تواند باعث فراموشی آنها در موضوع مورد شهادت شود. در این مورد چه فرقی بین زن و مرد وجود دارد؟ اتفاقا در اینجا زمینه فراموشی در مردان بیشتر از زنان است.

 

حجت‌الله نیکویی :

آیه ۲۸۲ سوره بقره ابتدا توصیه می‌کند که وقتی معامله به قرض و نسیه می‌کنید، موضوع را مکتوب کنید تا به‌عنوان سندی معتبر در نزد دو طرف بماند، سپس می‌افزاید:

… واستشهدوا شهیدین من رجالکم فان لم یکونا رجلین فرجل و امراتان ممن ترضون من الشهدا ان تضل احدیهما فتذکر احدیهما الاخری

… و دو مرد را به‌عنوان شاهد بگیرد، و اگر دو مرد نبود، یک مرد و دو زن را به گواه گیرید تا اگر یکی از آن دو زن فراموش کرد (یا به اشتباه افتاد) دیگری به او یادآوری کند

در این آیه شهادت دو زن معادل شهادت یک مرد قلمداد شده است و این حکم مسلماً تبعیض‌آمیز و بلکه تحقیرآمیز است. اما آن‌چه به بحث ما ربط پیدا می‌کند، استدلال آیه در توجیه این حکم است. آن استدلال، مطابق نص صریح آیه چنین است:

از آنجا که ممکن است زن موضوع را فراموش کند و یا به هر دلیل و علتی دچار اشتباه شود، پس در صورتی که فقط یک مرد برای شهادت وجود داشت، برای جبران این کمبود، دو زن را به شهادت بگیرید تا اگر یکی از آن دو زن دچار فراموشی و اشتباه شد، دیگری او را از فراموشی و اشتباه درآورد.  

استدلال آیه آشکارا غیر قابل دفاع است. دقت کنید که من در اینجا فعلا کاری به نامعقول بودنِ خود حکم ندارم و فقط توجیهی را که در آیه آمده مورد نقد قرارمی‌دهم:

اولا مگر فراموشی و اشتباه فقط مخصوص زنان است و مردها از آن مصون‌اند؟ چرا قران از امکان / احتمال فراموشی و اشتباه زن سخن گفته ولی همین امکان / احتمال را درمورد مرد ذکر نکرده است؟

ثانیا آیا وقتی یک شاهد زن موضوع را فراموش می‌کند، حتما یک زن دیگر باید به او یادآوری کند؟ مگر همان شاهد مرد نمی‌تواند این کار را بکند؟

ثالثا در صورتی که یک مرد و دو زن به‌عنوان شاهد گرفته شده‌اند، اگر مرد موضوع را فراموش کند تکلیف چیست؟

استاد عزیزمان جناب حجت‌الاسلام دکتر سید محمد علی ایازی در دفاع از حکم مذکور در آیه و توجیه آن سه نکته را متذکر می‌شوند:

۱) چون زنان در جریان معاملات نبوده و نیستند و از مسائل اقتصادی و تجارت کمتر اطلاع دارند، زمینه فراموشی و سوء استفاده از آنان بیشتر است.

۲) اشتغال زنان به مسائل خانه و اداره امور فرزندان چه‌بسا موجب فراموشی می‌گردد.

۳) چون جنبه عاطفی زن قوی است، چه‌بسا ممکن است در شهادت به سوی کسی تمایل پیدا کند که با او مربوط است، مانند پدر، برادر، همسر و فرزند

(فقه‌پژوهی قرآن، انتشارات بوستان کتاب، چاپ اول، ص ، همچنین می‌توانید به مقاله روش قرآن در بیان ملاکات و علل احکام” در سایت شخصی ایشان به آدرس  www.ayazi.net  مراجعه کنید) 

اما این توجیهات نیز نمی‌توانند سرپوشی بر ضعف منطقی استدلال آیه بگذارند. چراکه:

  1. معاملات (به معنای عام) را از یک لحاظ می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

الف) معاملات ساده (که به‌طور معمول و متعارف بین مردم کوچه و بازار انجام می‌گیرد)

ب) معاملات پیچیده (که جنبه‌های فنی و تخصصی دارند)

 اگر آنچه موردنظر آیه است، نوع اول (الف) باشد، باید گفت شهادت در چنین معاملاتی نیاز به اطلاعات و تخصص در امور اقتصادی و تجاری ندارد و بنابراین حتی اگر فرض کنیم که زنان به‌طور کلی در امور مربوط به معاملات و مسائل اقتصادی و تجاری وارد نیستند، این واقعیت هیچ لطمه‌ای به ارزش و اعتبار شهادت آنها در معاملات ساده و ابتدایی وارد نمی‌کند و نمی‌توان در این موارد بین شهادت مرد و زن تفاوت قایل شد.

اما اگر منظور آیه نوع دوم معاملات (ب) باشد، باید گفت اولاً در یک معامله پیچیده ملاک برای شاهد گرفتن، واردیت و تخصص شاهد در موضوع مورد معامله است نه زن یا مرد بودن او، و کسی هم که می‌خواهد برای چنین معامله‌ای شاهدی دست و پا کند، به سراغ افرادی می‌رود که در این امور آشنایی دارند خواه زن باشند و خواه مرد. نمی‌توان از پیش گفت که هیچ زنی در هیچ موردی از معاملات و مسائل اقتصادی و تجاری وارد نیست و هر مردی در هر معامله و تجارتی واردیت دارد و هر دو نفر مرد و زنی را که با هم مقایسه کنیم، بدون استنثناء معلوم می‌شود که دانش و تخصص و تجربه مرد در این امور از زن بیشتر است، ثانیاً اگر این توجیه درست باشد، باید گفت در مسائلی هم که مردان آگاهی و تخصص کمتری از زنان دارند، شهادت دو مرد باید معادل یک زن باشد. آیا آقای ایازی این را می‌پذیرند؟ ثالثاً وقتی بحث از تخصص و آشنایی در امور تجاری و اقتصادی مطرح باشد، دو نفر بودن زنان _ که بنا به فرض در این امور وارد نیستند _ چه مشکلی را حل می‌کند؟ آیا مطابق تحقیقات و اندازه‌گیری‌ها و محاسبات علمی، تخصص و آشنایی زنان در این امور نصف مردان است؟

۲) اگر اشتغال زنان به مسائل خانه و اداره امور فرزندان ممکن است موجب فراموشی آنها شود، اشتغال مردان در بیرون از خانه و درگیری آنها با مشکلات فراوان و متنوع (ناشی از مسئولیت اداره زندگی) نیز می‌تواند باعث فراموشی آنها در موضوع مورد شهادت شود. در این مورد چه فرقی بین زن و مرد وجود دارد؟ اتفاقا در اینجا زمینه فراموشی در مردان بیشتر از زنان است.

۳) فرض کنیم عاطفه زن قوی‌تر از مرد است (فرضی که البته به هیچ‌وجه کلیت ندارد). ولی مگر فقط احساس و عاطفه است که ممکن است بر روی قضاوت یا شهادت انسان تاثیر بگذارد؟ اعمال و رفتار انسان (و از جمله شهادت دادن او) معلول و برآیند تاثیر عوامل بی‌شماری است که احساس و عاطفه فقط یکی از آنهاست. آیا در همه آن موارد (عوامل) زنان بیشتر از مردان تحت تاثیر قرارمی‌گیرند؟ به‌عنوان مثال آیا ایمان و تقوا و عدالت و وجدان اخلاقی زنان هم کمتر از مردان است؟ ممکن است احساس و عاطفه زنی هنگام شهادت دادن تحریک شود، اما ایمان و تقوا و انصاف و وجدان او مانع از آن شود که تحت تاثیر عاطفه قرارگرفته و شهادت دروغ دهد. همین‌طور ممکن است مرد هنگام شهادت دادن تحت تاثیر احساس و عاطفه نباشد، ولی ضعف ایمان و تقوا و انصاف و وجدان اخلاقی او موجب تطمیع شدن و وسوسه شدن و یا ترس و مصلحت‌سنجی‌های دنیایی و نفسانی شود و شهادت دروغ دهد. فراموش نکنید که عادل بودن مرد یا زن در زمان انجام معامله، تضمین نمی‌کند که ماهها بعد (هنگام ادای شهادت) هم عادل باشند.

 اصولاً مشکل آیه این است که از همان ابتدا می‌گوید: دو «مرد» را به شهادت بگیرید؛ درحالی که عادلانه‌تر و حکیمانه‌تر این است که جنسیت شاهد را تعیین نکند و به جای آن بگوید: دو «انسان» عادل و مطمئن و آشنا به موضوع مورد معامله را به‌عنوان شاهد بگیرید. در این صورت هیچ‌کدام از مشکلاتی که در بالا مطرح شد بوجود نمی‌آمد و آقای ایازی نیز مجبور نمی‌شدند به چنین توجیهات ضعیفی متوسل شوند.

بازهم یادآوری می‌کنم که هدف من در این نوشتار این بود که نشان دهم استدلال قرآن برای توجیه حکمی که در آیه آورده معیوب و ناسنجیده است. پیداست که درباره خود آن حکم سخن‌ها می‌توان گفت و من در آینده‌ای نزدیک به آن نیز خواهم پرداخت.

۱.۵ ۲ آرا
ارزیابی شما

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
مرادی
مرادی
آذر ۸, ۱۴۰۲ ۵:۵۱ ق٫ظ

در آیه ۲۸۲ سوره بقره در عبارت : ” أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى ” اشاره به فقط مونث نمیتواند باشد بلکه الگوی اشاره به یکی از دو مرد نیز هست (یکسان انگاشتن در آیات قبل سابقه دارد ، یکسان انگاشتن بیع و ربا)…با این توضیح که اگر دو شاهد هر دو مرد بودند نیز این الگو باید رعایت گردد ، دو نفر بودن برای آنستکه اگر یکی فراموش کرد دیگری تذکر دهد…مردان هم فراموش میکنند… و این شرط متصل با شرایط قبلی آیه و مختصر و جالب و هوشمندانه است… گویی دو تایی بودن در هر شرایطی لازم… مطالعه بیشتر»

مرادی
مرادی
جواب به  مرادی
آذر ۸, ۱۴۰۲ ۴:۱۵ ب٫ظ

برای اختصار و رفع ابهام از یادداشت قبلی عرض میشود که در بیان آیه برای رفع مشکل شهادت ، دادن تذکر بین دو مرد یا بین دو زن لازم می آید…و این نشان از بدون تبعیض بودن زنان و مردان در موضوع شهادت بر پیمان قرض و دیون است…
و دیگر اینکه تذکر از یک زن به زن دیگر یا از یک مرد به مرد دیگر برای امر خطیر شهادت ، موثر است …تذکر از جنس مخالف احتمالا آغشته به تمایلات شخصی میشود…

2
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx