چالش بزرگ کشور ما این است که ارتباطات جهانی نداریم

چالش بزرگ کشور ما این است که ارتباطات جهانی نداریم. من دانشگاهی اگر بگویم که در دانشگاه نشسته‌ام و دو تا کتاب و مقاله نوشته‌ام خیلی ممکن است از خودم راضی باشم. اما همین که بیرون از کشور می‌روم استادان هلندی و هندی و کانادایی را می‌بینم و می‌فهمم چه ضعفی دارم. اما یک بنگاه‌دار و سیاستمدار و یک نماینده مجلس در روز ۱۰ بار مطالعه نکند و با ۵۰ نماینده دیگر ارتباط ایمیلی نداشته باشد نمی‌تواند شعاع فکری خود را گسترده کند.

آنچه در پی می‌آید سخنرانی محمود سریع‌القلم استاد دانشگاه شهید بهشتی در دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی این دانشگاه است که در دومین رویداد جامع معدن و صنایع معدنی ایراد شده است. سریع‌القلم با کوله‌باری از تجربه حضور در رویدادهای جهانی به ویژه مجمع جهانی اقتصاد در داووس به تحلیل شرایط امروز ژئوپلتیک جهانی می‌پردازد و در نهایت مشکل ایران در جریان پارادیم توسعه و پیشرفت را واکاوی می‌کند. از نظر او، عدم تفکیک مفهومی به نام «عقلانیت فلسفی» از «عقلانیت ابزاری» است که توسعه و پیشرفت را از ایران دریغ کرده است. اینکه هنوز نمی‌دانیم قرار است چه کار کنیم؟ آیا می‌خواهیم با جهان ارتباط داشته باشیم یا نه؟ او معتقد است که کلید یافتن پاسخ این سوال‌ها در تفکیک قدرت سیاسی از حاکمیت اقتصادی است که با اصالت دادن به بخش خصوصی شکل می‌گیرد. بخش‌هایی از اظهارات این استاد دانشگاه را بخوانید. با این توضیح که این متن با استفاده از نسخه صوتی سخنرانی وی که روی وب‌سایت «اکوایران» قرار گرفته، تهیه شده است.

🔶 فایل تصویری «بنیان توسعه‌نیافتگی در ایران» در گفت‌وگو با دکتر محمود سریع القلم

مثلث قدرت در جهان

در جهانی که زندگی می‌کنیم اتفاق بسیار مهمی افتاده است. جهان تبدیل به مثلثی شامل روسیه، امریکا و چین شده است. در حالی که حدود ۳۰ سال پیش جهان دوقطبی و تمام مسائل روشن بود. یک عده‌ای در کمپ شوروی و عده‌ای دیگر در جبهه امریکا بودند و اقتصاد و سیاست و فرهنگ از یکدیگر تفکیک شده بود. اما امروز مثلث سه قدرت شکل گرفته و سپس حدود ۱۰ کشور میان پایه قدرتمند جهان مثل هند، اندونزی، کره‌جنوبی، نیجریه و افریقای جنوبی، مکزیک و شیلی و برزیل هستند که مبنای رشد و توسعه جهانی از یک منظر تاریخی شده‌اند. جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم جهانی است که نااطمینانی‌ها در آن بیشتر شده‌اند. اما یک ویژگی بسیار مهمی هم دارد که تناقضات در آن بسیار زیاد شده‌اند.

تناقض‌ها در جهان امروز

ترکیه عضو ناتو است؛ اما در عین حال سامانه دفاعی را از روسیه می‌خرد. مجارستان عضو اتحادیه اروپا است اما با پیچیدگی‌هایی از حمله روسیه از اوکراین دفاع می‌کند. کشوری مثل عربستان از نظر امنیتی به امریکا وابسته است اما در رابطه با سیاست نفتی خود با اوپک پلاس که عضو مهمی به نام روسیه دارد سیاست‌های خود را هماهنگ می‌کند. ۱۱ هزار تحریم از طرف اروپا و امریکا علیه روسیه تنظیم شده اما در عین حال در سال ۲۰۲۳ بالغ بر ۲۴۰ میلیارد دلار چین و روسیه با یکدیگر تبادل کرده‌اند. هر آنچه روسیه در تراشه و الکترونیک نیاز دارد می‌تواند از چین وارد کند. جهان ما جهانی است که تناقض‌های فراوانی دارد اما همه تلاش می‌کردند که با سه قدرت هماهنگ باشند و کار کنند.

وقتی امریکا قطعنامه‌ای را علیه روسیه در سازمان ملل مطرح کرد ۵۲ کشور از ۱۹۳ کشور دنیا آن را تصویب نکردند. این نشان می‌دهد کشورهای مختلف می‌توانند با سه قدرت کار کنند و از آنها بهره‌برداری کنند و در عین حال تلاش کنند منافع و مصالح ملی خود را پیش ببرند. حدود ۷۰۰ میلیارد دلار پول بانک‌های اروپا و امریکا در ترکیه کار می‌کند و در عین حال ترکیه طرفدار حماس است.

هماهنگی با سه قدرت کلید بهره‌برداری است

تعدد فرصت‌ها فوق‌العاده در دنیا زیاد شده و کشورها به دنبال شبکه‌سازی هستند. نکته کلیدی برای بهره‌برداری از این دنیای پر از فرصت این است که کشورها بتوانند با هر سه قدرت جهانی هماهنگی داشته و کار کنند. هند انرژی خود را از روسیه می‌خرد و روابط گسترده تجاری با چین دارد و در عین حال جزو دو کشوری هست که توانسته در حوزه هسته‌ای و لیزر از امریکا تامین کند. شبکه‌سازی مهم‌ترین ویژگی این جهان است به خصوص برای کشورهایی که دارای جغرافیا و منابع طبیعی و نیروی انسانی هستند.

مبنای تئوریک این کار هجینگ (Hedging) است. همه دنبال سرمایه هستند و برای خود محافظ ایجاد کنند. عربستان برای اینکه از امریکا امتیاز بگیرد با روسیه کار می‌کند. هند برای امتیاز گرفتن از چین با امریکا کار می‌کند. ترکیه برای امتیاز گرفتن از اروپا با روسیه هماهنگ است. مبنای تئوریک دنیای فعلی برخلاف دنیای دو قطبی دهه‌های ۶۰ و ۷۰ دنیای هجینگ است.

امریکا همچنان قدرت اول جهان خواهد بود

چین هزار پروژه عمرانی در آسیا دارد و ۵۰۰ هزار مهندس در آفریقا دارد. اما در عین حال امریکا دو مزیت مهم دارد که نشان می‌دهد برای ۵۰ سال آینده همچنان قدرت برتر جهان خواهد بود. اول در حوزه نظامی که این کشور ۴۷۵۰ سایت نظامی دارد. ۲۱۹ هزار سرباز برای این کشور کار می‌کنند و ۷۵ کشور دنیا ۷۶۴ پایگاه نظامی برپا کرده است. این قدرت نظامی امریکا پایه اقتصادی دارد و حضور این کشور را در دنیا تضمین می‌کند. نکته دوم اینکه بالای ۸۲ درصد از تراکنش‌های اقتصادی جهان با دلار امریکاست. این قدرت نظامی و اقتصادی امریکا را همچنان به عنوان قدرت برتر نگه می‌دارد.

اما در عین حال روسیه و چین فرصت‌هایی را به دست آورده‌اند که جلوی نفوذ امریکا بگیرند. قدرت امریکا کم نشده اما نفوذ این کشور کم شده است. بین این دو مفهوم در علم روابط بین‌الملل تفاوت‌های اساسی وجود دارد. سه قدرت مهم جهان، همچنان بالاترین میکس انرژی جهان را دارند و این فرصت را به سه کشور خواهد که در حوزه اقتصاد بتوانند نفوذ داشته باشند.

ورود کشورها به باشگاه هسته‌ای

یکی از اتفاقات جالب این نظام جدید این است که بسیاری از کشورهایی که فرصت دارند به دنبال نیروگاه‌های هسته‌ای هستند. چین حدود ۲۰۰ کلاهک هسته‌ای دارد که پیش بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۱ به ۱۱۰۰ کلاهک برساند. امریکا نمی‌تواند جلوی افزایش قدرت نظامی چین را بگیرد. مهم‌ترین کانون چالش امریکا با چین، کاهش نرخ رشد اقتصادی آن کشور است. چینی‌ها می‌گویند ۲۵۰ میلیارد دلار برای برنامه نظامی خود صرف می‌کنند اما آمارهایی هست که نشان می‌دهد این عدد ۷۰۰ میلیارد دلار است. در حال حاضر ۳۱ کشور ۴۵۰ نیروگاه هسته‌ای دارند که پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰ دو برابر شود. ۱۶ کشور در حال ساخت ۶۰ نیروگاه هسته‌ای هستند.

هجوم به امریکای لاتین

در حوزه آب، بخش بزرگی از منابع آبی در کشورهای امریکا و قاره امریکای لاتین است. اگر به استراتژی‌های عربستان سعودی نگاه کنید، می‌بینید که در کنار چین دست به سرمایه‌گذاری‌ها بنیادین در امریکای لاتین زده است. همین اواخر امارات یک شرکت تسلیحاتی ۲.۵ میلیارد دلاری در برزیل را خرید. امریکای لاتین منابع آبی دارد و کشاورزی وجود دارد و جمعیت هم دارد و فرصت را به کشورهای حوزه خلیج فارس این فرصت را داده که ۲ هزار میلیارد دلار در این کشورها سرمایه‌گذاری کنند.

ما هنوز دولت‌محور هستیم

یکی از تفاوت‌های اساسی کشور ما با بقیه جهان به‌خصوص کشورهای میان پایه دارد، این است که هنوز دولت‌محور فکر می‌کنیم. کشورهایی مثل هند و برزیل و چین و حتی امارات خیلی شرکت‌محور هستند. یعنی آینده را در شرکت‌ها می‌بینند. دو شرکت چینی در حوزه نفت و گاز رتبه ۲۸ و ۳۷ جهانی را دارند. شرکتی مثل پتروچاینا از نظر درآمد بالاتر از آفریقای جنوبی است. شرکت ساینوپک هم‌ردیف کشور لهستان است. به آرامکو نگاه کنید که ۶۰۳ میلیارد دلار سال گذشته درآمد داشته است. یا شرکت برق چین ۵۳۰ میلیارد دلار از نظر جایگاه در صحنه بین‌المللی داشته است.

ما جهان را با حکومت‌های‌شان می‌شناسیم

یکی دیگر از تلقی‌های دیگر در کشور ما این است که جهان را با حکومت‌های‌شان شناسایی می‌کنیم. در حالی که یک هواپیمای بوئینگ ۳۵ کشور با یکدیگر هماهنگی می‌کنند تا ساخته شود. سوئد، ایتالیا، چین، امریکا، فرانسه و اسپانیا با یکدیگر کار می‌کنند تا ۳۰ هزار قطعه در یک زمان مشخص در یک جا جمع کنند و هواپیما ساخته شود.

رتبه ۸۷ ایران در آمادگی برای آینده

یکی از توصیه‌هایی که برای شما دارم این است که اگر فرصت کردید این گزارش دانشگاه استمفورد درباره هوش مصنوعی را بخوانید. ۵۰۰ صفحه گزارش است که جزییات فراوانی دارد. در برخی مدل‌های هوش مصنوعی تا ۱۹۱ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری شده است. ۱۰۸ مدل مهم هوش مصنوعی را صنایع کار کرده‌اند نه دولت‌ها. دولت‌ها امکان این کارها را نداشته‌اند. از ۱۴۹ مدل بنیادی در هوش مصنوعی ۹۸ مورد آزاد است. ۲۳ مورد تا اندازه‌ای آزاد است و ۲۸ مورد در اختیار عامه نیست. شرکت‌هایی مانند متا و ماکروسافت و اوپن‌ای‌آی عمده کارهای هوش مصنوعی را انجام می‌دهند. امارات با جوینت ونچرهایی که با دنیا داشته هم در شبکه جهانی کار می‌کند و هم به صورت بومی از مدل‌های هوش مصنوعی استفاده می‌کند. تعداد این مدل‌ها در امارات از کشوری مثل فرانسه بیشتر است.

در تحقیقی که توسط یک موسسه فرانسوی انجام شده، نشان می‌دهد که سنگاپور آماده‌ترین کشور برای آینده است. ۴ شاخص برای این گذاشته‌اند؛ شاخص‌های فیزیکی و تکنولوژی رقابت‌پذیری و نیروی انسانی. دانمارک و سوییس و امریکا و سوئد و فنلاند و هلند در رده‌های بعدی هستند. ایران رتبه ۸۷ بین ۱۲۸ کشور را دارد. امارات اولین کشور مسلمانی است که در این رده بندی رتبه ۲۷ را دارد.

مشکل عقلانیت فلسفی ما باقی مانده است

اما در رابطه با ایران؛ ما ایرانی‌ها مشکل‌مان طی ۱.۵ قرن گذشته این بوده که دنبال رشد و پیشرفت بوده‌ایم و می‌خواهیم درآمد سرانه را بالا ببریم. من اسم آن را می‌گذارم عقلانیت ابزاری. اما دایره بزرگ‌تری هست به نام عقلانیت فلسفی و تا زمانی که حل نشود آن اولی حل نمی‌شود. تعریف ما از زندگی چیست؟ با این دنیا می‌خواهیم چکار کنیم؟ می‌خواهیم با این دنیا مبارزه کنیم یا همکاری؟ بسیاری از سوالات فلسفی هنوز برای ما باقی مانده است. ویتنام یا چین و ژاپن اینها را حل کردند. کره‌ای‌ها این مشکلات را دهه ۶۰ و هندی‌ها ۲۰ سال پیش حل کردند. اما هنوز عقلانیت فلسفی ما هنوز حل نشده است. بسیاری از سوالات کلیدی همچنان مثل ذرات معلق در فضای فکری و فلسفی ما ایرانی‌ها برقرار است.

عقلانیت فلسفی دایره بزرگ‌تری است که میتواند ناملموس و فعال باشد. اما عقلانیت ابزاری در دل عقلانیت فلسفی است. تا زمانی که اولی حل نشود تکلیف دومی مشخص نمی‌شود. آیا می‌خواهیم ثروت تولید کنیم؟ بسیاری می‌گویند در ایران ثروت لغت منفی است و استفاده نکنید. سود و سرمایه‌داری و بخش خصوصی الفاظ منفی شده است. در حالی که جهان با اینها کار می‌کند. تولید ثروت و محدود کردن دولت در تولید ثروت و پذیرش تشکل‌های بخش خصوصی و تفکیک تدریجی قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی است که در جهان حرف اول را می‌زند.

قدرت اقتصادی از قدرت سیاسی باید جدا شود

نوشته‌های ایزایا برلین را بخوانید. تمام این نوشته‌ها در یک جمله خلاصه می‌شود «تا زمانی که قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی جدا نشود در پی آزادی نباشید. چه آزادی مدنی چه آزادی اقتصادی یا سیاسی.» در سال‌های گذشته و دو، سه دهه اخیر در همین جمله خلاصه می‌شود. در چین ۸۲ درصد ثروت نزد بنگاه‌ها و افراد است. در کشوری که توسط ۱۲ کمیته و ۲ هزار نفر اداره می‌شود و انتخاباتی هم وجود ندارد. از نظر سیاسی این کشور بسته است اما از نظر اقتصادی با جهان کار می‌کند. کشوری که سرمایه‌داری غیردولتی را تجربه نکند نه قادر به رقابت است نه به دنبال کارآمدی می‌تواند باشد و نه تخصص و کارکردگرایی را ارج می‌دهد و نه گردش فکر و اندیشه در آن شکل می‌گیرد.

دوره وزارت عالیخانی سیاست در خدمت اقتصاد بود

شاید ما بتوانیم از نظر علمی بپذیریم که تنها دوره‌ای که در ایران سیاست در خدمت اقتصاد بوده دوره وزارت آقای عالیخانی (دهه ۵۰) است. در آن ۷-۸ سالی که ایشان وزیر اقتصاد ایران بود سیاست پیرو اقتصاد کشور بود. جهان امروز این مدل را عمل می‌کند. در ویتنام حکمرانی در خدمت اقتصاد است و سیاست و فرهنگ برای اقتصاد فعال است. مدل ما این گونه نیست. در ایران، اقتصاد بخشی از دایره بزرگ‌تری به نام فرهنگ و دایره بسیار مهم‌تری به نام امنیت و سیاست بوده است. مادامی که این عقلانیت فلسفی حل و فصل نشود، طبیعی است که نمی‌توانیم وارد مراحل بعدی شویم.

ما ارتباطات جهانی نداریم

چالش بزرگ کشور ما این است که ارتباطات جهانی نداریم. من دانشگاهی اگر بگویم که در دانشگاه نشسته‌ام و دو تا کتاب و مقاله نوشته‌ام خیلی ممکن است از خودم راضی باشم. اما همین که بیرون از کشور می‌روم استادان هلندی و هندی و کانادایی را می‌بینم و می‌فهمم چه ضعفی دارم. اما یک بنگاه‌دار و سیاستمدار و یک نماینده مجلس در روز ۱۰ بار مطالعه نکند و با ۵۰ نماینده دیگر ارتباط ایمیلی نداشته باشد نمی‌تواند شعاع فکری خود را گسترده کند. دلیل اول مشکلات ما این است که با دنیا ارتباط نداریم. مهم‌ترین نکته‌ای که من در سفرهای متعدد به داوس یاد گرفتم، تواضع بود. چون در آن فضا شما نمی‌توانید آمار اشتباه به کسی بدهید. چون همه متخصص هستند و به جمله‌بندی شما دقت می‌کنند. فضای بین‌المللی تمرین پاسخگویی و صداقت است.

منبع: شرق

در این ارتباط:

🔶بنیان توسعه‌نیافتگی در ایران در گفت‌وگو با دکتر محمود سریع القلم

 

۰ ۰ آرا
ارزیابی شما

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
مرادی
مرادی
خرداد ۱۹, ۱۴۰۳ ۵:۲۰ ب٫ظ

“عقلانیت فلسفی” عبارت شفافی نیست…میتواند هم به علوم و فلسفه دانشگاهی اشاره کند و هم به علوم دینی حوزوی…
آیا دانشگاهیان ما کوتاهی کرده اند یا روحانیت ما ؟
در هر حال فعال اقتصادی بعلت فقدان اعتماد اجتماعی ، حریص و بی رحم است… برای همین مردم انتظار کمک از دولت دارند…
حکومت ها و دولت ها باید بیشتر به استقلال معلمین عقلانیت فلسفی و ترویج نتایج فکری آنها کمک میکردند …
کدام یک آشکار و نهان ، شریک یا تابع قدرت اقتصادی هستند ؟

1
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx