تفکر نقدی – ۱
مصطفی ملکیان: تفکر نقدی به تفکری که کانت عرضه کرده بود نیز اطلاق میشود و بالطبع نوعی اشتراک لفظی پیدا میکند، که خودِ این اشتراک لفظی سبب میشود که گاهی ابهامی پیش بیاید؛ یعنی بعضی جاها وقتی اطلاق «تفکر نقدی» میکنیم واقعاً موضع این اشتباه و التباس است که طرف دارد به آنچه کانت میگفت اشاره میکند، با اینکه این داستان اصلاً ربطی به موضع کانت در معرفتشناسی و فلسفه ندارد. و به همین دلیل شاید بهتر باشد که بگوییم «روش نقد اندیشهها». البته گاهی در مکتوبات انگلیسی «روش نقد اندیشهها» به کار میرود اما اصلاً رایج نیست و اصطلاح «تفکر نقدی» رایجتر است.
[تفکر نقدی] نقد اندیشه نیست، روش نقد اندیشه است. از این نظر میگفتم کلمهی «روش نقد اندیشه» از کلمهی «تفکر نقدی» بهتر است. روشن نقد اندیشهها است، نه نقد هر اندیشهای؛ نقد هر اندیشهای در حیطهی همان علم و مخصوص صاحبنظران همان علم خواهد بود؛ مثلاً یک اندیشهای که در فیزیک عرضه میشود فقط صاحبنظران فیزیک حق نقد آن را دارند؛ یا یک اندیشهای که در روانشناسی اظهار میشود فقط روانشناسان حق نقد آن را دارند، اما یک سلسله روشهای عمومی برای نقد وجود دارد که هم روانشناس و هم فیزیکدان، در مقام نقدِ آرا و نظراتی که به حوزهی معرفتی خودش مربوط میشود، از این روشها استفاده میکنند. در واقع، در تفکر نقدی با این روشهای عام سر و کار داریم.
«روش نقد اندیشهها» در کشورهای غربی به عنوان یک درس عمومی در دانشگاهها تدریس میشود؛ یعنی به همهی رشتههای دانشگاهی معمولاً دو تا چهار واحد روش نقد اندیشهها به عنوان یک درس عمومی القا میشود.
مباحثی که در روش نقد اندیشهها میآید بعضی از مباحثش برای سطح این کلاس اصلاً ضرورت ندارد؛ یعنی خیلی فروتر از سطح این کلاس است. این است که این مباحث با این که در روش نقد اندیشهها میآید اینجا متعرضش نمیشوم، چون اصولی است که ما در همهی دوران طلبگی از آنها استفاده میکردهایم ولو اصطلاحش را نمیدانیم. اما یک مطالبی در این مباحث گفته میشود که برای ما تازگی و طراوت دارد و حتی گاهی هم مسائل مشکلی را پیش میکشد که آنها را عرض میکنم.
نشر نخست در وب: وبلاگ سنجشگرانهاندیشی