مرزبندی‌ها، بستری برای خشونت

هرجایی که خشونتی وسیع و سازمان‌یافته شکل‌گرفته در آنجا مرزی تعریف‌شده و به‌واسطه مرزها خشونت روا گشته است. با مرزهای زمینی از قدیم آشنا هستیم که بیشتر درگیری آدمیان در طول تاریخ بر سر آن­ها بوده است. این مرزها برای بشر کافی نبوده و لذا مرزهای زبانی، کیشی، قومی و… ایجاد کرده است.

 حبیب اله نورانی، دانش آموخته فلسفه

بشر دستاوردهای عظیم و شگرفی در عرصه های مختلفی چون هنر، فلسفه، علم، شعر و… داشته است و در کناراین دستاوردهای مثبت، بدبختانه میراث شومی هم داشته است که باعث خشونت و کینه‌ورزی شده است. یکی از این دستاوردهای شوم ایجاد انواع دیوارها و مرزها بوده است. هرجایی که خشونتی وسیع و سازمان‌یافته شکل‌گرفته در آنجا مرزی تعریف‌شده و به‌واسطه مرزها خشونت روا گشته است. با مرزهای زمینی از قدیم آشنا هستیم که بیشتر درگیری آدمیان در طول تاریخ بر سر آن­ها بوده است. این مرزها برای بشر کافی نبوده و لذا مرزهای زبانی، کیشی، قومی و… ایجاد کرده است. چه انسان‌هایی که به خاطر زبان به کام مرگ نرفتند. عجیب است زبانی که جهت تعامل معنا بین آدمیان ایجادشده بود وسیله‌ای برای خشونت‌ورزی می‌شود. وقتی مرزی ایجاد می‌شود خشونت به افراد آن‌طرف مرز مجاز شناخته می‌شود. وقتی مرزبندی به قومیت می‌رسید، نژاد باعث مرزکشی و خشونت می‌شد و هیتلر نماینده شاخصی در این باب بود. مضحک‌ترین مرزبندی بین رنگ پوست آدمیان است و تاریخ خشونت‌ورزی‌های آن ثبت‌شده است. مرزبندی ادامه می‌باید به ادیان می‌رسد که برای تعالی بشر آمده بودند. شیعه و سنی که در بیشتر باورهای خویش یکسان و مشابه هستند در چند باور باهم متفاوت هستند و چنین می‌شود که برخی انگشت‌بر این تفاوت‌ها می‌نهند و اشتراکات را وا می‌نهند و چنین است خودی‌ها و غیرخودی‌ها ایجاد می‌شود و خود دانید چه خشونت‌ها که نمی‌زاید. تاریخ چه خون‌ریزی‌ها که از مرزبندی ادیان ندیده است. مسیحیت که از دل یهود برون آمد و به نظر می‌آید باید قوم‌وخویش و برادر باشند باهم دشمن گشتند؛ زیرا در چند باور متفاوت بودند بنابراین دیواری میان کسانی که چندین قضیه را قبول دارند و کسانی که چنین قضایایی را باور ندارند ایجاد می‌شود و وقتی مرزی ایجاد شد به افراد آن‌طرف مرز خشونت روا می‌شود. وقتی خشونت روا شد آن مسیحی دیگر نمی‌اندیشید که آن بچه یهودی حتی نمی‌تواند باورها را به‌درستی بشمارد و خشونت را نسبت به او روا می‌دارد. خشونت در اینجا حد یقف ندارد. زنان باردار و بچه‌ها و پیران و ناتوان‌ها هم مورد خشونت و آزار واقع می‌شوند.

اگر من دیگری را مثل خود ببینم بعید است به او خشونت ‌ورزم. باید بین خودم و دیگر تفاوت نهم و این تفاوت را چنان بزرگ کنم که باعث خشونت به دیگری شود. سیاستمداران که دنبال جنگ بودند ابتدا مرزی و دیواری ایجاد می‌کنند و تفاوت‌ها را چنان پررنگ و بزرگ می‌سازند که باعث شود انسان‌های این‌طرف مرز به آن‌طرف مرز بی‌محابا حمله کنند. مسیحیت به سرزمین‌های اسلامی حمله کرد. متکلمین و کشیشان بین مسلمانان و مسیحیان مرزی بزرگ ایجاد کردند درصورتی‌که مسلمانان و مسیحیان باورهای مشترک بسیار دارند آن‌ها را وا‌نهادند بر تفاوت‌ها پافشاری کردند. گفتند مسلمانان برخی باورهای ما را قبول ندارند و این بسیار پررنگ کردند تا جایی که می‌شد خون آن‌ها را به زمین ریخت حتی کودکانی که معنی باورها و قضایا را هم نمی‌دانستند قربانی این جنایات شدند. گاه در درون مرز هم‌مرزها جدیدی شکل می‌گیرد مسلمانان سنی و شیعه نیز خود شعبی دیگر تشکیل می‌دهند. جالب اینجاست متکلمان اینجا کار سخت‌تری دارند زیرا باورهای مشترک بسیار است ولی روی کلمات خاصی باید پای فشاری کنند که شمشیرها را آخته کند و خون دیگری ریزد. اگر دیگران را مثل خود می‌دانستیم همه را بشر می‌دانستیم بعید بود دست به قتل دیگری می‌زدیم. هر جای سخن از تفاوت و مرزها زده می‌شود در آنجا پای کسی در میان است که می‌خواهد خشونتی ایجاد کند.

اگر از بالا به زمین نگریسته شود ما همه در یک سیاره جای گرفته‌ایم زمین خانه همه ماست. اگر انسان‌ها به دنبال آرامش و شادی وزندگی راحت باشند این در صورتی پیش می‌آید که همگانی باشد. از بالا به سیاره نگاه کنید درجایی جنگ باشد آن جنگ دیر یا زود گریبان دیگران هم خواهد گرفت. ای‌کاش انسان بیش از هر چیز تکیه و تأکید بر آدمیت می‌کرد و انسان‌ را به خاطر انسان بودن پاس می‌داشت. ای‌کاش تنها تفاوت بین آدمیان اخلاق و قانون بود و نه دیوارکشی‌ها و مرزبندی‌ها ساختگی. در این میان برخی از متکلمان و علما کارشان تعیین مرز و دیوار است. متکلم مسیحی می‌خواهد دقیق مرزهای مسیحیت را معین کند و روی کلمات حساس می‌شود که بتوانند دیگران را برون کنند و تخم کینه بکارند. مرزبندی‌های فرهنگی و دینی بسیار حساس هستند و این از وظیفه علما است که بر اشتراکات تأکید ورزند و مردمان را علیه هم تحریک نکنند. این سیاره برای همه است. همه انسان هستیم و در این سیاره غریب. انسان‌ها هم فقط یکدیگر رادارند. سعادت و خوشبختی و آرامش ما به هم گره‌خورده است. اگر درگیری درجایی باشد آن درگیری دیر یا زود بجای دیگر خواهد رسید؛ زیرا همه مهمانان یک سیاره هستیم. فکر کنید بچه‌ها در خانواده‌ای بزرگ شوند که خشونت ببینند. چنین بچه‌ای وقتی بزرگ شود از او مهر بیرون نمی‌آید زیرا خانواده در او تخم مهرورزی نکاشته است او به جامعه می‌رود خشونت ایجاد می‌کند. گاه به‌اشتباه فکر می‌کنیم خشونت‌های دیگران به ما ربطی ندارد از ما دور است. این‌گونه نیست زمین سیاره کوچکی است آن خشونت دیر یا زود گریبان من یا نسل من را خواهد گرفت. فکر کنید گروهی مورد خشونت و تحقیر قرار گیرند این خشونت و تحقیر در نقاط دیگر پخش خواهد شد.

 

۴ ۳ آرا
ارزیابی شما
صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

2 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
حسن کاظمی
حسن کاظمی
آبان ۱۳, ۱۴۰۲ ۹:۴۸ ق٫ظ

بحث خوبی بود. مرزبندی بین انسان ها اگر به ارزش گزاری برسد باعث کینه و خشونت می شود. تا وقتی بحث سیاه و سفید یا شیعه و سنی باشد مشکلی نیست ولی اگر ارزش گزاری شود یعنی سیاه بد هستند و یا طرفداران فلان دین کافر یا ..هستند در اینجا ارزش گزاری می شود که باعث مشکلات می شود. در علوم انسانی مثلا علوم اجتماعی انسان به طبقه ضعیف و متوسط و قوی تقسیم می شوند ولی ارزش گزاری نمی شود. در علوم انسانی توصیف صورت می گیرد. ولی در برخی از شعب علوم و توسط برخی متعصب انسان ها… مطالعه بیشتر»

فواد
فواد
آبان ۱۰, ۱۴۰۲ ۸:۲۱ ق٫ظ

باسلام وادب. بنابراین پیشرفت و توسعه و رشد علوم انسانی چه میشود؟

2
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx