بررسی اجمالی شیوهی دفنوازیِ مسعود حبیبی و تأثیر آن بر جریان دفنوازی معاصر
نیما افراسیابی: بهنظر میرسد سازهی هنرمندانهی دفنوازی معاصر بر دو ستون اصلی بنا شده است: «بیژن کامکار» و «مسعود حبیبی»؛ آنچنانکه در دو دههی اخیر، کمتر دفنوازی میتواند ادعا کند که تحت تأثیر این دو استاد نبوده است (همچنان که در دو دههی اخیر، کمتر تارنوازی میتواند ادعا کند که تحت تأثیر «حسین علیزاده» یا «محمدرضا لطفی» نبوده است)؛ بدینمعنا که بیشتر دفنوازان معاصر که در حوزهی عمومی موسیقی ایرانی مشغول فعالیت هستند، یا شاگرد مستقیم یکی از این استادان (کامکار و حبیبی) بودهاند یا شاگردِ شاگردهای آنها یا تحت تأثیر آثار متنوع و بسیار آنان.
در این مقاله، تأثیر و شیوهی دفنوازیِ جریانسازِ مسعود حبیبی، در شش بخش زیر بهشکل کلی بررسی شده است: ارتقای تکنیک دفنوازی، ساخت قطعات شاخص برای تکنوازی و گروهنوازی دف، ارتقای سازسازی (اختراع دف با پوست مصنوعی)، نتنگاری برای دف، پرورش شاگردان توانا و معرفی ساز دف در آنسوی مرزهای کشور.
۱. ارتقای تکنیک دفنوازی
۱-۱. بهلحاظ تکنیک نوازندگی، نسبتبه دفنوازی سنتی – خانقاهی، نوازندگیِ ایشان تنوع بیشتری از نظر اجرای ریتمهای متفاوت دارد (با توجه به مشاهدهی آثار ضبط و منتشرشده طی سالهای ۱۳۷۰ به بعد، این تنوع بهوضوح قابل مشاهده است).
۲-۱. استفادهی مناسب از ریتمهای فرهنگهای موسیقایی مختلف (ملل و قومی) و نیز استفادهی بیتعصب ریتمهای راک، پاپ و … در دفنوازی، مانند اجرای قطعاتی همراهبا گروه آویژه.
۳-۱. سونوریتهی منحصربهفرد ساز ایشان که مختصِ بیان شخصی و شخصیت موسیقایی او است.
۴-۱. استفاده از تکنیک ضربهی حلقهها به پوست دف (از طرفین)؛ بهنحویکه در اجرای میزانهای مختلف، ضربات حلقهها بهصورت مجزا و متفاوت از ریتم ضربات دستها اجرا میشود، گویی که دو ساز در حال اجرای دف هستند (برای مثال به آلبوم «حماسهی ایرانزمین» ایشان مراجعه شود).
۵-۱. استفاده از اشارههای چپ و راست در نوازندگی و همچنین ریزاشارهها (این تکنیکها، در جلد سوم کتاب «شیوهی نوین دفنوازیِ» ایشان، آموزش داده شده است).
۶-۱. تغییر ریتم در اجرای دف همراه و متناسب با تغییر ملودی (برای مثال در قطعهی «جنگ و صلح» آلبومِ «وطن من» اثر شادروان «پرویز مشکاتیان»).
۷-۱. استفادهی پرقدرت و مناسب، از ریتم و ریزهای متنوع، پر و شفاف، در میزانهای مختلف، بهصورت تکنوازی یا همراهبا ارکستر.
۸-۱. استفادهی منحصربهفرد و هنرمندانه از تغییر نوانس، سکوتها، ضدِ ضربها و سنکوپها در حین اجرا.
۲. ساخت قطعات شاخص برای تکنوازی و گروهنوازی دف
۱-۲. انتشار نخستین آلبوم گروهنوازی دف که الهامبخش گروههای دیگر شد.
۲-۲. ساخت و تنظیم قطعاتی بدیع برای گروهنوازی دف (بهصورت گفتوگو و همراهی) بههمراه سازهای کوبهای دیگر، نظیرِ ضرب زورخانه، درامز، دمام، تمپو، تامبورین و … . برای مثال، در قطعهی ۸/۵ «پرواز خیال» (در آلبوم «حماسهی ایرانزمین»)، سازهای پرکاشن ابتدا، فضای رازآلودی را ایجاد کرده، سپس دفها بهصورت غیرمتعارف، با اجتناب از ریتمهای ادواری واردشده و گفتوگویی با دایره، در ریتم ۸/۵ صورت پذیرفته و پس از آن هر سه گروه (دو گروه دف و یک گروه دایره)، بهگونهای که هر کدام ریتمهای متفاوتی را مینوازند وارد صحنه میشوند.
۳-۲. استفاده از صدادهیِ خیز و افت حلقهها برای تنوعدادن به ساختِ قطعات ریتیمک، مانند قطعهی «رستاخیز»، زمانی که قطعهی ۴/۴ شروع شده و از سوی خیز و افت حلقهها، به ۸/۸ تغییر میپذیرد.
۴-۲. فضاسازی قطعات با استفاده از صداهای مختلفی که از حلقهها بهوجود میآید، مانند قطعهی «خلیج فارس» که در ابتدای قطعهی صدای موج دریا، بهوسیلهی حلقهها کاملاً بهگوش میرسد.
۳. ارتقای سازسازی (اختراع دف با پوست مصنوعی)
از آنجا که نوازندگی دف با پوست طبیعی، با مشکلات بسیاری از نظر تأثیرپذیری از رطوبت و غیره همراه است وی با اختراع دف با پوست مصنوعی، خدمتی بزرگ به جامعهی دفنوازی کرد. این اختراع موجب شد که تعدادِ بسیاری از علاقهمندان به دف، به سازِ باکیفیت، بهشکلِ گسترده و با قیمت مناسب دسترسی داشته باشند.
درواقع، حبیبی در سه بخش کمانه، پوست و حلقه در ساز دف، بهسازی کرد. دف با پوست طبیعی که بهصورت سنتی ساخته میشود معمولاً بیضیشکل بوده، ولی با ایدهی او دستگاههایی طراح شد که با استفاده از چوب لایی، کمانه بهصورت دایره و با مقاومت بسیار بهتر ساخته میشود. همچنین استفاده از پوست مصنوعی دارای مزایایی چون کوک مشخص و ماندگار، عمر طولانی (پارهنشدن) و تحت تأثیر رطوبت نبودن است. بهتازگی نیز ایشان زبری خاصی در پوستهای مصنوعی گفتهشده ایجاد کرده که به نوازندگانِ باذوق امکان استفاده از تکنیکهای جدیدِ متناسب با آن را میدهد. همچنین حلقهها را با آبکاری نیکل ساخته است که نسبتبه حلقههای قبلی کمتر بر روی پوست دف اثر نامطلوب میگذارد. شایان یادآوری است که این سازها در سه کوک متفاوت ِ«سی بمل، سُل و فا دیز» ساخته میشوند که در اصطلاح به آنها تیزخوان، خوشخوان و بمخوان میگویند. این امکانِ ویژه، در تکنوازیها و گروهنوازیها، با توجه به ساختار قطعه، میتواند بسیار یاریرسانِ اعضای جامعهی دفنوازان باشد.
۴. نتنگاری برای دف
در زمینهی نتنویسی برای ساز دف، مسعود حبیبی برای نخستینبار از حامل چهار خطی استفاده کرد که سه خط پایین برای تکنیکهای ضربهی دست به پوست است (شکل ۱) و خط چهارم برای نگارش صداهای ناشی از حلقهها (شکل ۲).
در دفنوازی، حرکت خیز و افت از دو صدا تشکیل میشود؛ یکی هنگام بالابردن دف و دیگری هنگام پایینآوردن آن؛ زمان خیز در سرعتهای مختلف و ریتمهای گوناگون، نگارش متفاوتی پیدا میکند، ولی زمان افت ثابت است، با توجه به این موضوع، خط چهارم برای نوشتن صدای حلقهها انتخاب شده است تا نوشتن علامت خیز و افت میسر شود. درواقع، استفاده از چهار خط برای نتنگاری دف، هم خواندن نت را برای نوازنده راحتتر میکند و هم امکان نگارش نت برای تکنیکهای جدید، پیچیده و مختلف را افزایش میدهد. مسعود حبیبی، سه جلد کتاب آموزشی با روش یادشده نوشته است (منتشرشده از سوی انتشارات چنگ)، ولی او با عنایت به آموزش بیش از دهسالهی کتابهای بالا، آن سه جلد کتاب را ویرایش و بازبینی اساسی کرده و بهزودی ناشر دیگری، آنها را (که اساساً تغییر یافته است و در هفت جلد طراحی شده است) منتشر خواهد کرد.
۵. پرورش شاگردان توانا
بیش از بیست سال است که مسعود حبیبی به مشتاقان دف، آموزش میدهد و در این راه، شاگردان بسیاری را تربیت کرده است که هم اکنون بیشتر آنها یا خود در نقاط مختلف ایران و جهان مشغول تدریس دف هستند یا در ارکسترهای مختلف فعالیت دارند یا اقدام به تشکیل گروههای دفنوازی و قطعهنویسی کردهاند یا کتابهایی را در خصوص دفنوازی نگاشتهاند. او روشهای گوناگونی را در غنیسازی دانش موسیقاییِ شاگردان خود بهکار میبرد، مثلاً برای بسط تنوع دانش ریتمیکِ شاگردان، مشق نوشتاری (دیکته) میدهد. وی قطعاتی برای هنرجویان ضبط میکند و از آنها میخواهد که نت مربوطه را بنویسند و این کار بر قدرت تحلیل موسیقایی و توانایی شنیداری هنرجویان بسیار مؤثر است. همچنین برای تقویت قدرت بداههنوازی شاگردان خویش، روشهای خاصی را بهکار میبرد. برای نمونه، از آنها میخواهد در تکنوازیهای خویش یک دسته تغییر میزان داشته باشد، مثلاً از ۴/۴ به ۸/۶، چنگ مساوی چنگ (شکل ۳)، یا ۸/۶ به ۴/۲، چنگ نقطهدار مساوی چنگ (شکل ۴) که این تغییر میزانها تنوع بسیار زیادی دارند. این موضوع، بحثی بسیار جذاب، مفصل و گسترده است که البته زمانی که به ریتمهای لنگ میرسد بسیار جذابتر هم میشود.
وی کتابی منحصربهفرد در خصوص آموزش، ساخت و اجرای قطعاتی که همزمان با دو ریتم متفاوت اجرا میشوند، در دستِ انتشار دارد که در این کتاب، از ابتدا هر درس با دو حامل نوشته شده است که هر حامل را یک هنرجو اجرا میکند و از این منظر، کتاب یادشده میتواند تأثیر قابلِ توجهی را در قابلیتِ ریتمیک و موسیقایی هنرجویان داشته باشد.
۶. معرفی ساز دف در آنسوی مرزهای کشور
او با تأسیس و سرپرستی گروه دالاهو با محوریت ساز دف و برگزاری کنسرتهایی که محور آن دف بوده و همچنین برگزاری کارگاههای آموزشی جنبی در نقاط مختلف جهان و همکاری با گروههایی نظیر گروه عارف (بهسرپرستی روانشاد مشکاتیان)، بیدل (بهسرپرستی روانشاد «جلال ذوالفنون»)، صبا (بهسرپرستی روانشاد «حسین فرهادپور»)، نوا و غیره، نقش بسیار مؤثری در معرفی ساز دف به جهانیان داشته است.
پیرامون فعالیتهای وی در همین شمارهی هنر موسیقی گفتوگویی با وی انجام شده است که از لحاظ خوانندگان میگذرد.
منتشر شده در مجله «هنر موسیقی»، شماره ۱۳۷، آبان ۱۳۹۲