محتواربایی در سپهر دانشگاهی
مارسلو کروکچز، Marcelo Krokoscz، استادیار گروه روششناسی علمی در دانشکده بنیاد تجاری آلوارز پنتهآدو (FECAP) است. موضوع پایاننامه دکترای او «دستبرد فکری» است که در دانشگاه سائوپائولو از آن دفاع کرده است. او پیش از این در این زمینه کتابی نیز با عنوان «تألیف و محتوی ربایی: راهنمایی برای دانشجویان، استادان، پژوهندگان و ویراستاران» نگاشته است. او هماکنون سردبیر تارگاه www. plagio. net. br است. این گفتوگو را «میلیکا مارکویچ» از مرکز بینالمللی اخلاق رسانه با او انجام داده است. در ترجمه این گفتوگو، به جای Plagiarism از واژه محتواربایی استفاده شده است. این واژه را «امیرحسین رجبزاده عصارها» پیشنهاد داده که مترجم آن را بر انبوه برابرنهادهای دیگر مانند «سرقت علمی»، «دستبرد فکری»، «سخنربایی»، «انتحال» و «ایدهدزدی» ترجیح داده است.
«محتواربایی در سپهر دانشگاهی» در گفتوگو با پروفسور مارسلو کروکچز
پاسداری از شرافت فکری
گفتوگو از میلیکا مارکویچ
ترجمه سیدآیین مهدوی
مارسلو کروکچز، Marcelo Krokoscz، استادیار گروه روششناسی علمی در دانشکده بنیاد تجاری آلوارز پنتهآدو (FECAP) است. موضوع پایاننامه دکترای او «دستبرد فکری» است که در دانشگاه سائوپائولو از آن دفاع کرده است. او پیش از این در این زمینه کتابی نیز با عنوان «تألیف و محتوی ربایی: راهنمایی برای دانشجویان، استادان، پژوهندگان و ویراستاران» نگاشته است. او هماکنون سردبیر تارگاه www. plagio. net. br است. این گفتوگو را «میلیکا مارکویچ» از مرکز بینالمللی اخلاق رسانه با او انجام داده است. در ترجمه این گفتوگو، به جای Plagiarism از واژه محتواربایی استفاده شده است. این واژه را «امیرحسین رجبزاده عصارها» پیشنهاد داده که مترجم آن را بر انبوه برابرنهادهای دیگر مانند «سرقت علمی»، «دستبرد فکری»، «سخنربایی»، «انتحال» و «ایدهدزدی» ترجیح داده است.
از نـظر شما «محتواربـایی» (Plagiarism) به چه معنا است؟
به لحاظ تاریخی «دستبرد فکری؛ تقلب در تألیف» تعریف شده است، بویژه در مورد ارائه آثار دیگران (متن، تصویر، داده و مانند آن). با این حال، دستبرد فکری در واقع بسیار پدیده پیچیدهای است که دست کم از دو هزار سال پیش تاکنون در سراسر جهان وجود داشته است. در این موضوع مختصاتی ظریف از ماهیتهای مفهومی، قانونی، اخلاقی، فنی و همچنین روشهای انجام آن وجود دارد. به عنوان مثال در سپهر دانشگاهی، به سادگی مسأله حقنشر نیست.
آیا در محتواربایی یک دانشجو با یک روزنامهنگار تفاوتی هست؟
بله. این دو تفاوت دارند. محتواربایی در قلمرو حرفهای یک موضوع قانونی و مربوط به قانون حقنشر است. اما همچنان که پیش از این گفتم در سپهر دانشگاهی محتواربایی اثری موجگون و فراتر از مسأله نقض قانون دارد، چرا که افزون بر نویسنده و محتواربا که مستقیماً درگیر هستند، بازیگرانی بیخبر را نیز درگیر میکند مانند استادانی که فریب خوردهاند و بنگاههایی که بر اثر این اتفاق اعتبارشان خدشهدار شده است. وانگهی انواع مختلفی از محتواربایی دانشگاهی وجود دارد که این پدیده را پیچیدهتر از مسألهای صرف میان نویسنده و بازنگارنده آن ساخته است. به عنوان نمونه میتوان به پدیدههای «خودمحتواربایی» که در آن شخص بخشهایی از کارهای خود را بدون آگاهیدهی و ارجاع به نوشته اصلی مجدد به کار میبرد، «تبانی» که یک کار به دوستان و شبه نویسندگان، برونسپاری میشود و حتی «محتواربایی منبع ثانویه» که در آن به منابع آثار دیگر ارجاع داده میشود صرفاً به این دلیل که این تصور پدید آید که پژوهش مفصلتری صورت گرفته است؛ اشاره کرد. این مسائل به طور مستقیم به نقض قوانین حقنشر مربوط نیست، اما واقعیت این است که ما میتوانیم بهواقع آنها را از دیدگاه قانونی به عنوان ارائه اطلاعات نادرست و فریبنده لحاظ کنیم.
به هر رو، از نظر من محتواربایی دانشگاهی نه به سادگی و به عنوان تخلفی که باید مورد تنبیه واقع شود، بلکه باید آن را از منظری آموزشی تحلیل کرد. در چنین مواردی ضرورت دارد که با در نظر گرفتن اهمیت تدوام شرافت دانشگاهی و تعهدی مسئولانه به همه کسانی که در گیر آن هستند، از دانشجویان و استادان تا مدیران و ناشران، به آن نزدیک شویم و در آن تأمل کنیم تا بتوانیم از آن
دور باشیم.
آیا محتواربایی در همه جای جهان به یک معنی است؟ آیا در این باره نمونهای از تفاوت را سراغ دارید؟
تأثیر عوامل فرهنگی بر فهم محتواربایی در عمل آشکار شده است و هماینک نیز هدف شماری از مطالعات است. هر چند تصوری عمومی وجود دارد که افکار و محتوا دیگران نباید بدون لحاظ کردن انتساب، به عنوان اثر خود معرفی و به کارگرفته شود، اما میبینیم که در زمینههای دانشگاهی، متناسب با فرهنگ، با فهمهای متفاوتی روبهروییم؛ چه در مورد التزام به بازگفت منبع هنگام بازگویی و تأویل، و چه حتی در مورد لازمههای بازنگاری عین عبارتها و جملهها. بنگاههای آموزش عالی که از سراسر جهان دانشجو دارند، مانند مؤسسه فناوری ماساچوست، برای برطرف کردن این شکاف فرهنگی سخت در تلاشاند تا رهنمودهایی را برای روشن کردن این موضوع تهیه کنند. این مؤسسه در بخشی از تارگاه خود با عنوان «شرافت دانشگاهی: محتواربایی چیست؟» توضیح داده است که هر چند برخی فرهنگهای دانشگاهی ممکن است نسبت به ضرورت اذعان به منابع منعطفتر باشند، اما «این شیوهها در فرهنگ دانشگاهی
امریکای شمالی پذیرفتنی نیست.»
ممکن است به طور خلاصه پژوهشهای دکترای خود را شرح دهید؟
هدف من از مطالعاتم، تألیف و محتوا ربایی بویژه در متون علمی است و مسأله من این است که بررسی کنم مؤلف یا پدیدآور بودن در تولید متون علمی به چه معنا است. در کل، مطالعات من درباره محتواربایی است به عنوان یک نمونه؛ تقلب در فرایند تألیف که از فقدان حس اخلاقی نشأت میگیرد (محتواربایی عمدی) یا حتی یک خطای فنی در فرایند اذعان به منابع (محتواربایی غیرعمدی) توسط دانشجو یا پژوهشگر، از موضوعات مورد مطالعه من است. همچنین امیدوارم که کاوش در مفهوم «تألیف علمی» به این تأمل کمک کند، زیرا باور دارم به خاطر مبارزه با محتواربایی ما نیاز داریم که وجوهی مانند دشواریها و محدودیتها در آموزش دانشجویان و پژوهشگران را با لحاظ کردن انگیزهها و میل به عمل پژوهش، موشکافی و بررسی کنیم معنای تألیف علمی نوین را بکاویم و تحلیل کنیم و درباره نقش آموزش علمی در میان جنبههای دیگر در دانشگاهها گفتوگو کنیم.
بهترین راهی که میتوانیم از محتواربایی دور بمانیم چیست؟
چندین راهبرد برای جلوگیری از محتواربایی وجود دارد که میتواند طبق اینکه ما به نقش دانشجو میپردازیم یا استاد یا بنگاه یا سردبیر تغییر کند. گام نخست و اساسی که میان همه کسانی که درگیر این مسأله هستند مشترک است، این است که دانشجویان باید ملزم شوند که بیاموزند، استادان باید ملزم شوند که بیاموزانند و بنگاهها باید ملزم شوند که سیاستها و انتشار اطلاعات را توسعه دهند. اما افزون بر این، من مانند پژوهشگران دیگر معتقدم که صلاحیت علمی در هر معنایی، حتی در نسبت با تألیف، چیزی است که به پرورش یک محیط علمی پاک وابسته است.
با توجه به فناوریهای پیشرفته نوین، محتواربایی چگونه انجام میشود؟
در مطالعات بسیاری دیده شده که ظهور فناوریهای نوین اطلاعات و ارتباطات رخدادن محتواربایی را در جهان دانشگاهی افزایش داده که خود نتیجه طبیعی دسترسی آسان به اطلاعات، آسانی ویرایش متن با بریدن و چسباندن و تصوراتی نابالغ از مرزهای اخلاقی استفاده از اینترنت است. اما همچنین لازم است که اذعان کنیم این فناوریهای نوین میتواند به طور قابل توجهی به مبارزه با محتواربایی کمک کند، چرا که با یکپارچگی توجه جهانی به مقابله با این موضوع، میتوان شناسایی و آگاهی و راهبردهای مقابله با آن را به اشتراک گذاشت. این خود توسعه برنامههای نرمافزاری طراحیشده برای شناسایی و جلوگیری از محتویربایی در تولید علمی را دربرمیگیرد.
به منظور پرهیز از محتواربایی چگونه میتوان آن را بهتر فهمید؟
به عنوان یک شروع فردی، جستوجو برای اطلاعات در این مسیر نخستین گام است. این گونه متداول است که راهنماییها و جستارهای مرتبط به موضوع را در تارگاههای نهادهای برتر آموزش عالی در جهان میگردند. اما از سوی دیگر، برای انسانهایی که این متون را پدید آوردهاند مهم است که این ارجاعات ذکر شوند که این امر خود مستلزم برآوردن دستورهای فنی متعددی است و باید به روشهایی مؤثر آموخته و عملی شوند. به همین خاطر، نهادهایی در آموزش عالی وجود دارند که دورههای نگارش علمی یا کارگاههایی برای «نگارش علمی آموزشی» را برگزار میکنند که همین به وسیله ناشران نیز ترویج میشود. شرکت در این فرایند به معنای عملی پاسداری از تحصیل آگاهی است.
منبع: روزنامه ایران
