از نظر اپیکتتوس علت ترس از مرگ به تفسیری بر می گردد که انسان از مرگ و نقشه هستی دارد. اگر تفسیر انسان از مرگ وحشتناک نباشد انسان از مرگ نخواهد هراسید. این مرگ نیست که انسان را می ترساند این تفسیر ما از مرگ است که خطرناک است.
آخرین مطالب
آخرین مطالب
از نظر اپیکتتوس علت ترس از مرگ به تفسیری بر می گردد که انسان از مرگ و نقشه هستی دارد. اگر تفسیر انسان از مرگ وحشتناک نباشد انسان از مرگ نخواهد هراسید. این مرگ نیست که انسان را می ترساند این تفسیر ما از مرگ است که خطرناک است.
| آرش جمشیدپور | بگو-مگوی رشنو با ربیعی در اتوبوس حادثهای کاملاً اتفاقی و بیبرنامه بوده، و حملِ معنای اجتماع و تبانی بر چنین حادثهای همانا خروج از معنای عرفیِ واژگان و نقضِ قاعدۀ تفسیرِ محدود است. عنوانِ «فعالیتِ تبلیغی» هم دچارِ همان مشکلِ نقضِ قاعدۀ تفسیرِ محدود است. نزاعی کاملاً نامنتظر و بدونِ برنامهریزیِ قبلی بر سرِ رعایتِ حجاب را چگونه میتوان «فعالیتِ تبلیغی» انگاشت؟
حبیب اله نورانی: اپیکتتوس روح انسان را بخشی از خدا می داند و بنابرین روح انسان عزیز و محترم است. انسان در میان موجودات بیشتر خویشاوندی را با خداوند دارد. بنابرین انسان باید خود را محترم و عزیز شمارد و از آنجا که به خداوند بیشتر شبیه است باید کارهای الهی انجام دهد و صفات الهی چون صداقت، بزرگ منشی ، مهر و ….در خود پرورش دهد.
سروش دباغ: در این جستار تطبیقی برآنم تا زیستجهان اسپینوزا و سپهری را حول چهار محور «فلسفه ورزی»، «مواجهۀ با متن مقدس»، «نیایش» و «شادی درونی» به بحث گذارم. برای درک بهترِ این چهار محور، خوبست، در ابتدا زیست معنویِ این دو سالک مدرن را مرور کنیم.
زئوس به عنوان کارگردان برای هر کس نقشی خاص معین کرده است . آدمی باید به سهم خویش از هستی و تقدیر رضایت دهد و گریه و ناله سر ندهد. آدمی موجودی میرا است که در بدنی ضعیف و در عالمی ناپایدار قرار گرفته است و نباید انتظار عدم تغییر از عالم تغییرپذیر را داشته باشد. اپیکتتوس عالم را تماشاخانه ای می داندکه مدتی محدود در آن هستیم . جدای از نقش خود، باید به تماشای عالم و صحنه پرداخت و ناله و شیون سر نداد بلکه باید تلاش کرد تماشاگر خوب در این عرصه بود.
حبیب اله نورانی: تجارب نزدیک مرگ و همچنین تجارب عرفانی بسیار متکثر است و این بدان علت است که زمینه روحی و روانی انسان ها و همچنین عملکرد انسان متفاوت است و هر کس سر سفره خویش نشسته است و از آنجا که سفره وجودی انسان ها متفاوت است پس تجارب نزدیک مرگ یا تجارب عرفانی آنها متفاوت است.
مجید نواندیش: در بعضی مواقع، بنیان استدلال در وحی، بر مبنای باورهای ذهنی و پندارها و تصورات شما گذاشته می شود. عالم ملکوت از باورها، پندارها و تصورات شما آگاه هستند. شما را بهتر از خویشتن خویش می شناسند. اقناعی عمل می نمایند، سعی می نمایند شما را اقناع نمایند. ممکن است آن باور یا آن پندار و تصور خطا هم باشد. اما بر اساس آن در وحی شما را اقناع می نمایند.
عباسعلی منصوری: اینکه بسیاری از روشنفکران دینی ناقد دین شناسی سروش شده اند یا اینکه سروش به مصطفی ملکیان نزدیکتر شده است، به این معنا نیست که پس سخن سروش در مورد دین نادرست است یا کار او روشنفکرانه نیست. بلکه اتفاقا من حدث می زنم که در آینده نه چندان دور ورق به نفع سروش بر گردد. شاید اگر سروش در این موضوع بی پرده تر و صریح تر سخن بگوید،خدمت بیشتری به معرفت،به دین و به جریان روشنفکری می کند. به نظر می رسد که مخاطبان سروش بیشتر نسل های آینده هستند تا نسل های کنونی.
آخرین دیدگاهها