دین و آزادی (۳۵): قبله و طواف
ابوالفضل ارجمند: قبله به تصریح قرآن مسجدالحرام است، نه کعبه: فول وجهک شطر المسجد الحرام. قرآن در سه آیه از سورهی بقره گفته است که مؤمنان به مسجدالحرام رو کنند و در هیچ آیهای نگفته است که به کعبه رو کنند. اگرچه کعبه درون مسجد الحرام است و برای کسانی که از مسجدالحرام دورند جهت کعبه و مسجد الحرام یکی است، اما برای کسانی که به مسجدالحرام وارد میشوند، داستان به کلی تغییر میکند.
وقتی قبله کعبه باشد، در درون کعبه، قبله جهت خاصی ندارد و به هر طرف میتوان ایستاد و نماز خواند. وقتی قبله مسجدالحرام باشد که حکم قرآن هم همین است، در درون مسجدالحرام، قبله جهت خاصی ندارد و به هر طرف میتوان ایستاد و نماز خواند. اما آیا این گونه نماز خواندن، نظم مسجدالحرام را به هم نمیریزد؟ نه، چون اگر به فرض گروهی از مردم بخواهند درون کعبه هم به جماعت نماز بخوانند، ناچار همگی باید در صفی منظم و در جهتی خاص بایستند، بدون اینکه در آنجا قبله جهت خاصی داشته باشد.
مسجد علاوه بر محل برگزاری نماز، محل ایراد خطبه هم هست، به خصوص خطبههای نماز جمعه که از نظر فقهی بخشی از نماز جمعه است. در هنگام ایراد خطبه، خطیب در یک طرف و مخاطبان در طرف دیگر قرار میگیرند، درست همان گونه که در تالار اجتماعات، مردم در جهتی خاص و رو به سخنران مینشینند. مسجدالحرام نیز به همین صورت و مانند هر مسجد دیگری میتواند در نقطهای مجاور به دیوار، نه در وسط مسجد، منبر و محراب داشته باشد و مستمعانِ خطبه و نمازگزاران جمعه همگی رو به آن جهت بایستند و بنشینند.
حکم قبله در سورهی مدنی بقره آمده است، زمانی که مؤمنان به مدینه مهاجرت کرده بودند و از مسجدالحرام دور بودند. برای اهالی مدینه، قبله در یک راستای جغرافیایی واحد بود. بحث بر سر چگونگی اقامهی نماز در مسجدالحرام باید به سالها و حتی قرنهای بعد برگردد. امروزه نماز در مسجدالحرام به صورت دایرهای حول کعبه برگزار میشود، اما هنوز هم صحت برپایی صفوف دایرهای و قرار گرفتن نمازگزاران جلوتر از امام، محل بحث فقهی است. از نظر تاریخی گفته میشود که نمازِ دایرهای به علت کمبود جا در مسجد الحرام از اواخر قرن اول هجری رایج شد.
از اشکالات فقهی دربارهی نماز دایرهای حول کعبه که بگذریم، قبله بودن مسجد الحرام بر قبله بودن کعبه این ارجحیت را دارد که نمازگزاران نه در درون مسجد نه در بیرون آن خود را در برابر یک شیء محدود و معین نمیبینند و دور آن حلقه نمیزنند و در برابر آن کرنش نمیکنند. حلقه زدن دور یک اتاق سنگی و خشوع و رکوع در برابر آن، با هر توجیهی، تفاوت چندانی با حلقه زدن رو به یک مجسمهی سنگی و خشوع و رکوع در برابر آن ندارد.
اصطلاح مرتبط دیگر در قرآن، طواف است. اینکه طواف را چرخیدن دور کعبه معنی میکنند، بیاساس است. قرآن در «سعی صفا و مروه» هم از واژهی طواف استفاده کرده است. در مراسم حج، دور صفا و مروه نمیچرخند، بلکه بین این دو رفتوآمد میکنند: إن الصفا والمروه من شعائر الله، فمن حج البیت أو اعتمرفلا جناح علیه أن یطوف بهما. چرا در اینجا طواف به معنی چرخش دور صفا و مروه نیست، اما طواف خانهی خدا را چرخیدن دور کعبه معنی میکنند؟
بررسی موارد دیگر استفاده از فعل «طواف» در قرآن نشان میدهد که این واژه حاوی معنی «دیدار» و «استقبال» است، نه چرخش دور چیزی. قرآن میگوید مردم هم یکدیگر را طواف میکنند:
-طوافون علیکم بعضکم علی بعض.
شما میتوانید شخص دیگری را طواف کنید یا آن شخص شما را طواف کند. معنی نمیدهد که این طواف را به معنی چرخش فیزیکی یک شخص دور شخصی دیگر تصور کنیم. خدمتکارانِ بهشتی هم بهشتیان را طواف میکنند:
-یطوف علیهم ولدان مخلدون.
واضح است که در مواجههی دو نفر با یکدیگر، یکی دور دیگری نمیچرخد! در زبان فارسی، حتی اگر به کنایه گفته شود کسی گرد کسی دیگر میچرخد، منظور این است که به آن شخص توجه میکند و از او دور نمیشود، نه اینکه مثلا مانند اتومبیل حول فلکه میچرخد. با این حال در قرآن هیچ قرینهای وجود ندارد که فعل طواف به معنی چرخش باشد.
با توجه به اینکه طبق آیات قرآن، انسانها یکدیگر را طواف میکنند و صفا و مروه هم در مراسم حج طواف میشود، نزدیکترین معنی طواف به زبان امروزی ما میتواند «زیارت» باشد، نه چرخش دور چیزی. زیارت به معنی دیدار است و اگرچه این کلمه بیشتر برای دیدار از اماکن مقدس به کار میرود، اما میتوان برای دیدار اشخاص هم به کار برد، یعنی هم میتوان اشخاص را زیارت کرد هم اماکن را. بر این اساس، نویسنده احتمال میدهد که منظور از طواف خانهی خدا چیزی جز زیارت خانهی خدا نیست و «طائفان خانه» به معنی «زائران خانه» است.
در طواف به معنی مصطلح فقهی، هفت بار دور کعبه چرخیده میشود. در اینجا نیز مانند تعداد رکعات نماز، بخشی از توجه زائران به جای خدا معطوف به شمارش تعداد چرخشهاست، حسابی که نگه داشتن آن در ازدحام جمعیت چندان هم آسان نیست و میتواند به اشتباه منجر شود. مانند شکیات نماز که پیشتر در یکی از مقالات مجموعهی حاضر به آن اشاره کردیم، چگونگی رفع شکیات طواف هم احکامی تخصصی دارد، حال آنکه از قرآن نه بر میآید که طواف به معنی چرخش است، نه اینکه چرخش باید هفت بار تکرار شود.
در این گفتار فرض را بر این گذاشتیم که ساختار کلی و موقعیت کعبه و مسجدالحرام و شکل و ابعاد آنها، آن گونه که امروز مشاهده میکنیم، بر وضعیت آنها در گذشته منطبق باشد. بعضی از آیات قرآن تردیدهایی را در این زمینه هم به وجود میآورد. مثلا در قرآن میخوانیم که خدا به ابراهیم و اسماعیل میگوید خانهام را برای طائفان و عاکفان پاکیزه کنید: طهرا بیتی للطائفین والعاکفین والرکع السجود. از این آیه بر میآید که زائران در آن دوران آیینهای دینی را درون خانهی خدا به جا میآوردند، نه بیرون آن، چون پاکیزه کردن خانه و اعتکاف، هردو به درون خانه اشاره میکند. عقلا هم معنی نمیدهد که خانهای ساخته شود برای اینکه مردم فقط از بیرون آن را ببینند و دور آن بچرخند! هستند کسانی که با استناد به بعضی آیات قرآن، حتی در اصالت موقعیت فعلی مسجدالحرام هم تردید میکنند. ما به دلیل دوریِ بسیار زیادِ زمانی و مکانی از زمان و مکان نزول قرآن و تغییرات تاریخی و تحولات زبانی، در بسیاری از آیات قرآن نمیتوانیم با قاطعیت معلوم کنیم که منظور قرآن چیست، با این حال مانند هر کتاب تاریخی دیگری میتوانیم در قرآن هم تحقیق و پژوهش کنیم و دیدگاههای متفاوت خود را بیان کنیم. پژوهشهای مبتنی بر قرآن و مستقل از روایات، عموما به نتایج موثقتر، معقولتر و پذیرفتنیتری منجر میشود.
(ادامه دارد)
abarjm@yahoo.com

جناب عبد الله
با سلام و تشکر
حتی اگر دقیقا معلوم شود که در زمان پیامبر چگونه عمل میشده است معیاری برای بقیهی زمانها و مکانها نیست. مثلا قربانی کردن چند میلیون راس گاو و گوسفند و شتر در یک روز امروزه مشکل بزرگی است و دیگر نمیتوان به همان شکل زمان قدیم عمل کرد.
با سلام و سپاس از همه عزیزان و بزرگوارانی که مطالبی تحریر فرموده اند و جناب ارجمند که با نوشته های خوبشان نواوریها و تفکرات جدیدی را بظهور میرسانند با همه این مطالبی که نوشته شده باید دید و فهمید که پیامبر اکرم ص طوافشان چگونه بوده است ایا دور زدن کعبه بوده یا فقط دیدار با مسجدالحرام و مسجدالحرام چه ابعادی را دارد ویا داشته است مثلا مدینت النبی مساجدش بتفکیک زمان ساخت و سازندگانش در ان ثبت شده است برای هر دوره تشکر و سپاس از پاسخگوئی بزرگواران
[quote]زمانی که مسجدالحرام (منطقه اطراف کعبه) سمت قبله معرفی شد خانه کعبه مکان نگهداری بت ها بود. خدا نمی خواست به محل نگهداری بت ها رسمیت بدهد. وگرنه عملا همان خانه کعبه می شود………….[/quote] این قبیل ادعاها از قبیل بتخانه بودن کعبه مستند قرآنی ندارد و میزان اعتبارشان مانند سایر روایات است. اگر هم به فرض در کعبه بت بوده، در پیرامون کعبه هم بت بوده، در سایر شهرها و سایر عبادتگاهها و سایر جهتها هم بت وجود داشته و وجود دارد. به هر طرف رو کنی در آن طرف در جایی از زمین بت هم هست. مقاله طبق معمول… مطالعه بیشتر»
نوشته شما محکم آغاز می شود ولی تدریجا” از استحکام فرو می ماند: ۱: نوشته اید بتخانه برای قریش محل کسب درآمد باقی ماند. اگر هر چه محل کسب درآمد است باطل باشد پس هر نوع معیشتی از ناحیه خدا ممنوع می شود. باید دقت داشت که خدا بخشی از جامعه یهود را مسئول امور خانه پیشین خود کرد و خدا بود که همین را وسیله کسب درآمد آنها ساخت و همین امر در مورد کعبه نیز صادق است. بنابراین، نه کسب درآمد شرک آلود قبلی، و نه توحیدی بعدی، اختراع قریش نبود. معیشت شرک آلود قریش تداوم اختراع بتها… مطالعه بیشتر»
زمانی که مسجدالحرام (منطقه اطراف کعبه) سمت قبله معرفی شد خانه کعبه مکان نگهداری بت ها بود. خدا نمی خواست به محل نگهداری بت ها رسمیت بدهد. وگرنه عملا همان خانه کعبه می شود. طواف بت خانه کعبه بخشی از آیین یکی از دو مراسم حج جاهلی بوده است. خدا چرخیدن دور کعبه اختراع نکرده است. خدا برای خشنودی رسولش (که فردی به شدت ناسیونالیست بود) و خاتمه دادن به منازعه بین یهودیان مدینه و پیروان حضرت محمد سمت بت خانه را قبله کرد. اما با بزرگداشت (تشویق) سنت حسنه قبائل جاهلی که برای منطقه مسجدالحرام حرمت قائل بودند و… مطالعه بیشتر»
[quote]درفقه هم هست که کعبه برای حاضران در آن قبله است و گرنه برای کسانیکه از مکه دورند مسجدالحرام و جهت آن قبله است و ایه مورد استناد این نویسنده ارجمند مربوط به قبله اهل مدینه و ساکنان ان است فلذا دارای کلیت نیست و با فقه روایی هم سازگار است و مشکلی در بین نیست[/quote] اگر این گونه باشد، به اهل مدینه میتوان گفت به سمت مکه رو کنند. باز هم جهت همان میشود. بعد که مؤمنان به مکه رفتند بحث شود که آنجا چه کار کنند! از سوی دیگر، قرآن میتوانست از همان مدینه به مؤمنان بگوید به… مطالعه بیشتر»
درفقه هم هست که کعبه برای حاضران در آن قبله است و گرنه برای کسانیکه از مکه دورند مسجدالحرام و جهت آن قبله است و ایه مورد استناد این نویسنده ارجمند مربوط به قبله اهل مدینه و ساکنان ان است فلذا دارای کلیت نیست و با فقه روایی هم سازگار است و مشکلی در بین نیست
جناب مشفقبا سلام و تشکر مسأله از دو حال خارج نیست:یا همان گونه که در متن گفتهام، باید فرض را بر این بگذاریم که کعبه و مسجدالحرام همین است که ما امروز میبینیم. در این صورت ادعای متن روشن است. قرآن میگوید به مسجدالحرام رو کنید نه کعبه، و این دو یکسان نیستند. یعنی سنت امروز شیعیان و سنیان با حکم قرآن مغایرت دارد. یک حالت هم این است که کسی ادعا کند اصلا کعبه و مسجدالحرام در ابتدا در جای فعلی و به شکل فعلی نبودهاند که باز هم یعنی آنچه امروز انجام میشود بر مناسک زمان پیامبر منطبق… مطالعه بیشتر»
ضمن سلام و آرزوی توفیق، ۱- در متن آمده است: “قبله به تصریح قرآن مسجدالحرام است، نه کعبه”. شما باید در اینجا با استناد صرف به قرآن (و نه روایات) روشن کنید که منظور قرآن از مسجدالحرام چیست و نیز مستدل نمایید که منظوری که قرآن از مسجدالحرام دارد با کعبه متفاوت است، در حالی که در متن شما استدلالی در باب آن مشاهده نمی شود. ۲- در انتهای متن آمده: “پژوهشهای مبتنی بر قرآن و مستقل از روایات، عموما” به نتایج موثقتر، معقولتر و پذیرفتنی تری منجر می شود”. این جمله مدعایی بسیار کلان و جامع است که هیچ… مطالعه بیشتر»