در باب خلط انگیزه و انگیخته

۸.    معنای «ما قال» و «من قال» چیست؟ «ما قال» و «من قال» از واژه‌هایی است که متفکران دیار ما برای بیان دیدگاه‌های خود در باب خلط انگیزه و انگیخته از آن سود می‌جویند. ایمایان نیز به کرات از این دو واژه استفاده کرده است. این دو واژه در اصل از یک نقل قول مشهور از امام علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) اخذ…

۸.    معنای «ما قال» و «من قال» چیست؟

«ما قال» و «من قال» از واژه‌هایی است که متفکران دیار ما برای بیان دیدگاه‌های خود در باب خلط انگیزه و انگیخته از آن سود می‌جویند. ایمایان نیز به کرات از این دو واژه استفاده کرده است. این دو واژه در اصل از یک نقل قول مشهور از امام علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) اخذ شده است آنجا که خطاب به فردی فرمود: «انظر الی ما قال و لاتنظر الی من قال»: «به آنچه گفته شده است بنگر، نه به کسی که آن را گفته است». از آنجا که ابهام در معنای این دو واژه در بحث حاضر مشکلاتی را پدید آورده است و ایمایان نیز بعضاً تحت تأثیر این ابهام معنایی قرار گرفته و آنها را در معنایی به کار برده که ربطی به بحث حاضر ندارند، توضیحی درباره‌ی معنای دقیق این واژه‌ها لازم به نظر می‌رسد. چنان‌که پیداست، بین این نقل قول و خلط انگیزه و انگیخته ارتباط وثیقی برقرار است، تا آنجا که نوشتار حاضر را می‌توان تفسیری معرفت‌شناسانه از سخن امام علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) به‌شمار آورد.

به گمان من ابهام موجود در معنای این واژه‌ها از جدا کردن آنها از متن/سیاقی که در آن آمده‌اند سرچشمه می‌گیرد. اگر این دو واژه را با صرف‌نظر از بقیه اجزاء متن در نظر بگیریم، معنای «ما قال» می‌شود: «گفته/گفتار» و معنای «من قال» می‌شود: «گوینده». در این صورت «ما قال» شامل همه‌ی چیزهایی می‌شود که توسط یک گوینده یا دیگران بر زبان آورده شده است، و «من قال» شامل همه‌ی چیزهایی می‌شود که بر زبان آورده نشده است. در این معنا، ربط «ما قال» و «من قال» با روش(های) کسب معرفت روشن نمی‌شود. 
اما اگر این دو واژه را در سیاقی که در آن به کار رفته‌اند معنا کنیم، معنای «ما قال» می‌شود: «ادعایی ـ اعم از خبر و نظر ـ که یک مدعی مطرح کرده است» و معنای «من قال» می‌شود «شخصیت مدعی». بر این اساس، معنای «انظر الی ما قال» می‌شود: «وجوب رد/پذیرش ما قال بر اساس دلیل» و معنای «و لاتنظر الی من قال» می‌شود: «ممنوعیتِ رد/پذیرش ما قال بر اساس شخصیت مدعی». بنابراین، چیزی که در اینجا اهمیت دارد، خود «ما قال» و «من قال» نیست، بلکه رابطه/عدم رابطه‌ی این دو با یکدیگر، و رابطه‌ی «ما قال» با دلیلی است که به سود و زیان آن در دسترس ماست.

مقصود امام علی (ع) از این جمله: «به آنچه گفته شده است بنگر نه به کسی که آن را گفته است»، این است که صدق و کذب «ما قال» به خوبی و بدی «من قال» ربطی ندارد، و در مقام نقد و ارزیابی و رد یا پذیرش یک ادعای خاص، مثل «الف ب است»، نباید به این نگاه کرد که مدعی دوست ماست یا دشمن ما یا مؤمن است یا کافر و منافق، یا صحابی پیامبر است و غیره، بلکه باید به خود ادعا نگریست.[۴۲]  اما نگریستن به یک ادعا به جای نگریستن به مدعی دقیقاً به چه معناست؟ معنای دقیق این سخن این است که در نقد و ارزیابی و رد و قبول یک ادعا، آن ادعا را صرفاً در پرتو دلایل و شواهدی که به سود صدق و کذب آن در دست است باید سنجید، نه در پرتو شخصیت و ویژگی‌های مدعی. 
اما اگر بپرسیم که «چرا باید چنین کنیم؟»، پاسخ این نیست که «به خاطر این‌که شناخت شخصیت/انگیزه‌ی مدعی محال است»، بلکه این است که «به خاطر این‌که شخصیت/انگیزه‌ی مدعی منطقاً ربطی به مطابقت و عدم مطابقت مدعای او با واقع ندارد». یعنی برای کشف این‌که آیا یک ادعا مطابق با واقع هست یا نه (= صدق و کذبِ منطقی دارد یا نه) باید آن را با واقع سنجید، نه با شخصیت مدعی، و تنها راه سنجیدن یک مدعا با واقع نیز این است که به دلایلی که به سود و زیان آن ادعا در دست هست نظر کنیم. این دلایل ربط مدعا با واقعیت و مطابقت یا عدم مطابقت آن با واقع را نشان می‌دهند.

البته ظاهر امر و نهی حضرت در اینجا اطلاق دارد، اما به خاطر این‌که این امر و نهی ارشاد به حکم عقل است، برای این‌که ببینیم آیا این امر و نهی مطلق است یا مختص موردی خاص، مانند مقام کسب دانش از راه دلیل، است باید به عقل رجوع کنیم، و وقتی به عقل خود رجوع می‌کنیم می‌بینیم که این امر و نهی عقلی مختص موردی است که در آن کسب دانش از راه دلیل ممکن و مطلوب است و شامل مواردی نمی‌شود که در آنها کسب دانش از راه دلیل ممکن نیست، یا اگر ممکن است، مطلوب نیست.
منظور از «ما قال» ادعای خاصی است که فردی مطرح کرده است و ما ناگزیریم در قبال آن موضع‌گیری کنیم و آن را بپذیریم یا رد کنیم. «ما قال» هر آن چیزی نیست که آن فرد یا افراد دیگر بر زبان آورده/آورده‌اند. ایمایان گفته است: ”اگر فردی به انگیزه‌ی خود تصریح کند این می‌شود جزء «ما قال»، و دیگر «من قال» نیست.“ اما روشن است که این «ما قال» غیر از آن «ما قالِ» مورد بحث ماست. ادعا این است که هر «ما قالی»را بر اساس دو مبنای متفاوت می‌توان پذیرفت، غیر از «ما قالی» که بیانگر انگیزه‌ی قائل است: یکی بر اساس «من قال» (= دانش از راه گواهی) و دیگری بر اساس دلیل (= دانش از راه دلیل)، و شخصیت مدعی، اگرچه هیچ ربطی به صدق منطقی مدعای او (= مطابقت و عدم مطابقت آن مدعا با واقع) ندارد، باری کاملاً به صدق اخلاقیِ او و به تبع آن به پذیرش گواهی او مربوط است.

فرض کنید که ب در مورد خاصی به انگیزه‌ی خود در طرح یک ادعا تصریح ‌کند. ایمایان می‌گوید: این می‌شود جزء «ما قال». بسیار خوب، سؤال این است که «این «ما قال» را چگونه نقد و ارزیابی کنیم؟ و آیا حق داریم آن را بپذیریم؟». این یک ادعای جدیدی است که ب مطرح کرده است و ما برای پذیرش آن باید به دلیلی که به سود و زیان این ادعای جدید در دست است نظر کنیم. در حالی که ایمایان ادعا می‌کند که برای شناخت انگیزه‌ی مدعی هیچ دلیلی مستقل از شخص مدعی وجود ندارد.

بر حسب فرض عقلی دو راه متفاوت برای شناخت انگیزه‌ی افراد وجود دارد: یکی دلیل و دیگری گواهی. ایمایان می‌گوید: انگیزه‌ی یک فرد را صرفاً از راه گواهی خود او می‌توان شناخت، و شناخت انگیزه از راه دلیل محال است، در حالی که به نظر می‌رسد کاملاً بر عکس است، یعنی شناخت انگیزه‌ی افراد از راه گواهی خودشان محال است، و تنها راه شناخت انگیزه‌ی هر فرد دلیلی است که مستقل از گواهی خود اوست. چرا شناخت انگیزه از راه گواهی خود فرد محال است؟ به خاطر این‌که این امر مستلزم تسلسل است. انگیزه‌ی فرد در پذیرش گواهی او مدخلیت دارد، زیرا یکی از شرایطی که برای پذیرش گواهی یک فرد باید احراز شود این است که آن فرد راستگو است، و راستگو کسی است که در تعارض حقیقت و منفعت جانب حقیقت را می‌گیرد و حتی در حالت تعارض این دو نیز به مقدار کافی انگیزه دارد ‌که راست بگوید و دروغ نگوید و حقیقت را فدای منفعت نکند. بنابراین، شناخت انگیزه‌ی فرد از راه گواهی خود او عبارتست از شناخت انگیزه‌ی فرد بر اساس انگیزه‌ی دیگری از همان فرد، و این چیزی نیست مگر تسلسل باطل. از دو راه می‌توان از شر این تسلسل خلاص شد: یکی این‌که ادعا کنیم شناخت انگیزه مطلقاً محال است حتی اگر خود فرد به آن تصریح کند، و دیگر اینکه بپذیریم که دست‌کم در مواردی شناخت انگیزه از راه دلیل ممکن است.

۰ ۰ آرا
ارزیابی شما
صفحه‌آرایی کتاب و پایان‌نامه

این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:

عضویت
اطلاع از
guest

0 دیدگاه ها
Inline Feedbacks
مشاهده همه ی نظرات
0
دیدگاه خود را با نویسنده و خوانندگان در میان بگذاریدx