مارتین هایدگر ۳۵ سال پس از انتشار معروفترین اثرش یعنی Sein und Zeit (هستی و زمان)، یک سخنرانی تحت عنوان «زمان و هستی» انجام داد. هایدگر در این گفتار دوباره در رابطهی بین هستی و زمان سخن گفته و به اعتقاد بعضی از محققین خواسته عدم انتشار جلد دوم (هستی و زمان) را جبران کند.آنچه پیش روی دارید بیان مهمترین نکات این سخنرانی است و به خصوص به قسمت هایی اشاره میشود که نسبت به کتاب «هستی و زمان» نوعی نوآوری مشاهده میشود.
بررسی تجربه های معنوی با نگاهی به مدعیات الحاد جدید
الحاد مدرن توسط اندیشمندان و نویسندگانی بسط یافته است که دین را همردیف، خرافهپرستی، خردگریزی، حماقت، نبود آگاهی و دانش و… قرار داده و بر عدم تساهل، لزوم مقابله با اساس دین تاکید میکنند. شماری از این نویسندگان که پیشتازان الحاد مدرن هستند عبارتند از سام هریس، دنیل دنت، ریچارد داوکینز و کریستوفر هیچنز. حملات تروریستیِ برخی افراطیون دینی نیز در اوج گرفتن و مقبول افتادن نسبی این جریان، بی تاثیر نبوده است….
ادعای ماورائی در باب عرفا
ادعا می شود که عارفی مریضی شفا داد. مگر تعداد عرفای عالم چند نفر است و چند تا بیمار را شفا داده اند. آیا این گزارش ها درست است؟ حال اگر بر صدق بگیریم نتیجه ای عاید بشر نمی شود؛ امروز به برکت علم پزشکی بیماران زیادی در هر شهر بهبود می یابند. اگر بهبودی بیماران را به عرفا می سپردیم تا شفایشان دهند، امروز فاجعه ای بزرگ در کار جمعیت جهان بود.
دین پرستی یا زیست انسانی توحیدی
تجربه دردناکی که پس از قتل عام و تجاوز و ارعاب و سرکوب و شکنجه و ترور و تحدید و سلب آزادی و نفی انتخاب و نهی استقلال فردی و انسانی و بسیاری دیگر از جنایات بواسطه ی حکومت های دینی در طول تاریخ بدست آمده به اثبات می رساند که دین با شرایط فعلی دیگر نمی تواند پاسخی شایسته و در خور توجه و جذاب و امید آفرین و معنی بخش به پرسش ها و نیازهای معنوی انسان امروز بدهد
همواره توسعه اقتصادی مقدم بر توسعه سیاسی بوده است
ویتنام یک کشور کمونیستی، امارات یک کشور پادشاهی، اندونزی نیمه دمکراتیک، و سنگاپور اقتدارگراست، اما همه دارند پیشرفت می کنند. در نهایت در می یابیم، از نظر علمی، رشد و توسعه اقتصادی خیلی ارتباطی با ماهیت یک نظام سیاسی ندارد،
که عشق آسان نمود اول…
تجربهٔ عشق به خدا را میتوان در عموم مدعیان، علاقهٔ آنها به تصویری موهوم و به برساختهای ذهنی نامید و در برخی از مدعیان، عشق به خدا را علاقه به تجربیات باطنی و معنویِ ناشی از مواجههٔ آمیخته با حیرت در مقابل عظمت و پیچیدگیِ هستیِ برابرایستا یا خالق متصور شده برای آن تلقی نمود که در اینجا نیز بین مفهوم «عشق» با مفهوم «ایمان» خلط شدهاست.
چند سوال پیرامون عزای امام حسین(ع)
نیمهی تاریک اخلاق اسلامی (۲)
دیالوگ در توهین
آیا اعتراض به قانون «حجاب اجباری» خطاست؟
قانونی بودن یک چیز، تقدسی برای آن ایجاد نمیکند. قانون ممکن است نامعقول و غیرمنطقی باشد، ممکن است قانونی ظالمانه و غیرعادلانه باشد و بنابراین مردم حق دارند که به آن قانون اعتراض کنند.
صلیبها راه میروند
پاپ بندیکت شانزدهم هنگام بازدید از کلیسای جامع سانتیاگو د کامپوستلا – که بارگاه جیمز قدیس نیز آنجاست – در ششم نوامبر ۲۰۱۰ گفت: هدف از زیارت صرفا دیدن و تحسین کردن مکانی با گنجینههای هنری و تاریخی آن نیست؛ در واقع زیارت به معنای بیرون رفتن از خود برای مواجهه با خدا در مکانی است که از خود حجاب افکنده و فیضش را با شکوهی خاص افروخته و ثمراتی سرشار از تبدیل و تقدس میان مؤمنان به ارمغان آورده است.
خطای زمان پریشی و توسل بدان
صلاح الدین همایون : خطای زمانپریشی، دستکاری در ترتیب اجزای داستان، و پسوپیشکردن آن است و به شیوه تحلیلی گفته می شود که طی آن فرد، رویداد، گفتار یا هر چیز دیگری مطابق با ارزشهای زمان فعلی ارزیابی مینماید، و از آن بعنوان “خطا” یاد میشود. مفر و مستمسکی عالی برای تلطیف و هنجارسازی برخی ناهنجاری ها.
انگاره ی شرور گزاف در برابر انگاره ی حکمت الهی
تجربه ی شر به طور طبیعی این پرسش را به میان می آورد که اگر خدایی دانا، توانا و مهربان بر عالم حاکم است، پس چرا این شرور اتفاق می افتند؟ در دنیای فلسفه به این نوع استدلال، استدلال شرور گزاف می گویند. این استدلال از این قرار است که در عالم شروری گزاف وجود دارند. از طرفی اگر خدایی دانای مطلق، توانای مطلق و کاملا مهربان بر جهان حاکم باشد، نباید چنین شروری وجود داشته باشند. بنابراین نتیجه می گیرند که چنین خدایی وجود ندارد.
توحید و معاد همچون دو گزارهی کارکردی – ۲
کسی که به معاد روحانی معتقد است، همین حالا خودش را در محضر خدا و روز قیامت می یابد. زیرا اصولا روح چیزی نیست که دارای مکان و زمان باشد. بدین معنا معاد روحانی نوعی « متفاوت دیدن » است. معاد روحانی دیدن خود در محضر خدا و روز قیامت است.
تعامل حکمت چین و عرفان اسلامی
اسماعیل رادپور: از قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی به بعد، حکمای مسلمان چین، کوشیدند که معارف اسلامی و تصوف را به زبان چینی بیان کنند و حتّی بعضی آثار شیخ نجم الدین رازی و شیخ عبدالرحمن جامی و دیگر بزرگان صوفیه را به چینی ترجمه کردند. آنها در این نوشتهها از نحوۀ بیان و اصطلاحات کنفوسیوسی و دائویی بهره بردند و به یک معنی هم سنّت حکمی چین را توسعه بخشیدند و هم تعالیم عرفانی اسلام را به مسلمانان چین که با زبانهای اسلامی بیگانه بودند، ارائه کردند.
پرسشی در باب ربط منطقی میان دو آیه از قرآن
ممکن است کسی به وجود خدا اعتقاد داشته باشد و مرگ و زندگی را نیز به دست او بداند، و در عین حال معاد و حساب و جزا در روز قیامت را انکار کند. به بیان دیگر لازمۀ منطقی «انکار معاد» این نیست که «خدا وجود ندارد» یا «مرگ دست خدا نیست». بنابراین به کسی که معاد را انکار میکند نمیتوان گفت که: «پس تو به وجود خدا اعتقاد نداری و یا مرگ را تقدیر خدا نمیدانی».
قوت و ضعف نواندیشی دینی در دورانِ ما
نواندیشی دینی اسلامِ رحمت را معرفی کرده است. پیش از این و بعضا در زمانه حاضر نیز در آراء برخی فقها بنگرید. اسلامِ آنها اسلامِ زحمت می شود در برخی از موارد. یکی از کارهای نواندیشی دینی این بود که از بار سنگین به دوش دین نهادن پرهیز داد. شما ببینید سابق بر این، انتظار می بردند که همه امور را از دل دین می باید استنباط کرد. اساسا علومِ دیگر بی ارج بودند. می نگریستند که فی المثل فلان مشکلِ سیاسی و یا مشکلِ اقتصادی را از کجای دین می باید استنباط کنیم. اما نواندیشی دینی ورق را برگرداند. گفت که رسالت و وظیفه ی دین این امور نیست.
آنچه از تباکی فهمیدهام
یک نسل پس از علی شریعتی، عبدالکریم سروش به عنوان سلسلهجنبان روشنفکری دینی مطرح شد. رأی و نظر او نیز چنین بود که خیزش حسینبنعلی (رض) نه تنها یک حرکت توحیدی بوده بلکه از خودگذشتگی وی در راه ایستادگی در برابر استبداد، متن جامعه آن روزگار را ویرایش کرد. با این وجود، دکتر سروش بر این باور بود که آنچه در کربلا گذشت اقتضائات روزگار آن زمان بود؛ در نتیجه اندیشه حسینی در دوران ما نباید لزوما صورتی انقلابی داشته باشد.
امام حسین و گفتمان های ایرانی
به نظر میرسد نوعی مسامحه، ناهمسازی و عدم تحمل و تساهل، میان برخی از گفتمان های محرم وجود دارد. صاحبان گفتمان ایدئولوژیکِ قدرتمدار و صاحبان گفتمان طرد و انکار، بیشترین نقش را در ناسازگاری و عدم تحمل ایفا می کنند. از سوی صاحبانِ گفتمان عالمانه دینی نیز، اغلب با نوعی مسامحه و غفلت اجتماعی روبرو هستیم.
توحید و معاد همچون دو گزارهی کارکردی – ۱
انگاره ی برخی فیلسوفان و اندیشمندان در مورد خدا گاهی چنان از فهم عامه دور افتاده است که متهم به الحاد و کفر شده اند. معروف است که اسپینوزا همه-خدا باور بود و می گفت که همه ی جهان خداست. یعنی خدا چیزی جدا از جهان نیست که بعد جهان را خلق کرده باشد. یا ابن عربی وحدت وجودی بود و می گفت که هر بخشی از جهان طبیعت، جلوتی از خداست.
آخرین دیدگاهها